ویراستار سیزدهساله!
یکی از دلخوشیها و خوشدلیهای من تغییر روشهای آموزش زبان و ادبیات فارسی در کتابهای دورهی ابتدایی و راهنمایی است. ازهمان سالهای اول، بذرهای مرغوب دستور و املا و آرایهها و انشا و نویسندگی و ویرایش و تاریخ ادبیات و... به زیبایی و به تدریج در ذهن و زبان بچهها کاشته میشود.
محمد مهدی، پسرم، امسال کلاس اول راهنمایی است. پای تلویزیون نشسته بودم و چای میخوردم و او سر پا ایستاده بود و بسکتبالبازی میکرد و یک چشمش هم به تلویزیون بود که ببیند فردا مدرسهها تعطیلند یا نه؟ تلویزیون زیرنویس این جمله را نشان داد: بارش برف تهران را فرا گرفت. یک دفعه محمد با لحنی حاکی از تعجب و کمی دلخوری گفت: اینجا یه ویرگول میخواد. آدم اشتباه میکنه میخونه برفِ تهران!
قند توی دلم آب شد و کامم شیرین. طوری که دیگر به قند سفید یزدی نیازی نداشتم. با خودم گفتم ببین این فسقلیها همین طور الکیالکی ویراستار بار میآیند آن وقت نسل من، سر پیری باید برود سراغ معرکهگیری. از این کلاس ویراستاری به اون کلاس آیین نگارش. این کتاب را ببین، آن سایت و وبلاگ را بخوان...
کلمات کلیدی : کتاب های درسی، ابتدایی، راهنمایی، زبان و ادبیات فارسی، ویراستاری