طراحی وب سایت بوسه در نماز! - کوهپایه
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرگاه پاسخ‏ها همانند و در هم بود ، پاسخ درست پوشیده و مبهم بود . [نهج البلاغه]

بوسه در نماز!

ارسال‌کننده : محمد رضا آتشین صدف در : 88/7/7 10:27 صبح



رکعت سوم بودم که وارد اتاق شد. به طرفم آمد کمی نگاهم کرد. رکوع رفتم. او هم خم شد و سجاده و مهر را برداشت و کمی عقب‌تر ایستاد. از رکوع برخاستم و بعد نشستم برای سجده‌ها و منتظر که سر جایش بگذارد. او ساکت بود و من هم. معلوم نبود چه منظوری دارد؟ بالاخره نزدیک‌تر آمد ولی دستی را که مهر و سجاده در آن بود برد پشت سرش. 

نمی‌دانستم چه عکس‌العملی نشان بدهم. رکعت آخر نماز بود و حیف بود باطل شود. سرانجام سکوت را شکست و گفت: "بوش بده مهر بژارم این جا" و با همان دست پر از مهر و سجاده اشاره کرد به جای خالی آن‌ها. خنده‌ام گرفت. به سختی خودم را نگه داشتم. سپس جلوتر آمد و در حالی که لب‌‌ها و دور دهانش سفید شیری بود از کیمی که هنوز کمی از آن به چوب چسبیده بود، گونه‌ام را بوسید که از فرصت استفاده کردم و مهر را از دستش قاپیدم و قبل از این که بر اثر خنده نمازم از دست برود تمامش کردم. عجوزه داشت از خودم تقلید می‌کرد. بوسه‌هایی که گاهی، وقتی چیزی را از من می‌خواهد به شرط آن به او می‌دهم. زهرا دخترم. دو سال و سه ماه.

 




کلمات کلیدی :