طراحی وب سایت دیگر مرا نمی بینی! - کوهپایه
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و ابو جحیفه گوید از امیر المؤمنین ( ع ) شنیدم که مى‏گفت : ] نخست درجه از جهاد که از آن باز مى‏مانید ، جهاد با دستهاتان بود ، پس جهاد با زبان ، سپس جهاد با دلهاتان ، و آن که به دل کار نیکى را نستاید و کار زشت او را ناخوش نیاید ، طبیعتش دگرگون شود چنانکه پستى وى بلند شود و بلندیش سرنگون زشتیهایش آشکار و نیکوییهایش ناپدیدار . [نهج البلاغه]

دیگر مرا نمی بینی!

ارسال‌کننده : محمد رضا آتشین صدف در : 93/10/16 8:40 عصر

دیروز همسایه‌ای را دیدم در پیاده‌روی خیابانی شلوغ، یعنی او مرا دید. یک کوچه آن طرف‌تر از ما زندگی می‌کند. طرفم آمد و سلامی و علیکی و با لبخند گفت: نمی‌بینمت. گفتم: ارادت دارم. در خدمتم. ولی من گاهی شما را می‌بینم. خندید و گفت ولی دیگه نمی‌بینی چون منم ماشین خریدم!

خندیدم. تا حالا از این زاویه به قضیه نگاه نکرده بودم. همان جا بخشی از پاسخ یکی از سوال‌های گاه به گاهم را گرفتم؛ اینکه چرا آدم‌های مشهور را کم پیش می‌آید، توی کوچه و خیابان ببینیم!






کلمات کلیدی : همسایه، ماشین، خرید ماشین، آدم های مشهور