طراحی وب سایت مهتاب کرامتی - کوهپایه
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خدای سبحان آدم را در خانه ای سکونت داد که وسائل زندگی اش فراوان [امام علی علیه السلام]

آیا اسب حیوان نجیبی است؟

ارسال‌کننده : محمد رضا آتشین صدف در : 92/2/16 11:15 صبح


اسب حیوان نجیبی است. از بعضی دوستانم که دستی در کار فیلمنامه داشتند پرسیدم ارتباط اسم فیلم با متنش چه بود؟ جوابی نداشتند. بعضی از نقدها بر این فیلم را هم دیدم، نوشته‌اند ارتباطی بین این دو نیست. اما آیا واقعا ربطی نیست؟ به نظر من اتفاقا ربط زیادی است یعنی تمام پیام فیلم و حرف کارگردان توی همین یک جمله است. و گویی خود او هم نگران بوده‌ که مخاطب این مطلب را درنیابد برای همین این جمله را دو بار در فیلم آورده؛ بار اول وقتی است که مامور قلابی (رضا عطاران) در خانه‌ی زن صاحبخانه (ماهایا پطروسیان) جمله را از زبان مسعود که مست کرده (حبیب رضایی) می‌شنود و بار دوم در بین راه، مامور از جوان مست می‌پرسد: اون جمله که می‌گفتی چی بود؟


اسب استعاره است. بارزترین صفت اسب دویدن است. اسب استعاره از آدم‌های این فیلم است: از مامور قلابی گرفته تا بدهکار مست تا آهنگ‌ساز فرهیخته‌ی مستاصل (پارسا پیروزفر) تا مسئول آموزشگاه هنری (کارن همایونفر) تا منشی چندکاره‌ی او (باران کوثری) تا همسر معتاد او (مهتاب کرامتی) و... آدم‌هایی که در زندگی خود از صبح تا شب می‌دوند ولی به جایی نمی‌رسند و در فیلم هم یک نمونه از دوندگی آنها را می‌بینیم؛ یک شب تمام، همه‌ی آنها از این خانه به آن خانه به دنبال جور کردن پول برای مسعود و زنده‌کردن طلب خود.


اما کارگردان فیلم می‌توانست اسم فیلم را "اسب‌" بگذارد همین یا واضح‌تر "اسب‌ها" اما او به این اکتفا نمی‌کند و نگاه خودش را هم صریح بیان می‌کند و دوست دارد که مخاطب هم با او همدل شود. برای همین صفت مشهور دیگر اسب یعنی نجابت را مطرح می‌کند. یعنی این که این آدم‌ها با این که مرتکب کارهایی خلاف شده و می‌شوند که دین و عرف جامعه‌ی ما نمی‌پذیرد؛ اما اولا اینها در مخمصه افتاده‌اند و به گونه‌ای شرایط محیطی باعث شده که به این راه‌ها کشیده شوند ثانیا با تمام اشتباهاتشان ویژگی‌های اخلاقی مثبتی که در یک کلمه کارگردان اسمش را می‌گذارد نجابت در وجود آنها هست. اوصافی مانند دلسوزی، مرام و معرفت، از خود گذشتگی و...


البته نقدی که من بر کارگردان دارم این است که انگار سعی می‌کند با جلب ترحم بیننده این احساس را در او به وجود بیاورد که خب حالا که این طور است باید به آنها حق داد که مرتکب چنین کارهایی بشوند و چشم بر گناه آنها بست. به عبارت دیگر همدلی بیشتری، بیش از آن مقداری که لازم است از من بیننده می‌خواهد.


چیزهایی که از آنها خوشم آمد یکی عناصر کمیک و طنز موقعیت نسبتا عالی فیلم بود و دیگری بازی طبیعی، روان و بامزه‌ی باران کوثری.






کلمات کلیدی : رضا عطاران، حبیب رضایی، پارسا پیروزفر، مهتاب کرامتی، باران کوثری، ماهایا پطروسیان