ارسالکننده : محمد رضا آتشین صدف در : 89/8/29 11:43 صبح
به تازگی متخصصان دارند تلویزیونی را طراحی میکنند که قابلیتهای متفاوت و بسیار پیشرفتهای دارد. یکی از این قابلیتها، مهماندار تلویزیونی است! در این تلویزیونها در کنار صفحهی مانیتور، فضایی تعبیه شده که در آن عروسکی شبیه مهمانداران هواپیما با همان شکل و شمایل و سر و وضع قرار داده شده است. حتما این پرسش برای شما مطرح شده که کارکرد این سیستم چیست؟ عرض میکنم.
فرض کنید شما در یک روز تعطیل، اهل و عیال را راضی کردهاید که یکی دو ساعتی با شما کاری نداشته باشند. بعد با هزار شوق و ذوق پای تلویزیون نشستهاید. یک کیلو تخمهی آفتابگردان بروجرد را از یک سو آماده کردهاید و یک پارچه با ابعاد دو متر در دو متر را به عنوان فرودگاه پوست تخمهها از دیگر سو و چهار زانو در مقابل تلویزیون زدهاید و منتظر فیلم سینمایی هستید. کمی بعد متوجه میشوید قرار است الان فیلمی پخش شود که دو سه هفته پیش پخش شده و دو سه سال پیش هم سه، چهار بار.
اینجاست که این تلویزیون هوشمند متوجه این وضعیت بحرانی میشود و پوشش مقابل محفظه کنار میرود و مهماندار مذکور جلو میآید و با لحنی دلکَش و دلکُش، از آدم خواهش میکند، کیسهای را شبیه آنچه در هواپیما در چنین شرایطی در اختیار مسافران قرار میگیرد، از ایشان تحویل گیرد و با این تدبیر مانع از این میشود که (گلاب به روتون) آدم گند بزند به همهی زار و زندگی.
امیدواریم که این نسل جدید از تلویزیونها به زودی وارد بازار شوند و این مشکل ملت با رسانهی ملی را به خوبی و خوشی حل کنند. به امید آن روز.
کلمات کلیدی :
طنز،
تلویزیون،
روز تعطیل،
فیلم سینمایی،
تخمه آفتابگردان بروجرد،
تلویزیون هوشمند،
مهماندار هواپیما
ارسالکننده : محمد رضا آتشین صدف در : 89/8/18 2:56 عصر
مقدمه:
تربیت چیز خوبی است و ما بدین وسیله و هر وسیلهی دیگری که دستمان برسد حمایت همه جانبهی خود را از آن اعلام میداریم.
(از طرف جمعی از بازاریان، اتحادیهی تاکسیداران، صنف کامیونداران، صندوق بازنشستگان و رانندگان اتوبوسهای شرکت واحد خط انقلاب- آزادی...)
دلیل این که تربیت چیز خوبی است این است که اگر -بلانسبت شما- به کسی بگویند "بیتربیت" خونش به جوش میآید و ممکن است خون طرف را بریزد. چه واقعا تربیت داشته باشد و چه نداشته باشد.
نکتهای استراتژیک که در این جا وجود دارد و در واقع یک تصور رایج ولی غلط است، این است که خیلیها خیال میکنند تربیت فقط تربیت خانوادگی است و از مقولهای به نام تربیت جنسی پاک غافل شدهاند. برای این مسئله کاملا روشن شود مثالی عرض میکنیم.
حکایت:
یک روز دختری که تازه عقد کرده بود و در حال کشف اسرار مردان، از شاهرخ شوهرش پرسید: وقتی شما پسرا دور هم جمع میشین و صحبت میکنین بعد یهدفه همه با هم، بلند میخندین دربارهی چی صحبت میکنین؟
شاهرخ خان (و در بعضی نسخههای خط خطی "سلمانخان" ضبط شده است) گفت: دربارهی همون چیزایی که شما دخترا صحبت میکنین!
دختر خانم با شنیدن این حرف اخم کرد و گفت: خیلی بیتربیتین!
ممکن است شما فکر کنید منظور از این واژه در این جا تربیت خانوادگی است ولی همان طور که زبانشناسان تحقیق کردهاند، دربارهی معنای این کلمه در این جا، دو احتمال وجود دارد: یکی این که منظور، تربیت خانوادگی باشد و دیگر این که منظور تربیت جنسی باشد. و در بعضی از سنگنبشتههای کشف شده از دورهی پارینه سنگی اشاراتی وجود دارد دال بر این که منظور از واژهی "بیتربیتین" در این سند تاریخی، معنایی گسترده است که هم شامل تربیت خانودگی میشود و هم تربیت جنسی.
بنابراین لازم است که در این همین جا و به طور جداگانه حمایت خود را از تربیت جنسی اعلام بنماییم تا معلوم شود که چقدر این مسئله مهم است.
روانشناسی تربیت جنسی:
اصولا جنس، بر چند قسم است:
1. جنس اعلا: به جنسی گفته میشود که اعلا باشد.
2. جنس خوب: به جنسی گفته میشود که خوب باشد.
3. جنس خرده شیشهدار: به جنسی گفته میشود که در نگاه اول به نظر میرسد اعلا یا خوب باشد ولی با نگاه کارشناسی معلوم میشود که ای بابا! خرده شیشه دارد.
4. جنس خراب: به جنسی گفته میشود که خراب باشد. که خود این بر چند قسم است:
• ناجنس: به جنسی گفته میشود که در واقع جنس نیست بلکه "نا" جنس است.
• بدجنس: به جنسی گفته میشود که بد باشد.
• جنس دست دوم: به جنسی گفته میشود که دست دوم باشد.
• جنس قلابی: به جنسی گفته میشود که قلابی باشد.
• جنس بدلی: به جنسی گفته میشود که بدلی باشد.
نتیجه این که تربیت جنسی خیلی مهم است و همهی ما باید به حمایت از آن بپردازیم تا ببینیم کی جرئت دارد با ما مخالفت کند تا کار دستش بدهیم.
(جمعی از کسبهی محل، همسایگان، فدراسیون کاراته سبک کیوکوشین، اتحادیهی نگهبانان پارکها، سازمان میادین تره بار سراسر کشور و...)
این یاداشت در شمارهی 93-94 نشریهی پرسمان نیز چاپ شده است.
کلمات کلیدی :
تربیت جنسی،
تربیت خانوداگی،
جنسیت،
شاهرخ خان،
سلمان خان
ارسالکننده : محمد رضا آتشین صدف در : 89/8/15 11:22 صبح
دعوت شدهام برای تدریس "منطق جدید" به بچههای سطح سه رشتهی فلسفه جامعهالزهرا (س). مشکل اینجاست که منبعی برای درس معرفی شده که آن را ما خودمان تو ارشد منطق، با آن همه ادعا، تو چهار واحد خواندهایم و بُکسَواد کردهایم. حالا فرمودهاند که این را باید تو دو واحد ارائه بدهید. و من ماندهام و این پرسش کلیدی که چه نوع خاکی و به چه میزانی سر خودم بریزم؟
_____________________________________________________________________________
بُکسَواد: (به ضم ب، سکون ک، فتح س) به معنای چرخیدن در جای چرخهای عقب اتومبیل وقتی که در چیزی مثل گل یا ماسه گیر کرده یا روی سطحی لغزنده باشد.
کلمات کلیدی :
بکسواد،
جامعه الزهرا(س)،
منطق جدید
ارسالکننده : محمد رضا آتشین صدف در : 89/8/13 6:53 عصر
جلسهی اول از یازده جلسهی وبلاگنویسی، امروز ساعت چهار بر گزار شد. این هم اجمال سرفصلهای این دوره خدمت دوستان کنجکاو مثل خودم:
سرفصلهای درس آموزش وبلاگنویسی
مقدمه
تعریف
تاریخچهی وبلاگنویسی در جهان و ایران
علل گرایش به وبلاگ نویسی در ایران
ویژگیهای وبلاگ و تفاوت آن با سایر رسانهها:
تفاوتهای وبلاگ و وبسایت
محدودیتهای وبلاگ
فواید و اقسام وبلاگنویسی
آسیبهای وبلاگنویسی
کاربردهای وبلاگ چیست؟
ایجاد وبلاگ:
چه موقع شروع به وبلاگنویسی کنیم؟
برای داشتن وبلاگ به کجا مراجعه کنیم؟
چه کسی باید وبلاگ بنویسد؟
ویژگیهای یک وبلاگنویس خوب:
مدیریت وبلاگ:
مدیریت فنی
مدیریت محتوایی
آفتهای وبلاگنویسی
امنیت وبلاگ
وبلاگنویسی و تبلیغ دینی
شیوههای جدیدتر وبلاگنویسی
نکات تکمیلی
ضرورت وبلاگ نویسی به زبان انگلیسی
شبکههای اجتماعی
وب2
کلمات کلیدی :
وبلاگ نویسی،
سرفصل ها
ارسالکننده : محمد رضا آتشین صدف در : 89/8/6 1:18 عصر
یادداشت طنزی که در سایت انجمن قلم نوشتهام
ر.ک: سمت چپ سایت، محمد رضا آتشین صدف
کلمات کلیدی :
میلیونر،
نانوا،
ناشر،
کتاب کودک
ارسالکننده : محمد رضا آتشین صدف در : 89/8/3 8:46 عصر
![](http://t1.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcQ2oYMSwywkuIFXltfvnN_1-D2XEvgaipz-4DRU8eRSYFKjBIU&t=1&usg=__29DS75dOvILaiBN-RUdXjgfWzQo=)
وَ هُمْ یَصْطَرِخُونَ فیها رَبَّنا أَخْرِجْنا نَعْمَلْ صالِحاً غَیْرَ الَّذی کُنَّا نَعْمَلُ أَ وَ لَمْ نُعَمِّرْکُمْ ما یَتَذَکَّرُ فیهِ مَنْ تَذَکَّرَ (فاطر/37)
این نقل سخنان گروهی از جهنّمیها است که در جهنم فریاد میکنند: ای پروردگار ما، ما را از این جهنم بیرون بیاور! چرا؟ تا کرداری غیر از آنچه که کردیم انجام دهیم؛ تا کردار شایسته و صالح انجام دهیم. خدایا، ما را از جهنّم نجات بده تا کارِ خوب کنیم. به آنها خطاب میشود: آیا ما به شما آنقدر عمر ندادیم که در آن پند بگیرید که هر کس میخواست پند بگیرد، میگرفت؟ ذیل آیه روایتی از امام صادق(علیهالسلام) است که فرمود:
تَوْبِیخٌ لِابْنِ ثَمَانَ عَشْرَةَ سَنَةً
این آیه خطاب به هجده سالهها است. یعنی خطاب خدای متعال در این آیه، توبیخِ هجده سالههایی است که به جهنّم رفتهاند؛ مُراد، هفتاد ساله و هشتاد سالهها نیست؛ چهل سال به بالا نیست؛ منظور، هجده سالهها است! هجدهسالههایی که روش رفتاری غلط گرفتند و سراغ معصیت رفتند و جهنّمی شدند. امّا چرا خدا هجده سالههای جهنّمی را اینطور توبیخ میکند؟ جهت این است که انسان از نظر رشد روحی به این مقطع که رسید، دیگر عذری ندارد و میتواند کاملاً تمییز بدهد؛ در این سن، دریافت و فهم بهترین دریافت و بالاترین فهم است.
ای جوانها! حواستان را جمع کنید. وقتی به این مقطع برسی دیگر خوب میتوانی زشت را از زیبا تشخیص دهی. تو دیگر انسانی و میفهمی! دیگر در بُعد اعتقادیات هم خوب میتوانی بفهمی. امّا بگو ببینم چه کسی تو را خراب کرد؟ در محیط آموزشی، به تو رفتار غلط دادند، تو هم تأثیر گرفتی و جهنّمی شدی.(1)
(لینک مطلب)
_____________________
(1) با اندکی تلخیص
کلمات کلیدی :
حاج اقا مجتبی تهرانی،
درس اخلاق،
غیرت،
هجده ساله ها
ارسالکننده : محمد رضا آتشین صدف در : 89/7/24 5:51 عصر
با آن شلوار لی آبی تنگ و آستینهای دو بار تا خورده به بالا و موهای روغن زده و دکمهی بازش، تنها چیزی که بهش نمیآمد این بود که طلبه باشد ولی به هر حال ثبت نام کرده بود و معلوم هم نبود مدیر حوزه روی چه اساسی او را پذیرفته بود. شاید به امید اصلاح شدنش، شاید هم به همان دلیلی که گزارشگران صدا و سیما در ایام خاصی مثل انتخابات میروند با دخترهایی که روسری فقط تا نیمهی سرشان پیشروی کرده و پسرهایی که موهای سیخکی دارند مصاحبه میکنند.
به هر حال طلبه شده بود و الان مثل همهی ما ضَرَبَ ضَرَبا ضَرَبُوا میخواند. جالب این که بعد از هر کلاس میآمد روی سکوی جلوی حجرههای مینشست. به این حالت که سینهی یک پایش را میگذاشت روی سکو و رویش مینشست و پای دیگرش را میگذاشت پایین روی زمین و زنجیر باریکی حدودا سیسانتی را دور انگشتش میگرداند. عینهو گانگسترهای فیلمهای وسترن. فقط یک کلاه و یک هفتتیر کم داشت.
پسر! همهی ما توی کف این مانده بودند که چطور شده کسی با این تیپ و سر و وضع آمده حوزه!؟ دو سه هفتهای آمد و بعد دیگر نیامد. مدتی بعد یکی از بچهها که محلهشان نزدیک محلهی آنها بود او را دیده بود تو خیابان و از او پرسیده بود که چرا دیگر نمیآید حوزه.
گفته بود: ای بابا! حوزه کیلویی چنده؟ من مدتی بود از پدرم میخواستم برایم موتور هندا 125 بخرد زیر بار نمیرفت. چون از آخوندا خیلی بدش میآید، گفتم اگر برایم نخری میروم خوند میشوم. باور نمیکرد تا این که آمدم. وقتی دید انگار قضیه دارد جدی میشود کوتاه آمد و موتور را برایم خرید!
کلمات کلیدی :
آخوند،
حوزه،
طلبه،
گانگستر،
فیلم وسترن،
آخوندی،
موتور هنددا 25
ارسالکننده : محمد رضا آتشین صدف در : 89/7/20 3:11 عصر
![](http://media.farsnews.com/Media/8809/Images/jpg/A0783/A0783850.jpg)
![](http://media.farsnews.com/Media/8711/Images/jpg/A0608/A0608287.jpg)
بدین وسیله از عموم جوانان قدیم و جدید مو بور، چشم سبز، خوش تیپ تو مایههای جناب آقای رامین که علاقمند به همکاری با شبکه 4 برنامه راز با اجرای خوب جناب آقای طالب زاده هستند دعوت به همکاری به عمل میآید. در ضمن کت و شلوار بور چهارخانه هم برای شرکتکنندگان عزیز مهیاست.
از طرف بر و بچ فیلمبرداری و دکور صحنه
کلمات کلیدی :
صدا و سیم،
شبکه4،
نادر طالب زاده،
برنامه راز،
محمد علی رامین،
دعوت به همکاری
ارسالکننده : محمد رضا آتشین صدف در : 89/7/18 7:41 عصر
دورهی دوم وبلاگنویسی قرار است از طرف انجمن قلم حوزه راه بیفتد. پنجشنبهها صبح یا عصر. من خودم هم دوست دارم ثبتنام کنم! تو هم خواستی برای ثبت نام اینجا تماس بگیر.
به قول رانندهها ما که رفتیم نبـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــود؟
کلمات کلیدی :
وبلاگ نویسی،
انجمن قلم حوزه،
راننده
ارسالکننده : محمد رضا آتشین صدف در : 89/7/17 5:33 عصر
آرزوی نویسندگی بر جوانان عیب نیست!
عنوان مقالهای که مدتی پیش برای انجمن قلم حوزه نوشتهام اگر حوصله داشتی...
کلمات کلیدی :
آرزو،
نویسندگی،
مقاله،
جوانان،
انجمن قلم حوزه