ارسالکننده : محمد رضا آتشین صدف در : 91/6/14 10:16 صبح
میگفت: رفته بودم پاساژ، پیرهن بخرم، عمروعاص رو دیدم یه شلوار خریده بود؛ گفتم شما هم!؟ گفت آره به درد میخوره!
لینک مرتبط شماره1: شیوه ی مبارزه ی عمرو عاص با حضرت علی (ع)
لینک مرتبط شماره 2: شلوارهای مدل عاصی!
کلمات کلیدی :
شلوار،
عمرو عاص،
پاساژ
ارسالکننده : محمد رضا آتشین صدف در : 91/2/13 11:6 عصر
چهار توصیهی مهم:
1. پول ناهار را از همان اول بگذارید کنار. برای احتیاط بگذارید جایی که جلوی مردم رویتان نشود آن را در بیاورید و خرج خرید کتاب کنید؛ برای مثال زیر شلوارتان یک زیر شلواری جیبدار بپوشید که در جیبش زیپ هم داشته باشد. بعد پول ناهارتان را بگذارید همان جا. به ضمیمهی کرایهی تاکسی یا اتوبوس برای برگشتن به دولتسرا.
2. حتما با یکی از دوستان هیکلمندتان هماهنگ کنید که در رکابتان باشد برای حمل کتابها. ترجیحا بدنساز و مخصوصا که اصلا نداند کتاب را با کاف دستهدار مینویسند یا بیدسته. البته مواظب باشید از نیت اصلیتان بویی نبرد و گرنه ممکن است به او بربخورد بلکه چیزی بگویید که هم او خوشش بیاید و هم دروغ نباشد؛ مثلا بگویید: بریم نمایشگاه یه چرخی بزنیم، دلمان وا شود.
نکتهی مهم: در این صورت پول ناهار او را نیز باید بگذارید در همان موقعیتی که عرض کردم.
3. بروید تو این سایت و مثل بچهی آدم از همین حالا اسم کتابهای مورد نظرتان و ناشر و سالن و غرفهی آن را یادداشت کنید.
4. بعد بروید تو، این سایت و تو کادر اول اسم کتاب مورد نظرتان را بنویسید و در کادر زیر آن، اسم استان و در کادر کنار آن، اسم شهرتان را انتخاب کنید. سپس بروید به گوشهی سمت چپ سایت و روی آیکون ذرهبین کلیک کنید، با این کار شما میفهمید که آیا کتاب مورد نظرتان در کتابخانههای شهرتان هست یا نه؟ اگر بود که دیگر لزومی ندارد که شما هم آن را بخرید مگر این که پول را علف خرس بدانید. و اگر نبود، معلوم میشود که آن کتاب اصلا ارزش خریدن ندارد، چون اگر داشت بالاخره تو کل کتابخانههای شهرتان لااقل یک آدم عاقل پیدا میشد که آن را بخرد و ما نیز که عقلمان را از سر راه نیاوردهایم که بابت چنین کتابی پول بدهیم.
بنابراین باید توصیهی اول را اصلاح کنیم؛ یعنی از همان اول کل پولهایتان را داخل جیب زیپدار زیر شلواریتان بگذارید که دزد نزند. بعد تو نمایشگاه گشتی بزنید با بر و بچ تا دلتان وا شود، بعدشم یک رستوران یا پیتزایی خوب و بعد از آن هم شهر بازی و سینمای سه بعدی و قطار مرگ. خوش بگذره. التماس دعا.
کلمات کلیدی :
شلوار،
نمایشگاه بین المللی کتاب،
کف کردن،
زیر شلواری،
جستجوی کتاب
ارسالکننده : محمد رضا آتشین صدف در : 91/1/15 11:56 صبح
چکیده
"قانون جاذبهی زمین" بر خلاف تصور عمومی، قانونی جنسیتی و فقط جاری دربارهی مردان است و دربارهی زنان، قانون دیگری با نام "جاذبهی هوا" جاری است. و این مطلب مویدی بر این دیدگاه معرفتشناختی است که اگر علم و تاریخ آن را زنان مینوشتند، علم چهرهای دیگر داشت. از شواهد تایید کنندهی جنسیتی بودن قانون جاذبه، تحولات متفاوت لباسهایی مانند شلوار، دامن و روسری در زنان و مردان است.
معرفتشناسان فمنیست معتقدند اگر علم و تاریخ آن به دست زنها رقم میخورد، امروز چهرهی دانش بشری، به گونهی دیگری بود. این تئوری شاید در نگاه اول خندهدار به نظر برسد ولی جالب است که بدانید یافتههای جدید علمی و مردمشناختی، موید این نظریه هستند.
برای مثال؛ "قانون جاذبه" را در نظر بگیرید. همه میدانیم که یک روز که نیوتون با خانم، بچهها رفته بود سیزده به در و زیر یک درخت سیب نشسته بود و داشت جوجه کبابها را باد میزد، یک دفعه، آن سیب معروف افتاد روی سرش و قانون جاذبهی نیوتون را کشف کرد. نیوتون مرد بود و تاریخ علم را هم مردان نوشتند؛ لذا صدها سال است که همه فکر میکنند که این قانون فراگیر است و جنسیت بردار نیست اما تحقیقات تازه نشان داده است که قانون جاذبهی زمین، قانونی مردانه است و دربارهی خانمها قانون دیگری حاکم است که میتوان آن را "جاذبهی هوا" نامید. یادآوری می کنم که واژهی "هوا" در اینجا در مقابل زمین به کار میرود چنان که در تعبیر "موشک زمین به هوا" نیز همین معنا از هوا اراده میشود.
اکنون به سراغ یکی از شواهد موید دوگانگی این قانون طبیعی در مردان و زنان میرویم. دو لباسی را که کارکرد تقریبا مشابهی در مردان و زنان دارند، در نظر بگیرید:
1. شلوار در آقایان
2. دامن در خانمها.
همین جا بایسته به نظر میرسد دو نکته را بیان کنیم:
1. دامن در اینجا اعم از دامنهای تک و دامنهای چسبیده به لباسهای دیگر است؛ در نتیجه قسمت کمر به پایین مانتو و یا بلوز- دامنهای یکسره و ... نیز در این بحث داخل است.
2. در گذشته لباسهای مردانه نیز دامن داشت. (ر.ک: لباسهای کهن ایرانی، دشداشهی عربی، لباسهای سامورایی و...
حال در یک مشاهدهی میدانی در یک بازهی زمانی مثلا سیساله میبینیم که شلوار آقایان که روزی بر کمر بسته میشد و پیرو آن، به وسیلهای که آن را سفت نگه میداشت، کمربند میگفتند، روز به روز پایینتر آمده است و میآید. به طوری که الان فرهنگستان زبان فارسی با این معضل ملی روبرو شده است که برای کمربند سابق چه برابرنهادی را باید ارائه کند؟
روشن است که چرایی فرایند به ظاهر پیچیدهی فروکش کردن شلوارها، پاسخ سادهای دارد؛ یعنی قانون جاذبهی زمین؛ بنابراین طبیعی است که این شلوارها دائما به سمت زمین میل کند و پیشبینی میشود در آیندهی نزدیکی واژهی زانوبند مناسبتر باشد تا کمربند که در این صورت باید فرهنگستان زبان فارسی برای زانوبندهای فعلی واژهی دیگری را پیشنهاد کند.
شایسته است در همین جا به تاثیر قانون جاذبه، بر ادبیات فولکوریک ایران نیز توجه کرد. به عنوان مثال در گذشته، در بعضی شرایط زمانی و مکانی و عصبی خاص، وقتی کسی میخواست دیگری را تهدید کند، میگفت: "میآم (میرم) شلوارت (تان/ ش/ شان) رو پایین میکشم" ولی در آینده (و تا حدودی امروزه) چنین جملهای دیگر بار منفی نخواهد داشت بلکه خنثی خواهد بود یا چه بسا اصلا جملهای بیمعنا به شمار آید. زیرا اساسا شلوار از همان اول پایین قرار داده شده است.
برای تکمیل بحث خوب است اشارتی بکنیم به این که در برابر تئوری جاذبه در تببین افتادگی شلوار در آقایان، دیدگاه دیگری وجود دارد که از سوی کسانی مطرح شده و میشود که در هر پدیدهای دست استکبار جهانی را دخیل میدانند. این گروه معتقدند که عامل این پدیده، نه جاذبهی زمین بلکه تهاجم فرهنگی غرب است. آنها گاهی نیز در گفتهها و نوشتههای خود تصریح میکنند که "غرب شلوار پارهای از جوانان ما را پایین کشیده شده است". بطلان این فرضیه روشنتر از آن است که بخواهیم وقت خوانندگان این مقاله را بگیریم.
از خوانندهی محترم عذر خواهی میکنم که سخن اندکی به درازا کشید. حال برویم سراغ وضعیت دامن و نسبت آن با قانون جاذبه. بر اساس مشاهدات باز هم میدانی در همان بازهی زمانی پیشگفته و حتی پیشتر، میبینیم که دامن که اتفاقا در گذشته گاهی حتی تا چند متر روی زمین کشیده میشد، روز به روز به سمت بالا میل کرده است. و بر اساس پیشبینیهای به عمل آمده در سال 1392 یا حداکثر 93 دامنها کاملا به هوا رفته و ناپدید شده و به جای آن شلوار، لباس رایج بسیاری از خانمهای ایرانی خواهد شد. یعنی وضعیتی که سالها پیش مردان ایرانی در آن قرار گرفته بودند.
اکنون پرسشی جدی پیش روی ماست که پاسخ آن نیازمند پژوهشی مستقل از یک سو و گذشت زمان از دیگرسو است و آن این که پس از تثبیت وضعیت شلوارپوشی بیدامن در خانمها، آیا قانون جاذبهی زمین دربارهی آنها صادق خواهد بود یا قانون جاذبهی هوا یا قانون دیگری که هنوز از وجود آن بیخبریم؟
در پایان بد نیست اشارهای کنیم به یکی دیگر از شواهد علمی مربوط به جاری نبودن قانون جاذبه دربارهی بعضی خانمها و آن وضعیت توسری (ببخشید روسری) است که در همان بازهی زمانی گفته شده باز دائما به سمت هوا میل کرده است و میکند...
نتیجهگیری:
کشف قانون جاذبهی هوا در کنار قانون جاذبه زمین و مشخص شدن حیطهی جنسیتی هر یک از این دو قانون، این نکته را به ما میآموزد که باید به نقش زنان در تحولات علمی توجه بیشتری شود و از آنها بخواهیم که تاریخ علم را از نو برای ما بنگارند. پیشاپیش از همهی بزرگوارانی که قبول زحمت میکنند، تشکر فراوان مینماییم.
کلمات کلیدی :
شلوار،
روسری،
معرفت شناسی،
فمنیسم،
قانون جاذبه زمین،
نیوتون،
قانون جاذبه هوا،
دامن،
ادبیات فولکوریک
ارسالکننده : محمد رضا آتشین صدف در : 90/1/26 9:28 عصر
در روزگار گذشته هر گاه میخواستند نهایت ناتوانی و ناکارآمدی کسی را بیان کنند، میگفتند: طرف شلوارش را هم نمیتواند بالا بکشد. حال فرض کنید در زمان ما، شما جوانی رعنا و زیبا را میبینید که کمربندش 8/17 سانتیمتر پایینتر از کمرش قرار گرفته و هر آن، این احتمال هست که با سرعتی مثل (S1) در زمانی مثل (T1) به قوزک پا برسد. حال این پرسش مرام و معرفتشناختی مطرح میشود که آیا خدا وکیلی چنین فردی را میتوان مصداقی برای ضربالمثل فوق دانست؟ طبیعی است که نمیتوان با قاطعیت چنین حکمی را صادر کرد. مخصوصا وقتی کارکردها و بارکدهای او را نیز در نظر بگیریم.
اما اگر به یافتههای دانشمندان هوا- فضا و نیز دستاوردهای فیزیک نیوتونی توجه شود میتوان به تفسیری نزدیکتر به واقع دست یافت. بر اساس این تفسیر، فرود این شلوار، اضطراری و ناشی از افزایش نیروی جاذبهی زمین است که خود این اشتداد نیرو متاثر است از سوراخ شدن لایهی اوزون و سپس گشاد شدن و در نهایت پارگی آن.
بنابراین با این تفسیر دیگر نمیتوان چنین فردی را مصداق ضربالمثل فوق دانست بلکه با در نظر گرفتن مسائل زیست- محیطی اشاره شده در بالا در مییابیم که این پدیده کاملا طبیعی است و حتی احتمال افتادن نوعی کک به شلوار ایشان، به سمت صفر میل میکند و شاید هم در این مورد خاص به صفر برسد تا جایی که حتی بسیار بعید به نظر میرسد که نیازی به استفاده از قرص Albendazole یا مشابه آن وجود داشته باشد.
کلمات کلیدی :
ضرب المثل ها،
فیزیک نیوتونی،
جاذبه زمین،
لایه اوزون،
شلوار