طراحی وب سایت سهراب سپهری - کوهپایه
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
و از او پرسیدند امیر مؤمنان خود را چگونه مى‏بینى ؟ فرمود : ] چگونه بود آن که در بقایش ناپایدار است و در تندرستى‏اش بیمار ، و از آنجا که در امان است مرگ به سوى وى روان است . [نهج البلاغه]

فایل صوتی جلسه سوم آشنایی با شعر سهراب سپهری

ارسال‌کننده : محمد رضا آتشین صدف در : 93/10/28 9:56 عصر

 

فایل صوتی سومین جلسه‌ی دوره‌ی آشنایی با شعر سهراب سپهری


موضوع‌های بحث:


1. شعر سهراب، شعری به شدت اجتماعی!


2. بالا بردن سواد ادبی راهی برای شناخت بهتر شعر سهراب



 

این فایل را دوستان می‌توانند اکنون دریافت کنند و اگر از آن راضی بودند و آن را مفید یافتند، هزینه ی آن را پرداخت فرمایند.


ضمناً کسانی که به هر دلیل، محدودیت مالی دارند، می‌توانند در آینده پرداخت کنند.


بخش اول (7 مگابایت)

 

بخش دوم (5/5 مگابایت)


 فرمت: wma


مدت زمان فایل: حدود 50 دقیقه


هزینه: 1500 تومان

پرداخت اینترنتی      


پرداخت از طریق عابر بانک: شماره کارت 6037691731111498 به نام محمدرضا آتشین صدف





کلمات کلیدی : شعر معاصر، سهراب سپهری، دوره آموزشی، فایل صوتی، سواد ادبی

جلسه دوم آشنایی با شعر سهراب سپهری

ارسال‌کننده : محمد رضا آتشین صدف در : 93/10/12 3:15 عصر


فایل صوتی دومین جلسه ی دوره‌ی آشنایی با شعر سهراب سپهری

 
موضوع‌های بحث:

1.چرا شعر سهراب را دوست داریم؟

2. آیا شعر سهراب ماندگار خواهد بود؟

 

 حجم فایل: 331 مگابایت

 فرمت: wma

مدت زمان فایل: 65 دقیقه

این فایل را دوستان می‌توانند اکنون دریافت کنند و اگر از آن راضی بودند و آن را مفید یافتند، هزینه ی آن را پرداخت فرمایند.

ضمناً کسانی که به هر دلیل، محدودیت مالی دارند، می‌توانند در آینده پرداخت کنند.

دانلود                            

رمز فایل: sohrab2


هزینه: 1500 تومان
پرداخت اینترنتی       

پرداخت از طریق عابر بانک: شماره کارت 6037691731111498 به نام محمدرضا آتشین صدف

در ضمن برای دوستانی که در این دوره شرکت و حمایت مالی کنند، دوره ی آموزش واژگان زبان انگلیسی رایگان خواهد بود که پس اتمام دوره ی شعر سهراب، برایشان فرستاده می‌شود.


سهراب سپهری




کلمات کلیدی : سهراب سپهری، آموزش، شعر نو، دوره، فایل صوتی، ادبیات معاصر

اولین فایل صوتی آشنایی با شعر سهراب سپهری

ارسال‌کننده : محمد رضا آتشین صدف در : 93/9/28 5:24 عصر


اولین فایل صوتی دوره ی آشنایی با شعر و زبان و ذهن سهراب سپهری آماده شد.

 

بخشی از این فایل


اینجا

 

توضیحات و دریافت فایل کامل


اینجا

 


 

سهراب سپهری




کلمات کلیدی : سهراب سپهری، شعر نو، دوره آموزشی، فایل صوتی، ادبیات معاصر

سپهری و انتظار گودو!

ارسال‌کننده : محمد رضا آتشین صدف در : 92/3/17 12:15 عصر


امروز نمایشنامه‌ی "در انتظار گودو" از ساموئل بکت رو می‌خواندم که در آن دو پیرمرد به نام‌ها استراگون و ولادیمیر در اوج استیصال و بیهودگی چشم به راه گودو هستند. کسی که آینده‌ی آنها در دستان اوست؛ با این حال آنها چیز زیادی درباره‌ی او نمی‌دانند طوری که حتی مطمئن نیستند اگر او را ببینند بشناسند!


آنها در چنان تردیدی غرق شده‌اند که حتی اطمینان ندارند که آن رور و آنجا دقیقا همان زمان و مکانی باشد که با گودو قرار دارند. سرانجام روز به پایان می‌رسد و پسرکی از طرف گودو می‌آید و خبر می‌دهد که گودو "امروز غروب نمی‌آد ولی فردا حتما" و آنها می‌مانند و فکر حلق‌آویز کردن خود که از صبح به آن فکر کرده بودند. حلق‌آویز کردن خود بر درخت خشکیده‌ای که در کنار آنهاست.

 

 

 


وقتی داشتم نمایشنامه را می‌خواندم بارها شعر "نشانی" سپهری" به ذهنم تداعی شد و شباهت‌ها و تفاوت‌های آن با این نمایشنامه.

 

نشانی


"خانه‌‌ی دوست کجاست؟" در فلق بود که پرسید سوار.

آسمان مکثی کرد.

رهگذر شاخه‌‌ی نوری که به لب داشت به تاریکی شن‌ها بخشید

و به انگشت نشان داد سپیداری و گفت:

"نرسیده به درخت،

کوچه باغی است که از خواب خدا سبزتر است

و در آن عشق به اندازه‌ی پرهای صداقت آبی است

می‌روی تا ته آن کوچه که از پشت بلوغ، سر به در می‌آرد،

پس به سمت گل تنهایی می‌پیچی،

دو قدم مانده به گل،

پای فواره‌‌ی جاوید اساطیر زمین می‌مانی

و تو را ترسی شفاف فرا می‌گیرد.

در صمیمیت سیال فضا، خش‌خشی می‌شنوی:

کودکی می‌بینی

رفته از کاج بلندی بالا، جوجه بردارد از لانه نور

و از او می‌پرسی

خانه‌ی دوست کجاست."



 

 





کلمات کلیدی : شعر، سهراب سپهری، انتظار، در انتظار گودو، ساموئل بکت، نشانی

سپهری و خواب خدا!

ارسال‌کننده : محمد رضا آتشین صدف در : 90/8/30 11:25 صبح

 

                              سپهری و خواب خدا!

                       عنوان مقاله‌ای از بنده در سایت تبیان، اگه حوصله داشتی...

 

 




کلمات کلیدی : سهراب سپهری، سایت تبیان، شعر نشانی، خواب خدا

کاش سهراب نمی رفت به این زودی ها...

ارسال‌کننده : محمد رضا آتشین صدف در : 89/12/28 8:40 عصر

 

کاش سهراب نمی رفت به این زودی ها




کلمات کلیدی : شعر، سهراب سپهری، مریم حیدر زاده، خلوت یک شاعر

جیپ سهراب سپهری

ارسال‌کننده : محمد رضا آتشین صدف در : 89/12/23 12:3 عصر


چنار قریه‌ای است بین راه کاشان و مشهد اردهال. در این آبادی باغی سرسبز و پر درخت به خواهر بزرگ سهراب تعلق داشت... هنگامی که به اتفاق خانواده به چنار می‌رفتیم، سهراب برای هر روز بچه‌ها (خواهر زاده‌ها) برنامه‌ای تدارک می‌دید. جیپ لندروری به شماره‌ی 41693 را، که فرمانش طرف راست قرار داشت، روشن می‌کرد. بچه‌ها داخل ماشین، روی کاپوت و بالای سقف می‌نشستند. سهراب جیپ را به حرکت در می‌آورد و آن‌ها را به پشت باغ که از درخت توت بود، می‌برد. ماشین را زیر درخت‌ها، طوری که شاخه‌هی توت در دسترس باشد، نگاه می‌داشت. بچه‌ها روی کاپوت و سقف ماشین به خوردن توت می‌پرداختند. هر وقت شاخه‌ها از بار تهی می‌شد، بار دیگر ماشین را حرکت می‌داد و از تماشای این صحنه‌ها لذت می‌برد.(1)

   جیپ لندرور سهراب سپهری

این جیپ پس از مرگ سهراب در سال 1361توسط مادرش (ماه جبین سپهری) به آقای بیژن اصلانی فروخته شد. بعد در سال 1381 توسط موسسه حفظ و نشر آثار سهراب سپهری خریداری شد و از آن نگهداری می‌شود. لینک خبر

_______________________________________________
(1) پریدخت سپهری، سهراب، مرغ مهاجر، چاپ نهم، ص98، انتشارات طهوری، تهران، 1389.

 




کلمات کلیدی : سهراب سپهری، جیپ، چنار، پریدخت سپهری، توت، بچه ها

دلم عجیب...

ارسال‌کننده : محمد رضا آتشین صدف در : 89/5/29 2:43 عصر


...

دلم عجیب گرفته است.

و هیچ چیز،

نه این دقایق خوشبو، که روی شاخه‌ی نارنج می‌شود خاموش،

نه این صداقت حرفی، که در سکوت میان دو برگ این گل شب‌بوست،

نه هیچ چیز مرا از هجوم خالی اطراف

                                                 نمی‌رهاند.

و فکر می‌کنم

که این ترنم موزون حزن تا به ابد

                                       شنیده خواهد شد.
...

منظومه‌ مسافر، سپهری





کلمات کلیدی : سهراب سپهری، غم پدر، مسافر

ای سرطان شریف عزلت!

ارسال‌کننده : محمد رضا آتشین صدف در : 89/5/10 9:15 عصر


نثار شب‌های بی‌خواب و پر درد پدرم که این روزها رو در روی سرطان ایستاده است! اللهمّ اشف کلّ مریض.

 

آه، در ایثار سطح‌ها چه شکوهی است!
ای سرطان شریف عزلت!
سطح من ارزانی تو باد!
***
یک نفر آمد
تا عضلات بهشت
دست مرا امتداد داد...

 

بخشی از شعر تا نبض صبح، اثر سهراب سپهری که به سرطان خون، عطای دنیا را به لقایش بخشید.




کلمات کلیدی : پدر، سرطان، شعر، سهراب سپهری