طراحی وب سایت طنز - کوهپایه
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خداى سبحان روزى درویشان را در مالهاى توانگران واجب داشته . پس درویشى گرسنه نماند جز که توانگرى از حق او خود را به نوایى رساند . و کردگار ، توانگران را بازخواست کند از این کار . [نهج البلاغه]

اکبر اکسیر و من

ارسال‌کننده : محمد رضا آتشین صدف در : 91/2/14 3:23 عصر


دکترای ادبیات


مادر که مرا می‌بیند

                      مریض می‌شود

بابا، عجب غلطی کردیم که دکتر شدیم

به من چه گربه ریغو شمعدانی را شکسته

به من چه کبری خانم هر روز سفره‌ی ختم انعام دارد


دکتر که مرا می‌بیند

                      شاعر می‌شود

بابا عجب غلطی کردیم مریض شدیم

به من چه که تو تبِ! شعر داری...[1]


 

____________________________

 

 مصائب آخوندی

 

رهگذر که مرا می‌بیند

                        گدا می‌شود

بابا، عجب غلطی کردیم که آخوند شدیم

به من چه که 3 هزار میلیارد تومان را چپو کرده‌اند

به من چه که بانک به اندازه‌ی پول خون پدرش، سود وام می‌گیرد.


راننده تاکسی که مرا می‌بیند

                                   سیاست‌مدار می‌شود

بابا عجب غلطی کردیم سوار شدیم

به من چه که نامزدت رای نیاورده است...[2]



[1] . اکبر اکسیر، دفتر شعر بفرمایید بنشینید صندلی عزیز،

[2] . خود بنده، دفتر شعر سروده نشده‌ی بفرمایید بایستید صندلی عزیز.






کلمات کلیدی : طنز، احمد اکسیر، شعر فرانو، مدرک دکتری، مصائب آخوندی، بفرمایید بنشینید صندلی عزیز

برای تنبان یا پیراهن!

ارسال‌کننده : محمد رضا آتشین صدف در : 90/10/24 9:26 عصر

 

اپیزود اول:

چند سال پیش، یک شب تو خوابگاه، می‌خواستیم شام بخوریم. غلامرضا رفته بود، آبی به لیوان‌ها بزند. وقتی آمد، با دلخوری گفت: یه پارچه دادم واسم پیرهن دوختن. الان یکی از این دانشجوا رو تو راهرو دیدم؛ پدر آمرزیده با همون پارچه، زیر شلواری دوخته!

غلامرضا رو می‌گویی؟ کارد می‌زدی خونش در نمی‌آمد.

 

اپیزود دوم:

کمی آن طرف‌تر ورودی پاساژ، تو ماشین نشسته بودم منتظر مصطفی. کمی بعد آمد. کاپشن را خریده بود. نشست گفت: یعنی بگو حیا یوخدی. گفتم: چی شده؟ گفت: بعضی از این دخترا تو خیابون چیزایی می‌پوشن که خواهر من، تو خونه هم حیا می‌کنه جلو من بپوشه.

 

 اپیزود دو نیم:

گفتم: یه طنزنویس آمریکایی به اسم "آمبروز بیرس". یه کتاب داره به اسم فرهنگ شیطان. تو این کتاب مثل یه فرهنگ‌ اصطلاحات، کلمات رو به طنز تعریف کرده. تو تعریف "زیرپوش زنانه" نوشته معنای این واژه بر نگارنده آشکار نیست!

 

گفتم: احتمالا چند سال دیگه واسه ما هم این جوری می‌شه.

 




کلمات کلیدی : طنز، دختران، تنبان، پیراهن، حیا، آمبروز بیرس، آمریکا، فرهنگ شیطان

سوالات لو رفته آزمون...

ارسال‌کننده : محمد رضا آتشین صدف در : 90/1/20 4:6 عصر


سوالات لو رفته‌ی آزمون رانندگی بر اساس آیین‌نامه‌ی جدید.

 1. کسی که شیشه‌های ماشینش را دودی کرده، منظورش چیست؟

أ) می‌خواهد آفتاب اذیتش نکند.
ب) می‌خواهد خانمش را کسی نبیند.
ج) می‌خواهد خانمش کسی را نبیند.
د) هیچ کدام صحیح است.

 

2. یک سواری شما را سوار نمی‌کند ولی برای دختر ایستاده کمی آن طرف‌تر شما، هی بوق می‌زند و جلوی پایش ترمز می‌کند و هی جلو می‌رود و هی بر می‌گردد، انگیزه‌ی او از این کارها چیست؟

أ) می‌خواهد دختره را فراهم کند.
ب) می‌خواهد کس دیگری دختره را فراهم نکند.
ج) دارد بوق و ترمز ماشینش را تست می‌کند.
د) هیچ کدام صحیح است.

 

3. کسی آینه‌ی جلوی ماشینش را از سقف کنده، تقریبا سه برابر طولش را زیاد کرده و چسبانده وسط شیشه، مقصودش چیست؟

أ) می‌خواهد پشت سرش را بهتر ببیند.
ب) می‌خواهد پشت سرش او را بهتر ببینند.
ج) آینه فابریک این طور بوده داش.
د) هیچ کدام صحیح است.

 4. ماشین آژانسی که خانمی صندلی عقب آن نشسته، دارد با سرعت 15 کیلومتر در ساعت از کناره‌ی سمت راست اتوبان حرکت می‌کند و راننده‌ دائم به آینه‌ی جلو نگاه می‌کند و دستش هی بالا و پایین می‌رود تفسیر شما از این صحنه چیست؟

أ) راننده به شدت اعتقاد دارد که دیرتر رسیدن بهتر از زودتر رسیدن است.
ب) راننده‌ی محترم اشکالات درسی خانم را دارد حل می‌کند.
ج) زن خودش است، قهر کرده، رفته صندلی عقب نشسته.
د) هیچ کدام صحیح است.

 




کلمات کلیدی : طنز، دختر، سوالات لو رفته، آزمون رانندگی، شیشه دودی، آینه جلو، بوق و ترمز

نسل جدید تلویزیون ها!

ارسال‌کننده : محمد رضا آتشین صدف در : 89/8/29 11:43 صبح



به تازگی متخصصان دارند تلویزیونی را طراحی می‌کنند که قابلیت‌های متفاوت و بسیار پیشرفته‌ای دارد. یکی از این قابلیت‌‌ها، مهماندار تلویزیونی است! در این تلویزیون‌ها در کنار صفحه‌ی مانیتور، فضایی تعبیه شده که در آن عروسکی شبیه مهمانداران هواپیما با همان شکل و شمایل و سر و وضع قرار داده شده است. حتما این پرسش برای شما مطرح شده که کارکرد این سیستم چیست؟ عرض می‌کنم.

فرض کنید شما در یک روز تعطیل، اهل و عیال را راضی کرده‌اید که یکی دو ساعتی با شما کاری نداشته باشند. بعد با هزار شوق و ذوق پای تلویزیون نشسته‌اید. یک کیلو تخمه‌ی آفتابگردان بروجرد را از یک سو آماده کرده‌اید و یک پارچه‌ با ابعاد دو متر در دو متر را به عنوان فرودگاه پوست تخمه‌ها از دیگر سو و چهار زانو در مقابل تلویزیون زده‌اید و منتظر فیلم سینمایی هستید. کمی بعد متوجه می‌شوید قرار است الان فیلمی پخش شود که دو سه هفته پیش پخش شده و دو سه سال پیش هم سه، چهار بار.

اینجاست که این تلویزیون هوشمند متوجه این وضعیت بحرانی می‌شود و پوشش مقابل محفظه‌ کنار می‌رود و مهماندار مذکور جلو می‌آید و با لحنی دلکَش و دلکُش، از آدم خواهش می‌کند، کیسه‌ای را شبیه آنچه در هواپیما در چنین شرایطی در اختیار مسافران قرار می‌گیرد، از ایشان تحویل گیرد و با این تدبیر مانع از این می‌شود که (گلاب به روتون) آدم گند بزند به همه‌ی زار و زندگی.

امیدواریم که این نسل جدید از تلویزیون‌ها به زودی وارد بازار شوند و این مشکل ملت با رسانه‌ی ملی را به خوبی و خوشی حل کنند. به امید آن روز.




کلمات کلیدی : طنز، تلویزیون، روز تعطیل، فیلم سینمایی، تخمه آفتابگردان بروجرد، تلویزیون هوشمند، مهماندار هواپیما

بهائیت و آب سردکن!

ارسال‌کننده : محمد رضا آتشین صدف در : 89/6/28 11:55 صبح



فرقه بهائیت به تازگی برای جذب جوانان در بعضی از مناطق گرمسیری ایران به ارسال تعدادی آب سردکن مبادرت می‌کند.

با تشکر از همه‌ی برادران تلاشگر فرقه‌ی بهائیت در همین زمینه بسته‌ی پیشنهادی‌ای داشتیم که امیدواریم در پیشرفت کارشان بسیار موثر باشد:

1. ارسال آب ‌شیرین‌کن برای شیعیان قم.
2. ارسال آب ‌گرم‌‌کن برای شیعیان قطب شمال و جنوب.
3. ارسال آب میوه‌گیر برای شیعیان لبنان.
4. ارسال پمپ آب برای شیعیان پاکستان.
5. ارسال آب یخ‌کن (یخ‌ساز) برای شیعیان مناطق استوایی.

فعلا شیعیان این مناطق را داشته باشید تا بعدا برای بقیه هم یک فکری می‌کنیم.

کلی اطلاعات مستند درباره‌ی بهائیت


 




کلمات کلیدی : طنز، بهائیت، شیعیان، آب سرد کن، آب گرم کن، پمپ آب، آبمیوه گیری، ایران، قم، قطب جنوب، قطب شمال، پاکستان، مناطق استوایی

<      1   2   3