طراحی وب سایت شعر - کوهپایه
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
عمل اندک همراه با دانش، بهتر از عمل بسیار همراه با نادانی است . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]

رابیندرانات تاگور!

ارسال‌کننده : محمد رضا آتشین صدف در : 91/6/9 12:9 عصر

 

از یکی پرسیدند تاگور رو می‌شناسی. گفت: آره. گفتند: از اشعارش چیزی حفظ داری؟ گفت: آره. ز گهواره تاگور دانش بجوی!

 


 




کلمات کلیدی : شعر، رابیندرانات تاگور، هندوستان

این غزل از کیه؟

ارسال‌کننده : محمد رضا آتشین صدف در : 91/2/1 1:39 عصر



کسی هست از دوستان ادب‌دوست و اد
ب‌دون، بدونه این غزل مال کیه؟

 

کنون که در چمن آمد، گل از عدم به وجود

بنفشه در قدم او نهاد سر به سجود

سزد که پیر خرابات جرم ما بخشد

به آب چشم صراحی و سوز سینه‌ی عود

قلم به طالع میمون و بخت بد رفته است

اگر تو خشم کنی ای پسر و گر خشنود

نسیم باد صبا بوی یار من دارد

چو باد خواهم ازین پس به بوی او پیمود

غزلسرا شدم از دست عشق و دست‌زنان

بسوخت عشق تو ناموس و شرم و هر چم بود

به نقد خاک شدن کار عاشقان باشد

که راه‌بند شکستن خدایشان بنمود

ز نیک و بد نتوان رست تا خرد باقی است

که جامه از کف هشیار مشکل است ربود






کلمات کلیدی : شعر، شاعر، غزل

کاش سهراب نمی رفت به این زودی ها...

ارسال‌کننده : محمد رضا آتشین صدف در : 89/12/28 8:40 عصر

 

کاش سهراب نمی رفت به این زودی ها




کلمات کلیدی : شعر، سهراب سپهری، مریم حیدر زاده، خلوت یک شاعر

بانک اشعار و نثر ادبی عاشورایی

ارسال‌کننده : محمد رضا آتشین صدف در : 89/9/18 5:16 عصر

 

ابتکار ارزنده‌ی شاعر خوش‌ذوق عبدالرحیم سعیدی راد

- از سال 1381 شروع کردم به جمع‌آوری اشعار عاشورایی... تا حالا حدود 2 هزار شعر کهن و معاصرعاشورایی در انواع قالب‌ها در این بانک قرار داده‌ام... این اشعار می‌توانند مورد استفاده حوزویان، دانشگاهیان، محققان، منتقدان، ادیبان و همه‌ی علاقمندان شعر قرار گیرند.

اصل خبر         /        نشانی بانک          /        وبلاگ‌های دیگر این شاعر عزیز




کلمات کلیدی : شعر، نثر ادبی، عاشورا، بانک، عبدالرحیم سعیدی راد

ای سرطان شریف عزلت!

ارسال‌کننده : محمد رضا آتشین صدف در : 89/5/10 9:15 عصر


نثار شب‌های بی‌خواب و پر درد پدرم که این روزها رو در روی سرطان ایستاده است! اللهمّ اشف کلّ مریض.

 

آه، در ایثار سطح‌ها چه شکوهی است!
ای سرطان شریف عزلت!
سطح من ارزانی تو باد!
***
یک نفر آمد
تا عضلات بهشت
دست مرا امتداد داد...

 

بخشی از شعر تا نبض صبح، اثر سهراب سپهری که به سرطان خون، عطای دنیا را به لقایش بخشید.




کلمات کلیدی : پدر، سرطان، شعر، سهراب سپهری

<      1   2   3