ارسالکننده : محمد رضا آتشین صدف در : 92/1/12 11:23 صبح
قبل از هر چیز عذرخواهی کنم بابت تاخیر. تعطیلات شهرستان بودم و فرصت و دسترسی به نت نداشتم مگر با کافی.
قبل از هر چیز دو سه نکته رو عرض کنم تا معلوم شود قرار است سر کی رو بتراشیم:
1. عرض بنده دربارهی فحش دادن نیست که آن کار حرام و بیتربیتی است.
2. آدم تا میتواند نباید کاری کند که فحش بخورد.
3. منظورم از ملس بودن فحشخور آدم چیست؟ (دو نمره)
ببینید وقتی کسی به ما فحش میدهد یا رفتار توهین آمیزی میکند بیشتر ما چه واکنشی نشان میدهیم؟
1. مقابله به مثل
2. مقابله به بدتر
3. دعوا میکنیم و...
همهی اینها نشان میدهد که فحشخور ما ملس نیست. راه اول و دوم که اساسا کار حرامی است هر چند که ما شروعکننده نبودیم ولی این دلیل نمیشود. راه سوم هم که بسیاری از قتلها و نقص عضوها و زندانیها از همین جا آب میخورد.
ما باید جنبه داشته باشیم. ببینید:
1. مردی شامی شروع به دشنام دادن به امام حسن(ع) کرد. امام حسن(ع) در جواب فرمود: «میبینم که از راه رسیدی، جایی برای استراحت داری یا نه؟ اگر جایی نداری ما منزل وسیعی داریم و اگر گرسنه هستی به خانه برویم تا اطعامت کنم». مرد به عذرخواهی افتاد...
2. نقل شده نامهای دادن دست خواجه نصیر الدین طوسی که خطاب به او نوشته بود ای سگ پسر سگ. خواجه نصیر،در جواب نوشت اینکه به من سگ گفتهای صحیح نیست، زیرا سگ با چهار دست و پا راه میرود و ناخنهای دراز دارد، ولی من قامت راست دارم و روی دو پا راه میروم و ناخنهایم پهن است، ناطق هستم و خنده بر لب دارم، پوست بدنم آشکار است، ولی پوست بدن سگ به واسطه پشم بدنش پوشیده شده است.
3. سید فقیری بین دو نماز خدمت مرحوم کاشف الغطاء آمد و ازو خواست که محل خمس به او کمکی بکند ولی کاشف الغطا گفت که متاسفانه چیزی الان در احتیار ندارد او هم به محاسن مرحوم کاشف الغطا تف کرد. مرحوم کاشف الغطا بین دو نماز دامان لباس خود را گرفت و در جمعیت طلب کمک کرد و گفت: هر کس محاسن شیخ را دوست دارد به این سید کمک کند. پول زیادی برای سید جمع شد و به او داد.
4. داستان اهانت مرد بازاری به مالک اشتر را هم که شنیدهاید.
کلمات کلیدی :
فحش،
امام حسن (ع)،
مالک اشتر،
خواجه نصیر،
کاشف الغطا،
ملس
ارسالکننده : محمد رضا آتشین صدف در : 91/3/11 11:19 عصر
(عنوان فرعی: خاطرات سفری به شهر ری[1])
میدانیم که رانندگی ایمن و لذتبخش در ایران دارای سه اصل مهم است:
- 1. همیشه از سمت راست حرکت کنید.
- 2. فاصلهی متناسب با سرعتتان را با خودروی جلویی حفظ کنید.
- 3. در مواقع لزوم، متناسب با موقعیت، فحش بدهید.
دربارهی اصول اول و دوم به اندازهی کافی در کتابها و کلاسهای آییننامه خوانده و شنیدهاید؛ اما اصل سوم چنان که باید تبیین نشده است؛ لذا در این یادداشت کوتاه به بیان دو نکته دربارهی آن میپردازیم. امید است که بتوانیم در آینده نکات بیشتری در این زمینه بازگو کنیم.
نکتهی نخست: پژوهشگران تاکنون برای فحش در رانندگی دستکم، چهار کارکرد یافته و برشمردهاند که عبارتند از:
کارکرد اول.
کارکرد دوم
کارکرد سوم.
کارکرد چهارم.
نکتهی دوم: در فحشدادن باید بعضی از اصول اخلاقی را رعایت کرد؛ برای مثال ابتدا به شمارهی خودرویی که الان دارد روی اعصاب شما لیلیبازی میکند نگاهی بیندازید و مطمئن شوید که اهل مسافر نیست. این موضوع از دو جهت اهمیت دارد:
- 1. شاید در آن صورت به او حق بدهید که با سرعت کم حرکت کند و شما اسیر شوید؛ چون مسیر را بلد نیست و همزمان که حواسش به هشت جهت (اصلی و فرعی به اضافهی زمین و هوا) است که دخلش را نیاورند، باید تابلوهای دو طرف خیابان را هم کنترل کند که مجبور نشود، 15 کیلومتر برود تا یک دور برگردان پیدا کند. (در ضمن از مهندسان و کارشناسان ادارهی راهنمایی و رانندگی باید تشکر کرد واقعا)
- 2. حتی اگر به او هم حق ندهید، باز خیلی بد است که به مهمان احتمالا چند دقیقهای شهرتان فحش بدهید، آن وقت دربارهی شهر شما و مردمش چی فکر میکند؟
[1] . البته این اتفاق در شهر ری نیفتاد. (مترجم)
کلمات کلیدی :
فحش،
رانندگی در ایران،
اصول رانندگی
ارسالکننده : محمد رضا آتشین صدف در : 89/12/19 6:5 عصر
محمد مهدی پسرم (13ساله) و زهرا دخترم (سه ساله) گاهی با هم دعوا میکنند. این دعواها هم همیشه یک جور تمام نمیشود. یکی از گونههای خاتمهیافتن این دعواها، پا در میانی بعضی از حیوانات اهلی یا وحشی است مثلا (جسارت است) خر، الاغ، گوزن و...
در این میان بدترین فحشی که زهرا به محمد مهدی داده است، چند روز پیش بود. وقتی که دیگر به نهایت عصبانیت رسیده بود: دوستات همه زشتن!
کلمات کلیدی :
فحش،
دوستان،
زشت،
زیبا