طراحی وب سایت ازدواج موقت - کوهپایه
[ و فرمود : ] اگر خداوند از نافرمانى خود بیم نمى‏داد ، واجب بود بشکرانه نعمت‏هایش نافرمانى نشود . [نهج البلاغه]

ازدواج سفید از بلاهای طبیعی!

ارسال‌کننده : محمد رضا آتشین صدف در : 94/10/21 12:40 عصر



سرش را از پشت مانیتور رایانه‌اش بالا آورد، طوری که ما هم بشنویم گفت: خدا به دادمون برسه! لبخندی زدم و گفتم چی شده؟ باز قیمت نفت پایین اومده؟

از پشت میزش بلند شد و طبق عادت همیشگی‌اش دو دستش را کرد در جیب‌های شلوارش و در فضای کوچک بین میزش و دیوار اتاق شروع به قدم زدن کرد و در همان حال گفت: ای کاش قیمت نفت بود.

من هم که داشتم تایپ می‌کردم، دست از تایپ کشیدم و نگاهش کردم و منتظر ادامه‌ی حرفش که گفت. داشتم یه گزارشی رو می‌خوندم درباره‌ی باب شدن ازدواج سفید در ایران.


-         آره منم یه چیزایی خوندم.

-         معلوم نیست داریم کجا می‌ریم!

-         علیرضا هم که تا حالا ساکت بود. گفت: داداش مهران در اتاق رو ببند می‌خوام یه چیزی بگم.

-         خب بگو.

-         باشه. ولی تو اول در رو ببند.

 

مهران در را بست. من گفتم: خدا بخیر کنه. چی می‌خواد بگه!

-         اینی که می‌گم نه اینکه ازدواج سفید رو قبول دارم. ما سه تامون طلبه ایم و می‌دونیم این جور ارتباط و زندگی چند تا کار حرام توش هست.

-         خب

-         ولی اینم هست که ما اگه بخوایم یه مشکلی رو حل کنیم باید اول خوب درکش کنیم. ببخشید مهران اینو می‌گم. بهت بر نخوره. با تف و لعنت و ناراحتی چیزی درست نمیشه. ما باید ببینیم چی شده که جوان ایرانی مسلمان با اینکه می‌دونه کارش شرعی نیست ولی به سمت همچین کاری می‌ره.

-         خب

-         خودت رو بذار جای یه جوون مثلا 25 ساله. مثلا داره کارشناسی ارشد دانشگاه  می‌خونه حالا یا کاری تازه پیدا کرده یا می‌خواد پیدا کنه. سربازیش رو هم رفته یا نرفته. خب.

از 15 سالگی بالغ بوده و توی تمام این سال ها خودش رو نگه داشته ولی الان کم اورده. نیازهای عاطفی و جسمی و جنسی اش امونش رو بریده. نمی خواد هم مثل بعضیا با هر کسی و هرجایی خودش رو ارضا کنه. می‌خواد با یه کسی باشه که واقعا دوستش داشته باشه و یه سری معیارها رو داشته باشه مثلا اونم تحصیل کرده باشه، هرزه نباشه و...

چی کار باید بکنه؟

-         خب خدا که راه رو باز کرده. بره ازدواج کنه.

 

-         آهان. موضوع به همین سادگی ها هم که فکر می‌کنی نیست. خودت رو بذار جای اون. اولا ازدواج دائم که پیش نیازهاش زیاده و تعهداتش هم همین طور. از شغل و درآمد و سربازی و مهریه و رسم و رسومات و موافقت های خانواده های طرفین گرفته تا آزمایش خون و...

حالا همه‌ی اینا به کنار. تو قراره با یه نفر یه عمر زندگی کنی؟ چقدر زمان لازمه تا اون قدری همدیگر رو بشناسین که مطمئن باشین به درد همدیگه می‌خورین یا نه. مثلا الان طرف از زمانی که رفته خواستگاری تا موقعی که ازدواج کردن کلا چهارماه طول کشیده. به نظر تو آدم توی چهار ماه که اون خونه‌ی خودشه و تو هم خونه‌ی خودت و گاهی همدیگر رو دیدین، چقدر با شخصیت و خلق و خوی همدیگه آشنا شدین که بتونین تصمیم  بگیرین مثلا 40 سال زیر یه سقف با هم زندگی کنین بعد تازه بچه دار هم بشین و...

فکر نمی کنی یکی از علت های آمار بالای طلاق همین باشه. حالا بگذریم.

 

خب ازدواج دائم که برای خیلی ها منتفیه. حالا بریم ازدواج موقت. اولا که تو عرف ما ببخشیدهان طوری شده طرف بهش بگن فلان براش خیلی راحت تره تا بهش بگن صیغه‌ای. حالا گیرم طرف مقابلت هم پذیرفت که عقد موقت بشین، خب برای این کار اجازه‌ی پدر دختر هم شرطه. حالا کدوم پدر رو شما سراغ دارین تو ایران که حاضر بشه دختر باکره‌ی خودش رو بهش اجازه بده که با یه نفر زیر یه سقف زندگی کنند تازه معلوم هم نیست که بعدا بخوان با هم زن و شوهر دائم بشن یا نه؟

خب فرض کن، تویی و ازدواج دائم نمی تونی بکنی چون شرایطش رو نداری، ازدواج موقت هم که خدا اجازه داده بنده‌ی خدا اجازه نمیده، با هر کس و ناکسی هم نمی خوای باشی. چه گزینه ای برات می‌مونه

طرف مقابلت رو پیدا می‌کنی، با هم صحبت های اولیه رو می‌کنین. اگه او هم تو رو پسندید میرین زیر یک سقف با هم زندگی می‌کنین. نه مشکلات و تعهدات سنگین ازدواج دائم رو دارین نه موانع ازدواج موقت رو، هرزه گردی هم نکردین، عاشقانه دارین با هم زندگی می‌کنین. بچه دار هم قرار نیست بشین و نمی شین. هر وقت هم از هم دلزده شدین یا دیدین به درد هم نمی خورین به همش می‌زنین و هر کدوم میرین سی خودتون. حالا شاید هم تصمیم گرفتین که بعدا با هم دائم زن و شوهر بشین. الان هم خرج زندگی با هر دوتونه. دیگه چه می‌خوان؟ نیازهای عاطفی و جسمی شون هم برطرف میشه،‌بی دردسر بی مشکل.

 

البته مشکلاتی هم داره یکیش مسائل شرعیشه. یکیش اگه خانواده ها بفهمن و... ولی خب تو مسائل شرعیش من با یکیشون صحبت کردم. یه حرفی زد که به نظر من قابل تأمله. نه اینکه می‌گم کارش رو توجیه می‌کنه. می‌گم این حرف رو باید تحلیل کرد. می‌گفت. وقتی تو جامعه‌ و فرهنگ ما خدا یه چیزی رو حلال می‌کنه ولی مردم حرامش می‌کنن، باعث میشه جوونا هم راه دیگه ای پیدا کنن. همه که اون قدر ایمانشون قوی نیست که بخوان هی صبر کنن تا ببینن چی میشه. تو ببین قضیه‌ی منی توی حج که اون اتفاق افتاد واسه زائرا، سال هاست که تو این قضیه واسه جوونای جامعه‌ی ما اتفاق افتاده. یه راهی رو خدا باز کرده که ملت برن. وقتی تو اومدی بستیش، چی میشه یا یه راه دیگه پیدا می‌کنن یا همین جور رو هم می‌افتن تا بمیرن.

 

مهران حالا نشسته بود سر صندلی اش و دستش را مشت کرده بود و گذاشته بود روی گیجگاهش و آرنجش را روی میز ستون کرده بود.

 

-         تا حالا از این زاویه به قضیه نگاه نکرده بودم. با بیشتر حرفات هم موافقم. درباره‌ی بعضی هاشون هم فعلا نظری ندارم. فقط دو نکته به نظرم رسید یکی اینکه برای شناخت قبل از ازدواج الان تست هایی وجود داره که تا حدی می‌تونه کمک کنه به افراد بهتر همدیگر رو بشناسن و ضریب اطمینان زندگی شون بالاتر بره. دوم اینکه بعضی از مراجع تقلید مثلا آیت الله العظمی مکارم شیرازی تو ازدواج دختر باکره،‌ اجازه‌ی پدر رو فقط تا 30 سالگی شرط می‌دونن.

-         واقعاً

-         چیه نکنه می‌خوای ازدواج سفید بکنی؟!

-         برو بابا. یعنی طبق نظر ایشون دختر بالاتر از سی سال نیاز به اجازه‌ی پدر ندارة؟

-         نه.

-         نمی دونستم...






کلمات کلیدی : ازدواج، ازدواج موقت، ازدواج دائم، ازدواج سفید، بلاهای طبیعی

ازدواج موقت یا موقتا ازدواج!

ارسال‌کننده : محمد رضا آتشین صدف در : 90/12/18 11:1 عصر

  

ساده لوحی است اگر فکر کنیم منشاء بحران جنسی جامعه‌ی ایرانی و جرم‌های کوچک و بزرگ مرتبط با این مسئله، فقط مجردها هستند. بازیگران روابط ناسالم جنسی جامعه‌ی ما از نگاه‌های معنی‌دار گرفته تا متلک و دختر/ پسر بازی و... خیلی اوقات متاهل‌ها هستند. مرد و زن. اما چرا؟

سبب‌های متعددی می‌تواند داشته باشد ولی از مهم‌ترین آنها چیزی است که می‌خواهم الان برایت بگویم. هر چند تلخ است، خیلی هم تلخ است ولی تا کی می‌توانیم پنهان کنیم یا نادیده بگیریم؟ چه فایده‌ای دارد؟ با نگفتن مشکل حل می‌شود؟

 قبل از آن یک نکته‌ی دیگر را هم باید بگویم. چرا تعداد طلاق در ازدواج‌های جوانان‌های ما بالاست؟ غیر از آن، امروزه واژه‌ای است که این طرف و آن طرف زیاد شنیده می‌شود. طلاق عاطفی. تو یک فیلمی که الان اسمش یادم نیست خانم نیکی کریمی به آقای محمدرضا فروتن می‌گفت: بیشتر ازدواج‌های که دور و برمان می‌بینیم طلاق‌های اعلام نشده است.

 علت طلاق عاطفی چیست؟ علت‌های مختلفی دارد که یکی از مهم‌ترین آنها که معمولا هم به آن توجه نمی‌شود چیزی است که پاسخ سوال قبلی هم هست. که الان می‌گویم.

پاسخ: مبنای بسیاری از ازدواج‌های کنونی در جامعه‌ی ما "فعلا به دادم برس تا بعد" است؛ مثلا پسر دارد از زور شهوت منفجر می‌شود یا دختر از زور تنهایی، و طبیعی است که تو این وضعیت بیشتر به فکر این هستند که فعلا این نیازشان بر طرف بشود. یعنی چنان تحت فشار هستند که نمی‌توانند درست جنبه‌های مختلف را که برای زندگی یک عمر لازم است ببینند بعد از مدتی که آن آتش‌ها فروکش کرد و به آرامشی رسیدند و گرد و غبارهای غریزی و عاطفی از برابر چشمانشان کنار رفت، تازه می‌بینند عجب اشتباهی کرده‌اند و این همانی نیست که دنبالش بوده‌اند. بعد راه می‌افتند تو پارک و پاساژ و زبان حالشان این است: "تو را رو خدا منو نجات بدین"

 البته این طور انتخاب یک مقدارش طبیعی است و طفلکی‌ها دست خودشان هم نیست و فکر نکنید صرفا با این برنامه‌های روان‌شناسی صدا و سیما و مقالات مجلات و توصیه‌های آخوندی هم قضیه حل می‌شود.

 به نظر من همه‌ی دخترها/ پسرها (به استثنای آنهایی که طبیعتشان طوری است که شهوتشان کلا کم است یا در شرایطی زندگی کرده یا می‌کنند که به لحاظ عاطفی اشباع هستند) حتی اگر امکان و توانایی ازدواج دائم را دارند، اول باید بروند، ازدواج موقت بکنند (یعنی جامعه باید به این بلوغ عقلی و دینی برسد که به آنها این اجازه را بدهد) تا مطمئن شوند که انتخابشان صرفا برای فرار از موقعیت فلاکت‌بار فعلی‌شان نیست و فشار غریزه و حس تنهایی و از این قبیل چیزها، کمترین نقش را در این انتخاب دارد، آن وقت ازدواج دائم بکنند.

اگر دوست دارید حرف های بیپردهی آیت الله حائری شیرازی در این زمینه را اینجا را ببینید.

 




کلمات کلیدی : ازدواج موقت، طلاق عاطفی، آیت الله حائری شیرازی

صیغه به توان دو!

ارسال‌کننده : محمد رضا آتشین صدف در : 90/12/15 9:40 عصر

 

(منظورم از صیغه به توان دو، کارکرد دوم صیغه است.)

پیش از این یکی از کارکردهای ازدواج موقتی را عرض کردم. حالا کارکرد دوم:

استاد شهید مطهری:

ازدواج آزمایشی:

این ضرورت، اختصاص به ایام تحصیل ندارد، در شرایط دیگر نیز پیش‏ می‌آید. اصولا ممکن است زن و مردی که خیال دارند با هم به طور دائم ازدواج‏ کنند و نتوانسته‏اند نسبت به یکدیگر اطمینان کامل پیدا کنند، به عنوان ازدواج‏ آزمایشی برای مدت موقتی با هم ازدواج کنند. اگر اطمینان کامل به یکدیگر پیدا کردند ادامه می‌دهند و اگر نه از هم جدا می‌شوند.[1]

 

نوکر استاد شهید مطهری: خودت می‌بینی که الان تو بعضی خانواده‌های ایرانی دوران نامزدی (قبل از عقد) فرقی با بعد از عقد ندارد؛ یعنی پسر و دختر (اعتراف می‌کنم در این زمینه جنس پسرا کمی خراب‌تر است) به هوای این که به قول خودشان مدتی دیگر مال هم می‌شوند، هیچ حریمی بین خودشان باقی نمی‌گذارند. به نظر شما اگر صیغه برای خانواده‌های ما یک فحش نبود و این قانون الهی تو این مدت اجرا می‌شد، چه عیبی داشت؟ چه بر سر ما آمده که به جای آب زلال و گوارای چشمه به آب لجن مرداب بوگندو فرار می‌کنیم؟![2]

 


 [1] . نظام حقوق زن در اسلام، ص 61.

[2] . وبلاگ کوهپایه

 




کلمات کلیدی : شهید مطهری، ازدواج موقت، ازدواج دائم، صیغه، نظام حقوق زن در اسلام.

دختران ایرانی و ازدواج موقت

ارسال‌کننده : محمد رضا آتشین صدف در : 90/12/12 9:56 عصر

  

استاد شهید مطهری: [از ایراداتی که به ازدواج موقت می‌گیرند این است که] ازدواج موقت از طرف زنان و دختران ایرانی که شیعه مذهب می‌باشند، استقبال نشده است و آن را نوعی تحقیر برای خود دانسته‏اند، پس افکار عمومی خود مردم شیعه نیز آن را طرد می‌کند.

جواب این است که اولا منفوریت متعه در میان زنان، مولود سوء استفاده‏هایی است که مردان هوسران در این زمینه کرده‏اند و قانون باید جلو آنها را بگیرد.

ثانیا انتظار این که ازدواج موقت به اندازه ازدواج دائم استقبال شود، در صورتی که‏ فلسفه‌ی ازدواج موقت، عدم آمادگی یا عدم امکان طرفین یا یک طرف برای‏ ازدواج دائم است، انتظار بی‌جا و غلطی است.[1]

بدیهی است که ما طرفدار این قانون [ازدواج موقت] با این خصوصیات هستیم و اما این که مردم ما به نام این قانون سوء استفاده‏هایی کرده و می‌کنند، ربطی‏ به قانون ندارد. لغو این قانون، جلوی آن سوء استفاده‏ها را نمی‌گیرد بلکه‏ شکل آنها را عوض می‌کند. به علاوهی صدها مفاسدی که از خود لغو قانون‏ برمی‌خیزد.

ما نباید آنجا که انسان‌ها را باید اصلاح و آگاه کنیم به دلیل عدم عرضه و لیاقت در اصلاح انسان‌ها مرتبا به جان مواد قانونی بیفتیم، انسان‌ها را تبرئه کنیم و قوانین را مسئول بدانیم.[2]

  

[1] . نظام حقوق زن در اسلام، ص65

[2] . همان، ص58.

 

 





کلمات کلیدی : شهید مطهری، ازدواج موقت، دختران ایرانی

سرگذشتی از ایران 2040 (قسمت 5)

ارسال‌کننده : محمد رضا آتشین صدف در : 90/12/12 10:29 صبح

 

- خیلی ازت تعجب می‌کنم.

- چرا؟

- چه طور غیرتت قبول کرد... ببخشید هان...

- نه راحت باش جون تو. بگو

- با کسی ازدواج کنی که قبلا صیغه‌ی یه نفر دیگه بوده!

- یعنی کار حرومی کرده؟! خدا راضی، خودش راضی، ما چه کاره‌ایم؟!

- نه داداش مشکل تو نیست. رسم مردونگی ور افتاده. مرد هم مردای قدیم.

- داداش من این چیزی که تو بهش می‌گی مردونگی من بهش می‌گم حماقت. ولی بهت بر نخوره جون تو.

- ببین من بیست سالم بود، دیدم وضعم داره خراب می‌شه، ازدواج نکنم افتادم تو حروم جون تو. ولی ازدواج دائمی هم نمی‌تونستم، یعنی شرایطش رو نداشتم؛ نه کاری نه سربازی. رفتم با یه دختر به قول تو آک ازدواج موقت کردم. تا پارسال که بیست و پنج سالم شد. اون با پسر عمه‌اش ازدواج دائم کرد. بعد از یه سال هم من با این خانمم ازدواج دائم کردم و الان هم یه بچه تو راه داریم. این بده جون تو؟ نه عذاب کشیدم، نه عقده‌ای شدم، نه به خودم ور رفتم، نه چشمم دنبال ناموس مردم رفت، نه فکر ناجور کردم. من به این می‌گم مردونگی جون تو. هم دنیامو داشتم هم آخرتمو. عشق و حالمو کردم از راه حلال، خدا هم بهم ایول گفت جون تو.

- وایسا پیاده می‌شم. هنوز راه مونده. می‌رسونمت جون تو. نه خوبه جون تو.

 




کلمات کلیدی : ایران، 2040، ازدواج موقت، سرگذشت

زن کرایه ای!

ارسال‌کننده : محمد رضا آتشین صدف در : 90/12/11 10:43 عصر



استاد شهید مطهری: معایب و مفاسدی برای نکاح منقطع ذکر شده از جمله این که نکاح منقطع. بر خلاف حیثیت و احترام زن است؛ زیرا نوعی کرایه‏ دادن آدم و جواز شرعی آدم فروشی است. خلاف حیثیت انسانی زن است که در مقابل وجهی که از مردی می‌گیرد وجود خود را در اختیار او قرار دهد.

 
این ایراد از همه عجیب‏ تر است.

اولا ازدواج موقت با مشخصاتی که در مقاله پیش گفتیم چه ربطی به اجاره و کرایه دارد و آیا محدودیت مدت ازدواج موجب می‌شود که از صورت ازدواج خارج و شکل‏ اجاره و کرایه به خود بگیرد؟ آیا چون حتما باید مهر معین و قطعی داشته‏ باشد کرایه و اجاره است؟ که اگر بدون مهر بود و مرد چیزی نثار زن نکرد، زن حیثیت انسان خود را باز یافته است؟ ما درباره‌ی مسئله‏ی مهر جداگانه‏ بحث خواهیم کرد.

از قضا، فقها تصریح کرده‏اند و قانون مدنی نیز بر همان اساس، مواد خود را تنظیم کرده است که ازدواج موقت و ازدواج دائم از لحاظ ماهیت قرارداد، هیچ‌گونه تفاوتی با هم ندارند و نباید داشته باشند. هر دو ازدواجند و هر دو باید با الفاظ مخصوص ازدواج صورت بگیرند و اگر نکاح منقطع را با صیغه‏های مخصوص اجاره و کرایه بخوانند باطل است.


ثانیا
از کی و چه تاریخی کرایه‏ی آدم منسوخ شده است؟ تمام خیاط‌ها و باربرها، تمام پزشک‌ها و کارشناس‌ها، تمام کارمندان دولت؛ از نخست وزیر گرفته تا کارمند دون رتبه، تمام کارگران کارخانه‏ها، آدم‌های کرایه‏ای هستند.


ثالثا
زنی که به اختیار و اراده‏ی خود با مرد بخصوصی عقد ازدواج موقت‏ می‏بندد آدم کرایه‏ای نیست و کاری بر خلاف حیثیت و شرافت انسانی نکرده‏ است، اگر می‌خواهید زن کرایه‏ای را بشناسید، اگر می‌خواهید بردگی زن را
ببینید به اروپا و امریکا سفر کنید و سری به کمپانی‏های فیلم‏برداری بزنید تا ببینید زن کرایه‏ای یعنی چه؟ ببینید چگونه کمپانی‌های مزبور حرکات زن، ژست‌های زن، اطوار زنانه‏ی زن، هنرهای جنسی زن را به معرض فروش می‌گذارند. بلیط‌هایی که شما برای سینماها و تاترها می‌خرید در حقیقت اجاره بهای‏ زن‌های کرایه‏ای را می‌پردازید.

ببینید در آنجا زن بدبخت برای این که پولی‏ بگیرد تن به چه کارهایی می‏دهد؟ مدت‌ها تحت نظر متخصصان کار آزموده و شریف باید رموز تحریکات جنسی را بیاموزد، بدن و روح و شخصیت خود را در اختیار یک مؤسسه پول درآوری قرار دهد برای این که مشتریان بیشتری برای آن مؤسسه‏ پیدا کند... زن کرایه‏ای آن زنی است که برای جلب مشتری برای یک مؤسسه‏ی اقتصادی با هزاران اطوار که اغلب آنها تصنعی و به خاطر انجام وظیفه مزدوری است روی‏ صفحه تلویزیون ظاهر می‌شود و به نفع یک کالای تجارتی تبلیغ می‌کند...

من نمی‌دانم چرا اگر زنی با شرایط آزاد با یک مرد، به طور موقت ازدواج کند زن کرایه‏ای محسوب می‌شود اما اگر زنی در یک عروسی یا شب‏نشینی در مقابل چشمان حریص هزار مرد و برای ارضای تمایلات جنسی آنها حنجره خود را پاره کند و هزار و یک نوع معلق بزند تا مزد معینی دریافت دارد زن‏ کرایه‏ای محسوب نمی‌شود؟

مجله زن روز در شماره 87 صفحه 8 رپورتاژی از زنی به نام مرضیه و مردی‏ به نام رضا تحت عنوان "زن کرایه‏ای" تهیه کرده است و بدبختی زن‏ بیچاره‏ای را شرح داده است... طبق اظهارات مرضیه، مردی هوسران و قسی القلب، زنی را به عنوان‏ این که می‌خواهد او را زوجه دائم خود قرار دهد و از او و فرزندان او حمایت‏ و سرپرستی کند اغفال کرده و بدون آن که زن بدبخت خواسته باشد او را به نام‏ این که صیغه کرده است مورد کامجویی و سپس بی‌اعتنائی قرار داده است.

اگر این اظهارات صحیح باشد، عقدی است باطل. مردی قسی، زنی بی‌خبر و بی‌اطلاع از قانون شرعی و عرفی را مورد تجاوز قرار داده و باید مجازات‏ شود. قبل از این که امثال رضاها مجازات شوند، باید تربیت شوند و قبل از آن که رضاها مجازات یا تربیت شوند باید مرضیه‏ها آگاهانیده شوند.

جنایتی که از قساوت مردی و بی‌خبری و غفلت زنی سرچشمه گرفته است چه‏ ربطی به قانون دارد که مجله‌ی زن روز قیافه حق به جانب به رضا می‌دهد و بعد نیز تیغ خود را متوجه قانون می‌کند آیا اگر قانون ازدواج موقت نمی‌بود، رضای قسی القلب مرضیه غافل و بی‏‌خبر را آرام می‌گذاشت؟ چرا از زیر بار تربیت و آگاهانیدن زن و مرد شانه خالی می‌کنید، حقوق و وظایف شرعی زن و مرد را کتمان می‌کنید و زنان بیچاره را اغفال کرده، یگانه‏ قانون حامی و راستگوی زن را دشمن او معرفی می‌کنید و با دست خود او، می‌خواهید یگانه پناهگاه او را بکوبید؟[1]

 


 [1] . نظام حقوق زن در اسلام، ص 65- 69 (با اندکی تلخیص).

 




کلمات کلیدی : شهید مطهری، ازدواج موقت، ازدواج دائم، زن کرایه ای

ازدواج موقت، ازدواج دائم را خفه می کند؟

ارسال‌کننده : محمد رضا آتشین صدف در : 90/12/10 11:25 عصر

 

وقتی این بحث را شروع کردم، بعضی دوستان برایم پیغام و بعضی پسغام گذاشتند که اگر ازدواج موقت رایج شود، دیگر کسی سراغ ازدواج دائم نمی‌رود. مگر آدم (بلانسبت تو) مغز خر خورده که بیاید خودش را پابند یک زندگی مشترک دائمی با کلی مسئولیت و دردسر بکند، در حالی که عیشش به راه است آن هم با مسئولیت محدود.

این حرف مثل این است که بگویی تا وقتی مسافرخانه و هتل هست چه کسی می‌رود سراغ این که برای خودش خانه بسازد؟! اگر کسی در این مثال تامل کند، قانع می‌شود ولی خوب چه می‌شود کرد؟ همه که مثل من و تو "های آی‌کیو" نیستند، پس اجازه بده کمی بیشتر درباره‌اش صحبت کنیم. بریم؟

ببین الان بازار دوست پسر/ دوست دختر بازی تو مملکت ما خوشبختانه حسابی گرم است. درست؟ جمله‌ی دکتر گلزاری را که پیش از این عرض کردم. شما هم به احتمال زیاد، پسرهایی را می‌شناسید که دوست دختر و احیانا کیس‌های متعددی را تجربه کرده‌اند، من از شما می‌پرسم آیا آنها این کار را تا همیشه ادامه می‌دهند یا بالاخره ازدواج می‌کنند؟

اصلا این به کنار. اگر تئوری دوستمان درست باشد، الان تو اروپا که ارضای نیاز جنسی به انواع و اقسامش میسر است، نبایستی هیچ ازدواج دائمی صورت می‌گرفت؛ مخصوصا کسانی مثل برادپیت و آنجلینا جولی!

در این جا دو نکته وجود دارد که توجه نداشتن به آنها باعث به وجود آمدن چنین نظرگاه نادرستی می‌شود؛

اول این که نیاز انسان به همسر گزینی تنها جسمی و جنسی نیست بلکه نیازهای عاطفی‌ای وجود دارد که ممکن است گاهی کمی دیرتر خوشان را نشان بدهند اما اگر اهمیت‌شان از نیازهای جنسی بیشتر نباشد، کمتر نیست و ازدواج موقت پاسخ مناسبی به آنها نمی‌دهد و لذا دائم همیشه به عنوان بهترین گزینه باقی خواهد ماند.

دوم این که آدم‌ها همان قدر که راحت‌طلب هستند،  همان قدر (و بلکه بیشتر) تمامیت‌خواه و انحصار طلب هستند. شما ببینید گاهی بعضی‌ها از این که طرف مورد علاقه‌شان به کس دیگری می‌رسد، چه کارها که نمی‌کنند! یا حتی بعضی بعد از این که از همسرشان جدا می‌شوند، باز بهشان بر می‌خورد که زن سابق‌شان با کس دیگری ازدواج کند.

در این زمینه حرف‌های بیشتری هست ولی نه الان من حوصله‌اش را دارم و نه اساسا فضای وبلاگی بحث اجازه می‌دهد، آدم روده درازی کند. تازه گفته‌اند: العاقل یکیفه الاشاره و الجاهل لایفیده المناره! (اینم عربی واسه دوستان عربی‌دان که بروند حالش را ببرند)

 

 

 




کلمات کلیدی : ازدواج موقت، ازدواج دائم، دوست دختر، دوست پسر

صبر یا صیغه؟

ارسال‌کننده : محمد رضا آتشین صدف در : 90/12/9 8:6 عصر

 

بعضی از دوستان که در لطافت طبعشان خلاف نیست، وقتی حرف ازدواج موقت به میان می‌آید، می‌گویند: چرا شما این قدر لی‌لی به لالای جوان‌ها می‌گذارید!؟ چرا آنها را به صبر و تقوی دعوت نمی‌کنید، تا وقتی که توان و شرایط ازدواج دائم را پیدا کنند. جوان‌های زیادی بوده‌اند که این دوران را با خویشتن‌داری و پارسایی طی کرده‌اند و الان هم زندگی خوبی دارند.

بهتر است پاسخی از زبان استاد شهید مطهری بشنویم. او در آن جا که بحث معیشت روحانیت پیش می‌آید و مسئله‌ای شبیه مسئله‌ی مورد بحث ما، نکته‌ای شنیدنی بیان می‌کند:

من اعتراف دارم که افراد استثنائی همواره بوده و هستند که علی‏رغم‏ شرایط سخت اقتصادی به وظائف خود عمل کرده و می‏کنند، از رقابت و مریدداری منزهند، ولی سخن در وضع افراد عادی و معمولی است. ضرورتی‏ ندارد که ما وضعی به وجود آوریم که فقط "نخبه"‏ها قادر بر حسن انجام وظیفه باشند.[1]

کمی بعد می‌فرمایند: ما معترفیم که هیچ چیزی جای تقوا و ایمان را نمی‏گیرد و ایمان و تقوا بسیاری از کمبودها را جبران می‏کند، ولی از طرف دیگر بنا نیست که ایمان و تقوا را جانشین همه چیز بدانیم. از هر چیزی فقط اثر خودش را باید انتظار داشت. نه معنی، جای ماده را به طور کامل پر می‏کند و نه‏ ماده، جای معنی را. در میان معنویات هم هیچ کدام جای دیگری را به طور کامل پر نمی‏کند. مثلا نه علم می‏تواند جانشین ایمان می‌شود و نه ایمان‏ می‏تواند جانشین علم گردد.[2] 

 [1] . ده گفتار، ص 307-308.
[2] . ده گفتار، ص 309

                                   سرگذشتی واقعی

 

 




کلمات کلیدی : شهید مطهری، ازدواج موقت، ازدواج دائم، صیغه، ده گفتار

سگان گشاده و سنگ ها بسته!

ارسال‌کننده : محمد رضا آتشین صدف در : 90/12/9 12:20 صبح

 

سعدی (علیه الرحمه) در باب چهارم گلستان حکایتی آورده است، اینک:

یکی از شعرا پیش امیر دزدان رفت و ثنایی برو بگفت. فرمود تا جامه ازو بر کنند و از ده به در کنند. مسکین برهنه به سرما همی رفت. سگان در قفای وی افتادند. خواست تا سنگی بر دارد و سگان دفع کند. در زمین یخ گرفته بود. عاجز شد. گفت: این چه حرامزاده مردمانند. سگ را گشاده‌اند و سنگ را بسته! امیر از غرفه بدید و بشنید و بخندید. گفت: ای حکیم از من چیزی بخواه. گفت: جامه‌ی خود می‌خواهم اگر انعام فرمایی. "رضینا من نوالک بالرحیل"[از بخشش و کرم تو فقط به سالم بازگشتن راضی شدیم].

امیدوار بود آدمی به خیر کسان         مرا به خیر تو امید نیست شر مرسان

سالار دزدان را بر او رحمت آمد و جامه باز فرمود و قبا پوستینی برو مزید کرد و درمی چند.

 

حالا تا حدودی حکایت جامعه‌ی ماست؛ سگان نفس و شهوت و شیطان گشاده و سنگ‌های ازدواج دائم و موقت و مجدد، بسته. به قول جناب لسان‌الغیب حافظ شیرازی: زهی طریقت و ملت، زهی شریعت و کیش


 

 

 

 

 




کلمات کلیدی : ازدواج مجدد، ازدواج موقت، ازدواج دائم، سعدی، گلستان، حافظ

فلسفه کشک در حجاب و عفاف!

ارسال‌کننده : محمد رضا آتشین صدف در : 90/12/7 10:19 عصر

 

بی‌مقدمه: تا جامعه‌ی ایرانی، ازدواج موقت و ازدواج مجدد را همانند ازدواج دائم، محترم و مقدس نشناسد، محال است مشکلات او در رابطه با حجاب و عفاف حل شوند. نمی‌گویم اگر این دو نسخه‌ی الهی عملی شوند، مشکلات جامعه‌ی ما در حجاب و عفاف کاملا حل می‌شوند، می‌گویم تا این‌‌ها عملی نشوند، آن مشکلات حل نمی‌شوند (دقت شود).

شما بگویید! گرسنه و تشنه‌ای را که از شدت عطش و گرسنگی، دل و جگرش دارد پاره پاره می‌شود و برای همین دارد داد می‌زند، می‌توانی با سخنرانی درباره‌ی این که داد کشیدن خوب نیست؛ چون تارهای صوتی‌ات خراب می‌شود و در آینده نمی‌توانی خواننده بشوی، آرام کنی؟! یا به او بگویی  این هوار کشیدنت باعث می‌شود همسایه‌ها که الان در حال چرت بعد از ناهار هستند، چرتشان پاره می‌شود، زشت است؟!

باورت نمی‌شود این حدیث را ببین! پیامبر اکرم (ص) فرمود: جبرئیل امین از سوی خدای لطیف و خبیر برایم پیام آورد که دختران باکره مانند میو‌ه‌ی درخت هستند. وقتی که برسند باید آنان را چید و گرنه خورشید و وزش بادها تباهشان می‌کند، هنگامی که دختران باکره‌ به آن حد رسیدند که زنان دیگر، آن موقعیت را دریافته‌اند، دارویی جز شوهر کردن ندارند و گرنه از فاسد در امان نخواهند بود؛ زیرا آنها بشر هستند...[1]


حالا هی بیاییم، همایش بگیریم، کتاب و مقاله چاپ کنیم، عکس‌های زیبا از دختران محجبه پوستر کنیم، هی بگیریم، هی ببندیم، هی بیانیه صادر کنیم که بله حجاب اِلِه، عفاف بلِه.
بله. این وسط افرادی هم هستند که سیرند و سیراب ولی می‌بینند شهر شلوغ است و عده‌ای فریاد می‌کشند، آنها هم جوگیر  می‌شوند و برای این که به خیال خودشان از قافله عقب نیفتند، فریاد می‌کشند.

نکته‌ی پایانی: بعضی‌ها وقتی حرف ازدواج موقت و مجدد را می‌شنوند، لایه‌ای از قدسیت و معنویت آنها را فرا می‌گیرد و چنان اخ و تُفی راه می‌اندازند که گویی از فرشتگان لاهوتی هستند و دیگران، دیو سیرتان دوزخی. برادر من/ خواهر من! نیاز دو جنس به همدیگر که تنها جسمی نیست، نیازهای احساسی و عاطفی را اگر نگوییم بیشتر است، کمتر نیست. البته ما آدم‌ها و الّا شما فریشتگان، منزّهید از این پلشتی‌های ما. نه؟ 


[1] . شیخ محمد بن حسن حُرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج‏20، حدیث25037

 

 




کلمات کلیدی : فلسفه، ازدواج موقت، ازدواج دائم، کشک، حجاب، عفاف

   1   2      >