راز عشق های ناگهانی از نگاه یک روانکاو (2)
چند نکته دربارهی دیدگاه دکتر آلندی دربارهی عشق در یک نگاه:
1. این نظر، نه تنها برای تبیین عشقهای ناگهانی بین دو نفر از جنس مخالف بلکه دوستیها و حتی عشقهای بین دو نفر از جنس موافق نیز کاربرد دارد. (این را عرض کردم چون در آینده دیدگاه فیلسوفی را میخواهم در این زمینه بگویم که تنها عشق بین دو ناجنس را تبیین میکند)
2. عشق گاهی یک بیماری است که باید درمان شود و درمانپذیر هم هست. (داستان زنی که آلندی تعریف و درمانش کرد) و درمان آن نیز تحلیل خاطرات گذشته به خصوص خاطرات کودکی عاشق و کشف شباهت (و گاهی تضاد) این معشوق با محبوب پنهانی دیرینهی شخص است. جالب اینجاست که در متون طبی قدیم مثل کتاب ذخیرهی خوارزمشاهی، عشق (البته نه هر عشقی را) در کنار سایر بیماریها ذکر شده و برای آن علتهایی و علائمی و راههای درمانی بیان شده است. پس تعجبی ندارد که در ترمینولوژی (اصطلاحشناسی) ادبیات عاشقانه و عارفانهی فارسی با تعابیری مانند درد عشق، طبیب، دارو، درمان و... برخورد میکنیم.
3. پس پیدا میشود که چرا هر کسی عاشق هر کسی نمیشود و چرا عاشق حاضر نمیشود معشوقش را با کسی که حتی در بسیاری از صفاتش از معشوق او سرتر است عوض کند. چرا؟ چون مثلا صورت معشوقش شبیه زنی/مردی که در کودکی به او محبت کرده است و او در کنارش احساس امنیت کرده است (اعم از مادر و پدر یا غیر آنها) گرد است یا کشیده است یا...
4. گاهی علت این که بعضی از عشقهای ناگهانی و شورانگیز پس از مدتی سرد و خاموش میشوند این است که شخص محبوبی در گذشتهی دوری داشته و تصویری در ناخودآگاه او نقش بسته و ضمیر ناخودآگاه او پنهانی همیشه در جستجوی او و تکرار خاطرات شیرین گذشته در اوست. حال کسی را میبیند که مثلا چشمهایش، یا مژههایش، رنگ پوستش یا حرف زدنش یا راهرفتنش یا... شبیه محبوب دیرین اوست، این طرف هم عاشقش میشود بعد از مدتی مثلا بعد از ماه عسل (مخصوصا اگر شمال رفته باشند. چه ربطی داره؟!) متوجه تفاوتهای او با محبوب پنهانش میشود؛ مثلا محبوب دیرین خیلی با محبت بوده یا باهوش بوده یا شوخطبع بوده یا... همین باعث میشود که آن خاطرات خوب گذشته تکرار نشود و او به این نتیجه برسد که این صرفا یک شباهت جزئی یا ظاهری (یا هر دو بوده) و او عجب غلطی کرده با این نره غول (اگر کیس مرد باشد) یا مادر فولاد زره (اگر زن باشد) همخانه شده.
نکته: لاکپشتها هیچگاه دچار سرخوردگی در عشق نمیشوند؛ چون هیچ وقت با همسرشان زیر یک سقف زندگی نمیکنند! (گزینگویهای از خود بنده به تنهایی)
5. شیوهی همسرگزینی و دلبستگی به قصد ازدواج به این صورت که با یک نگاه شروع شود بعد بپسندیم ریسک خطرناکی است؛ چون با یک نگاه ممکن است عاشق بشوی بعد دیگر هر عیب و ایرادی داشته باشد، به چشمت نمیآید و میگویی اشکالی ندارد. مخصوصا که به طور طبیعی عشقهای ناگهانی غالبا بر اساس خصوصیات ظاهری مانند چشم و ابرو و لب و دهان و قد وقواره و... است که اینها هم به مرور زمان دچار تغییر میشوند.
نکته: فرق زن و مرد پس از ازدواج این است که زن دوست دارد مرد پس از ازدواج تغییر بکند که نمیکند و مرد دوست دارد زن پس از ازدواج تغییر نکند که میکند. (این رو تو کتابی خواندم)
پس بهتر است اول آدم خصوصیات مورد نظرش را به مادر یا هر آدم کاربلد مورد اعتمادی بدهد از نظر سن و سال، خلق و خو، دین و مرام، خانواده و تحصیلات و حتی قد و قواره و شکل و قیافه بعد وقتی آنها کسی را پیدا کردند که معدل بالایی در این خصوصیات به دست آورد، آدم او را ببیند، اگر به دلش نشست که مبارک است و اگر ننشست که بروند سراغ کیس دیگر.
در حالی که در روش اول امروزی که به شدت در سینما و تلویزیون و رمانها نشان داده میشود، ممکن است طرف مقابل فقط با یکی یا دو تا از اینها نمرهی قبولی را به دست آورد و دل عاشق برود ولی طولی نکشد که به کارنامهی معشوق که نگاه میکنی میبینی کلی نمرهی تک از عاشق گرفته و آخر و عاقبتش خیلی اوقات یا طلاق حقوقی است یا لااقل طلاق عاطفی. گاهی هم تصادفا البته مشکلی پیش نمیآید چون معشوق اتفاقا در بقیهی مواد آزمون عاشقی هم نمرهی بالایی میگیرد هر چند که عاشق در انتخابش اصلا به آنها توجه نداشته است.
لینک مرتبط: راز عشق های ناگهانی از نگاه یک روانکاو (1)
کلمات کلیدی : ازدواج، عشق در یک نگاه، روانکاوی، دکتر آلندی، طلاق، همسر گزینی