با تفکیک دانشگاه، مسئله ارتباط دختر و پسر حل می شود؟
یکی از بچهها گفت: حرفای شما همه درست. اومدیم و به بهترین حالت رسیدیم. یعنی دانشگاههای مجزا برای پسرا و دخترا. دیگه این جوری مسئلهی ارتباط دختر و پسر حل میشه.
منتظر نماند تا جواب بدهد. خودش ادامه داد:
نه که نمیشه. اگه قرار بود حل بشه. ما الان تو دبیرستانیها که از هم جدا هستند، نباید مشکل داشته باشیم که داریم. همه جورشو هم داریم. از ف گرفته تا فرحزاد. این قضیه مثل سیگاره. کسی که اهلشه، میره پیدا میکنه. اینجا نشد یه جای دیگه. کسی هم که اهلش نیست اصلا دنبالش نمیره نه اینجا نه جای دیگه. این راهش نیست ما باید بریم سراغ ریشههای این مسئله.
گفت: مگه قراره این طرح مشکل ارتباط بین دختر-پسرای دانشجو رو حل کنه!؟ این طرح میخواد محیط دانشگاه صرفا یه محیط علمی صرف و سالم باشه. حالا طرف میخواد گرلفرند پیدا کنه میخواد شوهر پیدا کنه یا هر چیز دیگه بره یه جای دیگه ولی نه تو دانشگاه. اصلا همون مثالی که زدی خوبه. یه پدری به پسر سیگاریش میگه تو خونه سیگار نکش. آیا این باعث میشه اگه پسره اهلشه، ترک کنه؟ نه. میره تو کوچه میکشه. پدره هم میدونه. ولی چرا بهش میگه تو خونه نکش. واسه چند چیز؛
1. واسه این که با این کار بهش میفهمونه موافق اصل این کارت نیستم.
2. فضای خونه رو از دود و بوی بد سیگار سالم نگه میداره.
3. جلوی بعضی چیزای دیگه رو در آینده میگیره. پسری که نمیتونه تو خونه سیگار بکشه، حشیش هم نمیتونه و...
4. از همه مهمتر بچهای دیگهشو که هنوز آلوده نشدن ولی خب مثل هر آدم دیگهای زمینهی سیگاری شدن رو دارن، سالم نگه میداره.
- طرف گفت: میتونی بگی این بچهها با این کار باباشون دیگه سیگاری نمیشن؟
گفت: نه. هیچکی نمیتونه تضمین کنه. شاید هم شدن ولی اولندش احتمالش نسبت به وقتی که سیگار کشیدن تو خونه آزاد باشه کمتر میشه. دومندش این که لااقل پدره وجدانش راحته که اون هر کاری که واسه سالم موندن بچههاش بوده کرده، لااقل اون زمینه رو فراهم نکرده. سومندش خود همین پسرهی سیگاریه ممکنه همین که بتونه جلوی خودشو بگیره تو خونه نکشه ممکنه ارادهش تقویت بشه جاهای کمتری بکشه. چهارمندش همین که روزی دو، سه نخ سیگار کمتر بکشه دیرتر میره سینهی قبرستون. یه جوک یادم اومده ولی باید قول بدین به زور هم شده بخندین و گرنه نمیگم.
همه قبول کردیم.
گفت: یه سیگاریه میره پارچه فروشی میگه آقا پارچهی نخی دارین؟ میگه: آره. میگه بیزحمت یه دو نخ بدین.
اولش خودمون رو جدی گرفتیم و هیچ کدوم نخندیدم. گفت: خیلی نامردین. بعد خنده رو زیر کردیم.
گفت: به قول سعدی:
پسر چون ز ده بر گذشتش سنین/ ز نامحرمان گو فراتر نشین
بر پنبه آتش نشاید فروخت/ که تا چشم بر هم زنی خانه سوخت
یکی از بچهها گفت: سعدی رو عشق است. پس اون هم طرفدار تفکیکه.
گفت: نمیشه گفت دانشجوها دو دستهاند: یا اهل این کاران یا اهل این کارا نیستن. نه. این وسط یه دستهی دیگه هست؛ کسانی که اهلش نیستند میتونن بشن. مثل هر آدمی زمینهاش رو دارن، بالاخره شهوت دارن، شیطون هم که بیکار ننشسته، آدم رو وسوسه میکنه. حالا خود این دسته هم بسته به خونوادهشون، نوع تربیشتون، محیطی که توش بزرگ شدن، دوستاشون و... درصد گرایششون به خوبی و بدی با هم متفاوته و به همین خاطر خودشون به دستههای مختلف تقسیم میشن.
خلاصش کنم. این طرح بیشتر جنبهی سالمسازی محیط رو داره که البته نه جای واکسینه کردن رو میگیره و نه جای درمان رو. این سه تا، هر کدوم سر جای خودشون لازمند و هیچ کدوم هم جای دیگری رو نمیگیره.
حضرت علی (ع) تو حکمتهای نهج البلاغه میفرماد: "من العصمه تعذّر المعاصی" یعنی یکی از راههای پاک ماندن، دسترسی نداشتن به گناهه. عکسش هم صادقه. هر چند حالت ایدهآل اینه که آدم اونقدر ایمان و ارادهش قوی باشه که اگه دسترسی هم پیدا کنه، دست از پا خطا نکنه؛ مثل حضرت یوسف (ع) ولی خب چند نفر میتونن این جوری باشن. به قول سعدی: چو گِل بسیار شد پیلان بلغزند.
یکی از بچهها گفت: بالاخره ما نفهمیدیم پسرا سیگارکشند و دخترا سیگار یا بالعکس؟
گفت: هر کدوم میتونن هر کدوم باشن. باید ببینی کی میکشه کی کشیده میشه؟!
یکی دیگه از بچهها گفت: خب با این حال...
گفت: بابا پکیدم. چند نفر به یه نفر. اصلا به من چه. من سر پیازم یا تهش. چیاش به من میرسه. بذار اصلا پسرا و دخترا با مختلط باشن حالشو ببرن. تا کور شود هر آن که نتواند دید. بلند شین بریم یه دست گل کوچیک بزنیم...
قسمتهای قبلی این گفتگو:
1. دخترا جدا، پسرا جدا!
2. دخترا جدا، پسرا جدا (2)
3. رفتن به دانشگاه واسه ازدواج اشکالی داره؟
4. دانشگاه مختلط و شناخت جنس مخالف؟!
5. تفکیک جنسیتی در دانشگاه، نشدنی/شدنی؟!
6. با تفکیک جنسیتی، دانشگاه، اسلامی می شود؟
7. چرا امام خمینی با تفکیک جنسیتی دانشگاه مخالفت کرد؟
کلمات کلیدی : تفکیک جنسیتی، دانشگاه، دختر و پسر