آیا می شود از رقص در رسانه حرف زد؟! (3)
اینکه چرا طرح این بحث این همه پرسش و نقد به همراه داره علتهای گوناگونی دارد. البته نمیخواهم خود نقد کردن را نقد کنم ابدا. ممکن است گاهی لحنم تند به نظر بیاد ولی واقعا استفاده میکنم از بسیاری از نقدها حتی نقدهای تند.
صرفا میخواهم نگاهی تحلیلیتر به اصل نقدهایی که در چنین بحثهایی وارد میشود بکنم. من معتقدم در همنی بحثهاست که میفهمیم ما به لحاظ فرهنگ به طور کلی و فرهنگ دینی کجاها مشکل داریم.
ببخشید این جوری حرف میزنم. فکر نکن که میخواهم بگویم من مسائل فرهنگی را بهتر از بقیه میفهمم یا کارم خیلی درسته نه. ولی میتوانم ادعا کنم که درکی در حد خودم و تا حدودی قابل دفاع از این جور مسائل دارم و البته شاید یک جاهایی از آن هم نادرست باشد.
یکی از مشکلاتی ذهنی که بسیاری از ما داریم این است که وقتی یه مفهومی مطرح میشود، مبنای داوری ما در پذیرفتن یا نپذیرفتن آن، اولین مصداق یا برجستهترین مصداق آن است. این طور که بسته به نوع تربیتمان، تجربیات خودمان، چیزی که در جامعه رواج دارد و شناختهشده تر است، مصداقی را در نظر میگیریم بعد بسته به این که آن شدنیبودن یا درست بودن آن مصداق را بپذیریم یا نپذیریم، کل آن مفهوم با تمام مصادیقش را میپذیریم یا نمیپذیریم.
دیگر به این نکته توجه نمیکنیم که ممکن است این مصداق برجسته، ناشدنی و ناپذیرفتنی باشد ولی مصادیق دیگر پذیرفتنی یا شدنی باشد. این موضوع در پذیرفتن یا رد طرحها و برنامههای کاری در مراکز مدیریتی کشور هم زیا دیده میشود و بنده خودم هم از نزدیک با آن برخورد کردهام.
یک مثال میزنم. مثلا خنداندن دیگران یک مصداقش کاری است که آقای ماهی صفت میکند یک مصداقش هم این است که تو یک جلسهی کاری بعد از دو ساعت بحث جدی، یک نفر برای رفع خستگی یک لطیفه تعریف میکند و همه میخندند.
اشتباه نشود کاری به میزان درستی یا نادرستی کار آقای ماهی صفت ندارم. نمونه آوردن از کار ایشان صرفا مثال برای نمونهی برجسته و نمونهی عادی بود. همین.
توی رقص هم همین طور است؛ یک مصداقش این است که یک رقاص حرفهای لباس مخصوص بپوشد و بیاید با یک موزیک تند به شکلی تحریکآمیز جلوی همه بچرخد یک شکلش هم این است که زنی تو خانهی خودش که غیر از شوهرشم کسی نیست، در حد چند ثانیه بیشتر هم از روی شوخی و تنوع و چرخی بزند و تمام شد و رفت.
خدا وکیلی این کار که خدا و پیغمبر حلال میدانند این همه جار و جنجال دارد؟ و تازه اگر پژوهشی فقهی بشود شاید از این باب که باعث ایجاد محبت بیشتر و بستگی بیشتری بین زن و شوهر میشود و زمینهی جستجوی نمونهی حرامش را برای آدم متدین کمتر میکند، شاید مستحب هم باشد.
یا مثلا زنی در خانه تنهاست خیلی غمگین است امروز، حالا برای اینکه از این حالت در بیاید، خودش شروع کند به خواندن آوازی حلال یا اصلا بدون آواز چند دقیقه برای دل خودش برقصد، اشکالی دارد؟
کلمات کلیدی : حلال، رقص، رسانه، حمید ماهی صفت، مستحب