طراحی وب سایت محمد رضا آتشین صدف - کوهپایه
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بارالها ! من از تو خشنودی به قضایت، برکت مرگِ پس از زندگی، خوشی زندگی پس از مرگ، لذّت نگریستن به رخسارت، شوق دیدار و دیدنت بی تنگنایی زیانبار و یا فتنه ای گمراه کننده را خواستارم . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]

با تفکیک دانشگاه، مسئله ارتباط دختر و پسر حل می شود؟

ارسال‌کننده : محمد رضا آتشین صدف در : 90/5/23 6:32 عصر

  

یکی از بچه‌ها گفت: حرفای شما همه درست. اومدیم و به بهترین حالت رسیدیم. یعنی دانشگاه‌های مجزا برای پسرا و دخترا. دیگه این جوری مسئله‌ی ارتباط دختر و پسر حل می‌شه.

منتظر نماند تا جواب بدهد. خودش ادامه داد:
نه که نمیشه. اگه قرار بود حل بشه. ما الان تو دبیرستا‌نی‌ها که از هم جدا هستند، نباید مشکل داشته باشیم که داریم. همه جورشو هم داریم. از ف گرفته تا فرحزاد. این قضیه مثل سیگاره. کسی که اهلشه، می‌ره پیدا می‌کنه. اینجا نشد یه جای دیگه. کسی هم که اهلش نیست اصلا دنبالش نمی‌ره نه اینجا نه جای دیگه. این راهش نیست ما باید بریم سراغ ریشه‌های این مسئله.

گفت: مگه قراره این طرح مشکل ارتباط بین دختر-پسرای دانشجو رو حل کنه!؟ این طرح می‌خواد محیط دانشگاه صرفا یه محیط علمی صرف و سالم باشه. حالا طرف می‌خواد گرل‌فرند پیدا کنه می‌خواد شوهر پیدا کنه یا هر چیز دیگه بره یه جای دیگه ولی نه تو دانشگاه. اصلا همون مثالی که زدی خوبه. یه پدری به پسر سیگاریش می‌گه تو خونه سیگار نکش. آیا این باعث می‌شه اگه پسره اهلشه، ترک کنه؟ نه. می‌ره تو کوچه می‌کشه. پدره هم می‌دونه. ولی چرا بهش می‌گه تو خونه نکش. واسه چند چیز؛

1. واسه این که با این کار بهش می‌فهمونه موافق اصل این کارت نیستم.
2. فضای خونه رو از دود و بوی بد سیگار سالم نگه می‌داره.
3. جلوی بعضی چیزای دیگه رو در آینده می‌گیره. پسری که نمی‌تونه تو خونه سیگار بکشه، حشیش هم نمی‌تونه و...
4. از همه مهمتر بچه‌ای دیگه‌شو که هنوز آلوده نشدن ولی خب مثل هر آدم دیگه‌ای زمینه‌ی سیگاری شدن رو دارن، سالم نگه می‌داره.

 - طرف گفت: می‌تونی بگی این بچه‌ها با این کار باباشون دیگه سیگاری نمی‌شن؟

 گفت: نه. هیچکی نمی‌تونه تضمین کنه. شاید هم شدن ولی اولندش احتمالش نسبت به وقتی که سیگار کشیدن تو خونه آزاد باشه کمتر می‌شه. دومندش این که لااقل پدره وجدانش راحته که اون هر کاری که واسه سالم موندن بچه‌هاش بوده کرده، لااقل اون زمینه رو فراهم نکرده. سومندش خود همین پسره‌ی سیگاریه ممکنه همین که بتونه جلوی خودشو بگیره تو خونه نکشه ممکنه اراده‌ش تقویت بشه جاهای کمتری بکشه. چهارمندش همین که روزی دو، سه نخ سیگار کمتر بکشه دیرتر می‌ره سینه‌ی قبرستون. یه جوک یادم اومده ولی باید قول بدین به زور هم شده بخندین و گرنه نمی‌گم.

همه قبول کردیم.

گفت: یه سیگاریه می‌ره پارچه فروشی می‌گه آقا پارچه‌ی نخی دارین؟ می‌گه: آره. می‌گه بی‌زحمت یه دو نخ بدین.

اولش خودمون رو جدی گرفتیم و هیچ کدوم نخندیدم. گفت: خیلی نامردین. بعد خنده رو زیر کردیم.

 گفت: به قول سعدی:

پسر چون ز ده بر گذشتش سنین/ ز نامحرمان گو فراتر نشین
بر پنبه آتش نشاید فروخت/ که تا چشم بر هم زنی خانه سوخت

 یکی از بچه‌ها گفت: سعدی رو عشق است. پس اون هم طرفدار تفکیکه.

گفت: نمی‌شه گفت دانشجوها دو دسته‌اند: یا اهل این کاران یا اهل این کارا نیستن. نه. این وسط یه دسته‌ی دیگه هست؛ کسانی که اهلش نیستند می‌تونن بشن. مثل هر آدمی زمینه‌اش رو دارن، بالاخره شهوت دارن، شیطون هم که بیکار ننشسته، آدم رو وسوسه می‌کنه. حالا خود این دسته هم بسته به خونواده‌شون، نوع تربیشتون، محیطی که توش بزرگ شدن، دوستاشون و... درصد گرایششون به خوبی و بدی با هم متفاوته و به همین خاطر خودشون به دسته‌های مختلف تقسیم می‌شن.

خلاصش کنم. این طرح بیشتر جنبه‌ی سالم‌سازی محیط رو داره که البته نه جای واکسینه کردن رو می‌گیره و نه جای درمان رو. این سه تا، هر کدوم سر جای خودشون لازمند و هیچ کدوم هم جای دیگری رو نمی‌گیره.

حضرت علی (ع) تو حکمت‌های نهج البلاغه می‌فرماد: "من العصمه تعذّر المعاصی" یعنی یکی از راه‌های پاک ماندن، دسترسی نداشتن به گناهه. عکسش هم صادقه. هر چند حالت ایده‌آل اینه که آدم اونقدر ایمان و اراده‌ش قوی باشه که اگه دسترسی هم پیدا کنه، دست از پا خطا نکنه؛ مثل حضرت یوسف (ع) ولی خب چند نفر می‌تونن این جوری باشن.  به قول سعدی: چو گِل بسیار شد پیلان بلغزند.

یکی از بچه‌ها گفت: بالاخره ما نفهمیدیم پسرا سیگارکشند و دخترا سیگار یا بالعکس؟

گفت: هر کدوم می‌تونن هر کدوم باشن. باید ببینی کی می‌کشه کی کشیده می‌شه؟!

یکی دیگه از بچه‌ها گفت: خب با این حال...

گفت: بابا پکیدم. چند نفر به یه نفر. اصلا به من چه. من سر پیازم یا تهش. چی‌اش به من می‌رسه. بذار اصلا پسرا و دخترا با مختلط باشن حالشو ببرن. تا کور شود هر آن که نتواند دید. بلند شین بریم یه دست گل کوچیک بزنیم...

 

قسمت‌های قبلی این گفتگو:

1. دخترا جدا، پسرا جدا!

2. دخترا جدا، پسرا جدا (2)

3. رفتن به دانشگاه واسه ازدواج اشکالی داره؟

4. دانشگاه مختلط و شناخت جنس مخالف؟!

5. تفکیک جنسیتی در دانشگاه، نشدنی/شدنی؟!

6. با تفکیک جنسیتی، دانشگاه، اسلامی می شود؟

7. چرا امام خمینی با تفکیک جنسیتی دانشگاه مخالفت کرد؟

 




کلمات کلیدی : تفکیک جنسیتی، دانشگاه، دختر و پسر

چرا امام خمینی با تفکیک جنسیتی دانشگاه مخالفت کرد؟

ارسال‌کننده : محمد رضا آتشین صدف در : 90/5/20 4:21 عصر


-         حالا که اسم امام رو اوردی یه چیزی یادم اومد؛ این جوری که می‌گن امام با این طرح مخالفت کرده؟

گفت: امام (ره) با اصل طرح مخالفت کرده یا با یک شکل خاص از اجرای اون که مثلا اومده بودن یه دیوار وسط کلاس درست کرده بودند.

-         راستش نمی‌دونم من بهش فکر نکردم. تو اینترنت خوندم.

-         همین دیگه یه جمله رو یه نفر می‌گه بعد همه دیگه همون رو تکرار می‌کنن بدون این که درباره‌ش یه کم فکر کنند. خب اینو ولش کن. بیا فرض رو بذاریم رو حداکثرش. یعنی بگیم امام با اصل طرح مخالف بوده دیگه از این بالاتر؟

-         نه

-         خب آیا مخالفت امام مال شرایط زمانی اون دوره بوده یا نه یه چیز کلی و همیشگی بوده؟

-         منظورت چیه؟

-         یعنی اگر امام الان هم در قید حیات بودند، باز مخالفت می‌کردند یا احیانا موافقت؟ 

-         یعنی می‌گی اگه امام الان بود ممکن بود حرفش رو پس بگیره.

-         تو چرا این طوری به قضایا نگاه می‌کنی. این جوری که حرف می‌زنی می‌دونی یاد چی می‌افتم؟ می‌گن از یه مردی پرسیدن چند سالته؟ گفت: سی سال. بیست سال بعد ازش پرسیدن چند سالته؟ گفت: بیست سال. گفتن چطور ممکنه؟ گفت: حرف مرد یکیه. این البته ورژن مردونش بود. ورژن زنونه هم داره. می‌گن از یه خانم پرسیدن چند سالته؟ شوهرش گفت: یه سی سالی هست که بیست سالشه.

ما این قدر در گیر بحث شده بودیم یا به عبارتی جو گیر شده بودیم که هیچ کدوم نخندیدیم. گفت: ای حرومتون بشه. تا من باشم دیگه واستون جوک بگم... که همه خندیدیم.

گفت: ببین عزیز دل برادر! بعضی مسائل ثابتند، تغییر شرایط زمانی و مکانی در درستی یا نادرستی‌شون تاثیری نداره. مثلا عدالت خوبه این نه مال زمان خاصیه نه مکان خاصیه نه با تغییر شرایط زمانی و مکانی ممکنه عدالت بد بشه. ولی بعضی چیزا هست که تابع شرایط زمان و مکانه.

-         یه مثال از خود امام بزنم. برو یه نگاهی به روایات بنداز ببین چقدر روایت وجود داره درباره‌ی بدی شطرنج و ممنوع بودنش. روایاتی که مو رو به بدنت سیخ می‌کنن. فقهای قبل از امام هم طبق اون روایات می‌گفتند: حرامه. ولی زمان حضرت امام پرسیدند: آقا شطرنج الان دیگه وسیله‌ی قمار نیست. ورزش فکری شده برد و باخت هم توش نیست. امام فرمود اگه این جوریه حلاله.

-         اگه این طوری باشه که تو می‌گی که سنگ رو سنگ بند نمی‌شه. درباره‌ی هر حرف امام می‌شه یه علامت سوال گذاشت.

-         اولا که این طور نیست چون بعضی چیزا که امام فرموده مثل همون عدل خوبه است. حرف من اینه که آیا همه‌ی حرفای امام این جوریه؟ یه مثال دیگه بزنم. حضرت امام تو آخر وصیتنامه‌شون فرمودن که از بعضیا تو یه دوره‌ای تمجید کردم. ولی اونا ملاک نیست ملاک وضعیت فعلی اوناست. یعنی یه وقتی من گفتم فلانی خوبه. ولی باید دید الان چه وضعیتی داره؟

البته نمی‌خوام الان حکم صادر کنم و بگم حتما این موردی که داریم روش بحث می‌کنیم جزء موارد متغیره نه ثابت. نه می‌خوام بگم به عنوان یک احتمال مهم، تو محاسباتمون در نظر بگیریمش. حالا این که طرح تفکیک جنسیتی حقیقتا مصدق فرمایشات ثابت امامه یا متغیر و تابع شرایط زمان و مکانه، یه مسئله‌ی کارشناسیه. یه کسی که دیدگاه‌های امام رو به خوبی می‌دونه، خودش هم دین‌شناسه، جامعه و دنیا رو هم خوب می‌شناسه اون باید نظر بده. یک کسی مثل آقای خامنه‌ای. فقط می‌خوام بگم که ما نباید همین طور چشممون رو ببندیم و هی بگیم امام مخالفت کرده امام مخالفت کرده.من به شخصه سخته واسم باور کنم چیزی رو که امام در این مورد فرموده الان هم اگه بودند می‌فرمودن.

- چرا؟

-         خانم طباطبایی همسر حاج سید احمد آقا و عروس امام که خودش تو اون کلاسی بوده که دیوار کشیده بودن، می‌گه: اون موقع اول انقلاب فرهنگی بود. چند سال دانشگاه به تعطیلی خورده بود، دانشجوها دیگه دانشجوهای 19 ساله نبودن. پسرا عموما مذهبی و دخترا هم عموما چادری و مذهبی بودند جو یه جو مذهبی کاملی بود. برادرا همه جبهه برو بودن...

ایشون می‌گه: تو کل اون کلاس شاید دو سه نفر با با مانتو و روسری بود ولی با حجاب بودند و دقیق حجاب اسلامی داشتن.

حالا اوضاع هنوز همون جوریه؟ الان هم دلا و نگاه‌ها همون قدر پاکه؟ تازه اون موقع نه ماهواره‌ای بود نه اینترنتی نه  وموبایلی بود که این قدر فیلم و عکس همه جوره توشون پیدا بشه. نه از فیس بوک و چت خبری بود و نه از پارتی‌ها و گروه‌های همه جوره‌ی اجق و جق و...

خدا وکیلی اگه امام الان می‌بود خبردار میشد که عکسای دخترای دانشجو با لباس زیر با یه کم دستکاری تو دانشگاه به سینه‌ی دیوار چسبانده می‌شه به اسم نمایشگاه. اگه می‌گفتن که آقا تو کلاس مختلط استاد داره درس می‌ده، پسره/ دختره بلوتوث رو روشن کرده داره فیلم پورنوی فلان بازیگر رو واسه بقیه ارسال می‌کنه. اگه می‌گفتن آقا تو اتاق کامپیوتر دانشگاه، دختره با نوایی به لطافت نسیم بهاری از همکلاسی پسرش یه سوال کامپیوتری می‌کنه پسره از رو صندلی خودش بلند می‌شه و وای می‌ایسته پشت صندلی اون...

یکی از بچه‌های تخس گفت: پشت صندلی کی؟ نسیم بهاری؟ که همه زدیم زیر خنده.

گفت: آره و دو دستش رو می‌ذاره دو طرف دختره که مثلا مشکلش رو حل کنه. بعد سراشون به موازات هم قرار می‌گیره. بعد تو نگران این هستی که استثنائا دو خط موازی به هم برسن و این قانون مهم هندسی نقض بشه. یا می‌رفتی می‌گفتی آقا جرئت نداریم در یه کلاس بسته رو باز کنیم. چون احتمال داره که دو مرغ عشق، به شدت در کنار هم نشسته باشن و مشغول درس خواندن باشن! یا می‌گفتی آقا رقص تکنو تو سالن دانشکده برگزار می‌شه و بچه‌ها جمع می‌شن واسه تماشا و حالشو می‌برن باز هم امام با این طرح مخالفت می‌کردن؟

گفتم: پس شاید علت بعضی از این مخالفتا این باشه که با این طرح داره از بعضیا سلب توفیق می‌شه.

گفت: حالا... تازه همه‌ی اینا با این فرض بود که امام با اصل طرح مخالفت کردن. اما اگه این احتمال رو بپذیریم که امام با اون شکل اجرا که اوسای بنا بیاری وسط کلاس تیغه بکشه،  مخالف بوده که دیگه مسئله فرق می‌کنه...

 

قسمت‌های قبلی این گفتگو:

بخش اول

بخش دوم

بخش سوم

بخش چهارم

بخش پنجم

بخش ششم







کلمات کلیدی : امام خمینی، تفکیک جنسیتی دانشگاه، فاطمه طباطبایی

با تفکیک جنسیتی، دانشگاه، اسلامی می شود؟

ارسال‌کننده : محمد رضا آتشین صدف در : 90/5/18 5:34 عصر


یکی دیگه از بچه‌ها که معمولا اظهار نظر نمی‌کند ولی وقتی چیزی می‌گوید: تا مغز استخوان آدم را می‌سوزاند گفت: یعنی با این کارا دیگه دانشگاه، اسلامی می‌شه؟ شما اصل رو رها کردین رفتین سراغ فرع. محتوا رو رها کردین رفتین سراغ قالب.

گفت: منظورت  از اصل و فرع چیه؟

- اسلامی کردن دانشگاه به اینه که بریم تو رشته‌های مختلف دیدگاه‌های مخالف اسلام را پیدا کنیم و نقد کنیم و سوالاتی رو که غربیا جواب دادن و جوابشون با دین نمی‌سازه کنار بذاریم و به جاش جواب‌هایی صد در صد اسلامی ارائه کنیم. این جوری دانشگاه اسلامی می‌شه.

- خب این درسته باید هم این کار بشه ولی به نظر تو فقط محتوا اهمیت داره یا قالب هم مهم. ما باید به خدا اعتقاد داشته باشیم اما این کافیه؟ یا تو  باید جلو خدا عملا دولا راست بشی. صبح دو بار، ظهر چهار بار، و... ؟

- به یکی گفتند خربزه می‌خوای یا هندوانه گفت: هردوانه. اشکالی داره دو تیم بیان روی هر دو کار کنن؟

یکی از بچه‌ها که حقوق می‌خونه و صدای ریزی داره، گفت: می‌گن این تفکیک در هیچ جای قانون نیومده.

گفت: آیا در هیچ جای قانون اومده که پسر و دختر باید مختلط سر کلاس باشند؟ شورای انقلاب فرهنگی که این رو تصویب کرده...

- خب این بیست و چهار سال پیش بوده.

- خب باشه. این مصوبه ملغی اعلام شده؟ معارضش تو این مدت تصویب شده؟ حالا بر فرض هم که این طرح، قانون نباشه، مخالف قانونه؟ آقای قرائتی می‌گفت: یه نفر گفت: امام خمینی (ره) این جوری گفته. گفتند: امام خمینی (ره) نگفته. گفت: آخه حرف حسابیه اگه تا حالا نگفته حتما بعدا می‌گه. حالا اینه.

 

بخشهای دیگر این گفتگو:

1. بخش اول

2. بخش دوم

3. بخش سوم

4. بخش چهارم

5. بخش پنجم

 

 

 




کلمات کلیدی : دانشگاه، دختران، پسران، تفکیک جنسیتی، اسلامی شدن

تفکیک جنسیتی در دانشگاه، نشدنی/شدنی؟!

ارسال‌کننده : محمد رضا آتشین صدف در : 90/5/16 12:41 عصر

 

یکی از بچه‌ها گفت: به نظر من نشدنیه.
گفت: اتفاقا شدنیه و اصلا قبل شده.

پسره براق شد.

گفت: تو خود دانشگاه چند جا هست که بی‌سر و صدا تفکیک شده ولی کسی نفهیمده. یه جوک بگم. می‌گن قدیم که محکومین را با تبر گردن می‌زدند، آخرین خواسته‌ی اعدامی را انجام می‌دادند. یکی از اعدامی‌ها شنیده بود یه جلادی هست که سر، یواش می‌زنه. دیدی می‌گن فلانی آمپول یواش می‌زنه. دستش سبکه آدم دردش نمی‌گیره. حالا این جلاده این جوری بود. وقتی گفتند: آخرین خواسته‌ات چیه؟ گفت: می‌خوام فلان جلاد سرمو بزنه. طرف رو اوردن. اینم سرش رو گذاشت روی جایگاه مخصوص. هی منتظر موند هر منتظر موند، دید خبری نیست. گفت: بابا بزن می‌خوایم بریم کار داریم. جلاده گفت: زدم نفهمیدی!

دو تا از بچه ها لبخندی زدند. من گفتم: ای یخ کنی با این لطیفه‌هات.

گفت: این لطیفه از او سختاش بود. دو سه روز باید بگذره تا خنده‌تون بگیره. خلاصه مخالفای عزیز رو دست خوردن. من از تو سوال می‌کنم: وقتی می‌ری مسجد دانشگاه چند رکعت نماز بزنی به کمرت، تفکیک جنسیتی شدی یا نه؟ وقتی می‌ری سلف، چیزی کوفت کنی چی؟ وقتی می‌ری دستشویی چی؟ وقتی می‌ری خوابگاه چی؟ هنوز بگم؟

یعنی از مقدس‌ترین جا که مسجد باشه تا مزخرف‌ترین جا که دستشویی باشه تفکیک جنسیتی صورت گرفته و نفهمیدی داش. حالا مونده کلاس‌های درسی که وسط این طیف قرار گرفتن، که اونم به زودی می‌شه، خوبشم می‌شه.

اونی که گفته بود: "نشدنیه" گفت: یعنی تفکیک جنسیتی که می‌گن منظورشون کلاسای درسه؟ تو که می‌گن یعنی دانشگاه‌ها جدا بشه بعضی‌اش دخترونه باشه بعضی‌اش پسرونه؟
گفت: این آخری حداکثرشه. که بعضی جاها هم شده مثل دانشگاه الزهرا (س) دانشگاه امام صادق (ع) ولی خب این که برسیم به این جا هنوز خیلی راه مونده باید زیرساختاش کم‌کم آماده بشه ولی فعلا کلاسای درسی رو که می‌شه کاریش کرد.

پسره گفت: اگه اینه خب آره شدنیه.
گفت: خیلی از ما مردم ایران یه روحیه‌ی بدی داریم. وقتی قراره یه تغییر مثبتی اتفاق بیفته می‌آییم اون حالت حداکثری و آرمانیش رو در نظر می‌گیریم حساب می‌کنیم می‌بینیم فعلا نمی‌شه بعد نتیجه می‌گیریم که اصلا نمی‌شه. یا همه یا هیچ. این طور که شنیدم این طرح 23 یا 24 سال پیش، زمان حیات حضرت امام خمینی (ره) تو شورای انقلاب فرهنگی تصویب شده ولی می‌بینی که هنوز خبری نیست. 

پسره گفت: پس یعنی بیاییم تو کلاس بین دخترا و پسرا پرده بکشیم؟
گفت: ببین واسه انجام هر کاری راه‌های مختلفی وجود داره. شما اگر می‌خوای بری یه شهری با چند وسیله می‌تونی برسی اونجا؟ این راهی رو که تو گفت من نمی‌پسندم و اصلا فایده‌ای نداره. ولی بیا یه راه دیگه رو بررسی کنیم. فرض کن مسئول آموزش یه دانشکده بیاد قبل از شروع ترم حساب کنه. ببینه بعضی کلاس‌ها هست که دانشجوهاش زیاده مثلا 60 نفر. دو کلاس هم تشکیل می‌شه ولی هر دو مختلطه. بیاد همون دو کلاس را برگزار بکنه ولی دخترا جدا پسرا جدا. آسمون به زمی می‌آد. دخترا از پیشرفت علمی باز می‌مونن. خارجیا بهمون ایراد می‌گیرن... عیبش چیه؟ تو به من بگو.
- چی بگم آخه.
- نه جون من بگو. عیبش چیه؟
- خدا وکیلی هیچی.
- خب حالا یه حالت دیگه. مسئول آموزش یه دانشکده می‌بینه یه کلاس شلوغ هست که مثلا تو آمفی تئاتر برگزار می‌شه؛ چون یه استاد بیشتر نیست که اون درس رو ارائه بده. بیاد یه جستجویی تو بکنه تو دانشگاه خودش یا تو دانشگاه‌ها دیگه ببینه می‌تونه کسی رو پیدا کنه که اون درس رو ارائه کنه. اگه پیدا کرد که صلاحیت‌های علمی لازم رو واسه ارائه‌ی اون درس داره یه کلاس رو بکنه دو کلاس. به نظر تو این جوری چه عیبی داره؟ کیفیت آموزشی می‌آد پایین. به قول شاعر صد بار بدی کردی و دیدی ثمرش را / خوبی چه بدی داشت که یک بار نکردی؟

- پس تفکیک جنسیتی که 
می‌گن کلا یعنی همین؟
- فکر کنم اگه تو بچه‌ی بزبز قندی بودی حتما اسمت منگول بودی. من می‌گم کار رو از جای کوچیکی که می‌تونیم شروع کنیم بعد زیر ساخت‌ها و امکانات رو فراهم کنیم تا مثلا بیست سال دیگه برسیم به اون نقطه‌ی آرمانی. افتاد الان؟


قسمت‌های قبلی این گفتگو:

بخش اول

بخش دوم

 بخش سوم

بخش چهارم

 

 




کلمات کلیدی : دختران، پسران، تفکیک جنسیت دانشگاه ها

دانشگاه مختلط و شناخت جنس مخالف؟!

ارسال‌کننده : محمد رضا آتشین صدف در : 90/5/13 2:45 عصر


مصطفی گفت: به نظر من همین وضعیت مختلط لازمه. این جوری بهتر همدیگه رو می‌شناسن. فردا که رفتن تو جامعه سر کار به مشکل بر نمی‌خورن.

گفت: بیا دقیق‌تر به این مسئله نگاه کنیم.

اولا به نظر تو اگه دخترا جدا و پسرا جدا باشن دیگه نسبت به جنس مخالف شناخت پیدا نمی‌کنن. افراد خانواده و فامیل و مراجعه به ادارات و بازار برای خرید و ارتباط با رسانه‌هایی مثل تلویزیون و کتاب و روزنامه و... کلا فینیش؟

ثانیا این شناختی که می‌گی منظور چه جور شناختیه. منظورت شناخت تک تک افراد جنس مخالف با ویژگی‌های خاصشون که نیست؟ که اگه منظور این باشه هیچ دو آدمی دقیقا مثل هم نیستند و اطلاعاتی که درباره‌ی هر کسی به دست بیاری به درد ارتباط با بقیه نمی‌خوره.

اگه نه، منظورت ویژگی‌ها کلی و عمومی جنس مخالفه. خب این نیازی نیست که بری چشم تو چشم جنس مخالفت بدوزی که اینا را پیدا کنی. مگه این که با روش تحقیق استاندارد بیای فرضیه بدی و نمونه‌گیری کنی بعد آزمون و...!
راهش خوندن آیات و روایات و کتاب‌های روان‌شناسی و صحبت کردن با بزرگتر‌های عاقل و با تجربه است. تازه مگه دختر- پسرای دانشجو چقدر تو دانشگه فرصت پیدا  می‌کنند که بخوان این جور شناختی را به دست بیارن؟

یکی از بچه‌ها هول کرد و گفت: به قول خودت فرصت زیادی ندارند که با هم ارتباط داشته باشند پس دیگه از چی می‌ترسی بذار کنار هم تو دانشگاه درس بخونن.

 گفت: ببین این فرصت کم واسه شناخت پیدا کردن کافی نیست ولی واسه از راه به در کردن کافیه. چون یه نگاه، یه لبخند، یه طرز لباس پوشیدن خاص، یک ناز و عشوه، یه چشمک، یه متلک... همه‌ش تو دو سه ثانیه ممکنه اتفاق بیفته ولی فکر و خیال آدم رو روزها و بلکه سال‌ها می‌تونه به خودش مشغول کنه و بعدشم آدمو بکشونه به جاهایی که نباید بکشونه.

حبیب گفت: خوابگاه‌ها هم که حموم درس و حسابی ندارن که... (خنده‌ی مرگبار حضار)

 این رفیقمون که هول کرده بود، ادامه داد: خب همین‌ها که گفتی تو کوچه و خیابون و... هم می‌تونه اتفاق بیفته حالا تو دانشگاه نشد تو یه جای دیگه.

 گفت: حالا اونجا رو ما فعلا شاید نشه کاریش کرد ولی دلیل نمی‌شه که اینجا هم که می‌شه کاری نکرد. بالاخره زمینه‌ی گناه را هر چه کمتر کنیم بهتره. یک چیز دیگه هم بگم. خود پسرا که ارتباطاتشون با هم یا خود دخترا با هم که خیلی بیشتر از ارتباط با جنس مخالفه؛ تو کلاس، تو خوابگاه و اصلا خودشون هم همجنس اطرافیانشون هستن واقعا چقدر همدیگه رو می‌شناسن؟ یا اگه هم می‌شناسن، این شناخت چقدر مانع به وجود اومدن مشکلات ارتباطی بین اونا شده؟ تا چه برسه که بخوان جنس مخالف رو بشناسن که دو دقیقه که با هم صحبت می‌کنن، هزار تا فکر و خیال جور و ناجور درباره‌ی هم می‌کنن!

جواد که تا الان ساکت بود. یک چشمی نگاهی کرد و گفت: تو هم دیگه خیلی بدبینی.

گفت: ببین پسر خوب. اولا که  من الان سی و هفت سالمه و کلی موی سفید دارم. 14 ساله ازدواج کردم. یک پسر 13 ساله دارم و یک دختر چهار ساله. لااقل هفت سال دانشگاه درس خوندم و خوابگاه خوابیدم و وام صندوق رفاه دانشجویان گرفتم و کلی عکس با شورت ورزشی دارم. (خنده‌ی شدید حضار) و لااقل 10 ساله که دارم تو محیط‌ها مختلط و تک جنسی رسمی و آزاد درس می‌دم. و چند سالی هم واسه تبلیغ تو خوابگاه‌های دخترونه که هیچ کدومتون تجربه‌شو ندارین...

یکی از بچه‌ها گفت و آرزوشو داریم... که پس گردنی محکم من حرفش رو بدرقه کرد و البته مشتی هم حواله‌ی من کرد که خوشبختانه به آرش خورد. و به سرعت جام رو عوض کردم چون دیگر حاشیه‌ی امنم رو از دست داده بودم... "گفت" ادامه داد:

آره و خوابگاه‌های پسرانه . هنوز بگم؟ پنج ترم مشاوره خونده‌ام تو شهید بهشتی و همین الانش هم تو یه مرکز ملی مشاوره ارزیاب محتوایی هستم. حالا دیگه اگه ندونم چه خبره، باید برای لای جرز دیوار تغییر کاربری بدم. (باز هم خنده‌ی شدید حضار)
آقا مشکلات ارتباطی‌ای که بچه‌های ما با جنس مخالف دارن. ریشه‌های مهم‌تری داره از جمله نداشتن مهارت‌های زندگی؛ مثل مهارت اعتماد بنفس، مهارت تصمیم‌گیری، مهارت کنترل خشم، مهارت مواجهه با ناکامی، مهارت کنترل استرس، مهارت برنامه‌ریزی و... که اینا با مطالعه و مشاوره و کلاس‌ها و کارگاه‌های آموزشی-تربیتی حل می‌شه. نه این که سر کلاس بلوتوث روشن کنم و واسه دخترا کلیپ‌های ممنوعه بفرستم یا برم با دختر خوشگل/ پسر خوش تیپ کلاسمون تو کافی شاپ کافه گلاسه بخورم... آره داهاش.

 
بخش اول این گفتگو

بخش دوم این گفتگو

بخش سوم این گفتگو




کلمات کلیدی : دختران، پسران، تفکیک جنسیتی دانشگاه ها، شناخت حنس مخالف، مهارت های زندگی

رفتن به دانشگاه واسه ازدواج اشکالی داره؟

ارسال‌کننده : محمد رضا آتشین صدف در : 90/5/11 11:45 صبح

 

گفتم: خب تو اینو می‌گی، مگه اشکالی داره کسی بره دانشگاه واسه این که ازدواج کنه. ازدواج چیز بدیه؟

گفت: اولین مشکلش اینه که چهل، پنجاه درصد فضای دانشگاه از حالت دانشگاه بودن خارج می‌شه و می‌شه چیزی شبیه خیابون و پارک و پاساژ. مشکل دوم خانواده‌های این دختراس. تو حساب کن حالا اومدیم یه دختری، پسری رو تور زد. مثلا همکلاسیش رو. این ننه مرده بلند می‌شه می‌ره خواستگاری. خانواده‌ی دختر می‌پرسن خب کاری، منبع درآمدی داری؟ می‌گه نه من دانشجوی مملکتم. می‌گن سربازی رفتی؟ می‌گه نه. می‌گن پس تو غلط کردی اومدی واسه دختر/ آبجی ما.

حالا این پسره‌ی بیچاره به قول خودش عاشق شده دختره هم بدتر. حالا بیا و درستش کن. حد اقلش افسردگی و افت تحصیلیه. دیگه حداکثرش رو بخوای، از غیبت از کلاس‌ها بگیر برو تا مشروطی و ترک تحصیل و اخراج شدن و گاهی هم جنایت.




کلمات کلیدی : ازدواج، دختران، پسران، تفکیک جنسیتی در دانشگاه ها

دخترا جدا، پسرا جدا (2)

ارسال‌کننده : محمد رضا آتشین صدف در : 90/5/10 11:32 صبح


... یکی از بچه‌ها گفت: این طرح جداسازی دخترا از پسرا تو دانشگاه به نفع پسراس ولی این بی‌چاره‌ها نمی‌دونن و گرنه این قدر جوش نمی‌اوردن تازه حمایت هم می‌کردند.

-         چطور؟

-         این طوری لااقل سی چهل درصد شرکت دخترا تو کنکور کمتر می‌شه. به جاش پسرا می‌رن.

-         دخترا از پسرا جدا بشن چه ربطی داره به این که پسرا بیشتر تو کنکور قبول بشن.

-         واقعا نمی‌دونی؟

-         تو بگو عقل کل.

-         تو فکر می‌کنی این همه دختر که ریختن دانشگاه. همه‌شون واسه علم و دانشه یا نیاز مالی دارن می‌خوان بعدا برن سر کار؟ نه بابا خیلیاشون می‌بینن هر چی می‌شینن تو خونه خواستگاری نمی‌آد واسشون. به دور و بر خودشون که نگا می‌کنند می‌بینند هــو وَه چقدر ریخته دختر ترشیده. بعد به خودشون می‌گن: این جوری فایده نداره. بلند بشیم بریم دانشگاه بالاخره تو هر کلاسی، هیچی که نباشه، ده پونزده نفر پسر هست. خب این ضربدر تعداد کلاس‌ها بعد ضربدر تعداد ترم‌ها بعد به اضافه‌ی پسرای رشته‌های دیگه کن که تو محوطه و کتابخانه و.. می‌شه جلوشون رژه رفت، ادا در اورد، ریسه رفت، جزوه داد و... خلاصه این جوری احتمال این که دری به تخته بخورد به صورت تصاعدی بالا می‌ره...

بیشتر بچه ها دیگه داشتن از خنده می‌ترکیدن...


دخترا جدا، پسرا جدا (1)







کلمات کلیدی : دختران، پسران، تفکیک جنسیتی در دانشگاه ها

دخترا جدا، پسرا جدا!

ارسال‌کننده : محمد رضا آتشین صدف در : 90/5/8 9:57 صبح

 

بحث کشید به طرح جدا سازی دخترها و پسرها از یکدیگر در دانشگاه. یکی از بچه‌ها به شوخی گفت: ما شانس که نداریم حالا که نوبت ما شد رودخونه خشک شد. گفتیم می‌ریم دانشگاه یه حالی می‌کنیم... یکی دیگه از بچه‌ها در جوابش گفت: خدا می‌دونست که به خر شاخ نداد و به گربه پر! و همه زدیم زیر خنده.

بهزاد با لحنی عصبانی که معلوم بود طبق معمول جو گیر شده است، گفت: می‌دونین من از چی ناراحتم؟ از اون دیدی که پشت این تصمیمه. یعنی بدبینی به دانشجو. این طرح یه توهینه به دانشجو به نظر من.

همه ساکت بودند. من هم تنها آخوند جمع. دیگر وقتش بود عرض اندامی بکنم. گفتم: بهزاد جان. تو به خودت نگیر. تازه به خودت هم که بگیری، طوری نیست. یعنی تو از حضرت یوسف بالاتری؟

- استغفرالله.

- قربون آدم چیز فهم. حضرت یوسف (ع) وقتی معلوم شد که خیانت نکرده. گفت چی؟ و ما ابرئ نفسی، إن النفس لأماره بالسوء... (یوسف/53) یعنی باز نفس خودش رو تبرئه نمی‌کنه، می‌گه من هم از شهوت‌های نفسانی مبرا نیستم. حالا این جا هم که به زن تو خیانت نکردم، خدا رحمتش رو شامل حال من کرد. حالا به قول معروف جایی که عقاب پر بریزد از پشه‌ی  لاغری مثل من و تو چه خیزد؟!...






کلمات کلیدی : دختر، پسر، تفکیک جنسیتی، دانشگاه

دستکاری

ارسال‌کننده : محمد رضا آتشین صدف در : 90/4/29 12:48 صبح

 

 

- این سریال چیه؟

- عاصیه.

- شبکه چنده؟

- ام بی سیه. سریال ترکی‌یه‌.

- اِ... پارسال که خریدی، گفتی این ماهواره استانیه.

- یکی از فامیلا یه کم سیستمش رو دستکاری کرده الان جاهای دیگه رو هم می‌گیره.

- ...

- می‌دونی که؟

- چی رو.

- شراب هم همون انگوره فقط یه کم سیستمش دستکاری شده!

 

 




کلمات کلیدی : عاصی، ام بی سی، ماهواره، استانی

دوره آموزش روش تحقیق (مقدماتی)

ارسال‌کننده : محمد رضا آتشین صدف در : 90/4/19 9:9 صبح


نام دوره: آموزش روش تحقیق (مقدماتی)

برگزار کننده: کانون نویسندگان قمی

مدرس: خود بنده حقیر به تنهایی

جلسه اول: چهارشنبه همین هفته

تعداد تقریبی متهمان ردیف اول (شرکت کنندگان): 12 تا 13 نفر

مراکز همکار: نیروی انتظامی، آتش نشانی، فدراسیون فوتبال استان قم، اورژانس، اتحادیه نانوایی های سنگک، بربری، لواش ...







کلمات کلیدی : دوره، روش تحقیق مقدماتی، کانون نویسندگان قمی

<   <<   51   52   53   54   55   >>   >