اگر زنان ایرانی از هوو نمی ترسیدند!
(بازخوانی نگاه انتقادی دین به تابوی چند همسری در جامعه ی ایرانی)
بر اساس دیدگاههای استاد شهید مطهری (ره)
چند همسری، عامل نجات تک همسری: تعجب میکنید اگر بگویم تعدد زوجات در مشرق اسلامی مهمترین عامل نجات تک همسری بود. بلی مجاز بودن تعدد زوجات بزرگترین عامل نجات تکهمسری است. به این معنی که در شرایطی که موجبات تعدد زوجات پیدا میشود و عدد زنان نیازمند به ازدواج از مردان نیازمند به ازدواج فزونی میگیرد، اگر حق تأهل این عده زنان به رسمیت شناخته نشود و به مردانی که واجد شرایط اخلاقی و مالی و جسمی هستند اجازه چند همسری داده نشود رفیقهبازی و معشوقهگیری ریشه تک همسری واقعی را میخشکاند [ر.ک: بحث طلاق عاطفی که امروزه زیاد می شنویم. توضیح از وبخدا]. در مشرق اسلامی از طرفی تعدد زوجات مجاز بود، و از طرف دیگر این همه مهیجات و محرکات اغوا کننده نبود، لهذا تک همسری واقعی بر اکثریت خانوادهها حکمفرما بود و کار معشوقه بازی مردان به آنجا نکشید که کم کم برایش فلسفه بسازند و بگویند آفرینش مرد چند همسری است و تک همسری برای مرد جزو ممتنعات و محالات جهان است.
ممکن است بپرسید، بنا به عقیده این دانشمندان [ویلدورانت، هانری دومنترلان و...] که از نظر قانون طبیعت، مرد را چند همسری میدانند و از نظر قانون اجتماع، تعدد زوجات را محکوم میکنند، تکلیف مرد در میان این دو قانون چه میشود؟ تکلیف مرد در مکتب این آقایان واضح است. مرد باید قانونا تک همسر باشد و عملا چند همسر، یک زن شرعی و قانونی بیشتر نداشته باشد، اما معشوقه و رفیقه هر چه دلش میخواهد مانعی ندارد. به عقیده این آقایان رفیقهگیری و معشوقهبازی حق طبیعی و مسلم و مشروع مرد است! و بسنده کردن مرد در همه عمر به یک زن نوعی "نامردی" است.
چهره واقعی بحث
گمان میکنم وقت آن رسیده است که خواننده محترم درک کند که مسئلهای که از لحاظ چند همسری برای بشر مطرح بوده و هست چیست؟ مسئله این نیست که آیا تک همسری بهتر است یا چند همسری؟ در این که تک همسری بهتر است تردیدی نیست. تک همسری یعنی اختصاص خانوادگی، یعنی اینکه جسم و روح هر یک از زوجین از آن یکدیگر باشد. بدیهی است که روح زندگی زناشوئی که وحدت و یگانگی است در زوجیت اختصاصی بهتر و کاملتر پیدا میشود. آن دو راهی که بشر بر سر آن قرار گرفته این نیست که از میان تک همسری و چند همسری کدام یک را انتخاب کند.
مسئلهای که از این لحاظ برای بشر مطرح است این است که به واسطه ضرورتهای اجتماعی، مخصوصا فزونی نسبی عده زنان نیازمند به ازدواج بر مردان نیازمند تک همسری مطلق عملا در خطر افتاده است. تک همسری مطلق که شامل تمام خانوادهها بشود افسانهای بیش نیست. یکی از دو راه در پیش است: یا رسمیت یافتن تعدد زوجات و یا رواج معشوقهبازی. به عبارت دیگر یا چند همسر شدن معدودی از مردان متأهل که حتما از ده درصد تجاوز نخواهد کرد و سر و سامان یافتن و خانه و زندگی پیدا کردن زنان بیشوهر، و یا باز گذاشتن راه معشوقه بازی و چون در صورت دوم هر معشوقهای میتواند با چندین مرد ارتباط داشته باشد، اکثریت قریب به اتفاق مردان متأهل عملا چند همسر خواهند بود.
آری این است صورت صحیح طرح مسئله چند همسری. اما مبلغان شیوههای غربی حاضر نیستند صورت صحیح مسئله را طرح کنند، حاضر نیستند حقیقت را آشکارا بگویند. آنها واقعا مدافع مترس بازی و معشوقهگیری هستند، زن شرعی و قانونی را سر بار و مزاحم میدانند و یکیش را هم زیاد میدانند چه رسد به دو زن و سه زن و چهار زن. لذت را در آزادی از قیود ازدواج میشناسند، اما در گفتههای خود برای ساده دلان چنین وانمود میکنند که ما مدافع تک همسری هستیم، با لحنی معصومانه میگویند ما طرفدار آنیم که مرد، تک همسر و با وفا باشد نه چند همسر و بی وفا![1]
[1] . استاد شهید مرتضی مطهری، نظام حقوق زن در اسلام ص422- 424.
لینک های مرتبط
1. دختران بى شوهر و بحران ناشى از محرومیت
2. آیا بعضی زنان مسلمان ایران کافرند!؟
3. آیا عدالت با همسران ممکن است؟
کلمات کلیدی : استاد شهید مرتضی مطهری، نظام حقوق زن در اسلام، چند همسری، تک همسری، هوو