طراحی وب سایت شبنم قلی خانی - کوهپایه
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و از سخنان آن حضرت است ، چون کسى از او پرسید : « رفتن ما به شام به قضا و قدر خدا بود ؟ » پس از گفتار دراز ، و این گزیده آن است : ] واى بر تو شاید قضاء لازم و قدر حتم را گمان کرده‏اى ، اگر چنین باشد پاداش و کیفر باطل بود ، و نوید و تهدید عاطل . خداى سبحان بندگان خود را امر فرمود و در آنچه بدان مأمورند داراى اختیارند ، و نهى نمود تا بترسند و دست باز دارند . آنچه تکلیف کرد آسان است نه دشوار و پاداش او بر کردار اندک ، بسیار . نافرمانیش نکنند از آنکه بر او چیرند ، و فرمانش نبرند از آن رو که ناگزیرند . پیامبران را به بازیچه نفرستاد ، و کتاب را براى بندگان بیهوده نازل نفرمود و آسمان‏ها و زمین و آنچه میان این دو است به باطل خلق ننمود . « این گمان کسانى است که کافر شدند . واى بر آنان که کافر شدند از آتش . » [نهج البلاغه]

روح تهرونی!

ارسال‌کننده : محمد رضا آتشین صدف در : 92/2/7 9:21 صبح

 

این روزها شبکه‌ی iFilm دوباره داره سریال پنج کیلومتر تا بهشت رو پخش می‌کنه. داستان امیرحسین (مهدی سلوکی) پسر مذهبی‌ای که تو ساختمان شرکتی که کار می‌کرد، زندگی می‌کرد و خواستگار دختر (شبنم قلی خانی) صاحب شرکت (داریوش فرهنگ) بود و پسر صاحب شرکت با کمک دوستانش گاوصندوق پدر را خالی کرد و با آجر به سر امیرحسین کوبیدند نامردا که دزدی بیفتد گردن او و او را در مزرعه‌ای اطراف تهران انداختند و روح امیرحسین با روح دختری به نام مینا (پریناز ایزدیار) آشنا شد و تا زمانی که جسد امیرحسین را پیدا کردند و به بیمارستان بردند، این دختره تجربیات روحی‌اش را در اختیار امیرحسین می‌گذاشت و راهنمایی‌اش می‌کرد...


تو یکی از سکانس‌ها مینا به امیرحسین گفت: آخ آخ پاک برنامه‌های ما رو ریختی به هم امیرحسین خان. امیرحسین گفت: چطور مگه؟ مینا گفت: آخه من هر هفته این موقع می‌رفتم شمال. یه جایی هست کنار دریا، اگه بدونی چقدر قشنگه! تمام شب می‌شینم اونجا و به صدای دریا گوش می‌کنم تا خورشید طلوع کنه...



تو جمع خانوادگی که داشتیم نگاه می‌کردیم، یکی گفت: این تهرونیا روح هم بشن باز برنامه‌ی شمال رفتنشون تعطیل نمی‌شه. یکی دیگه گفت: اینو می‌گی! تو بگو روح هم که بشن، باز زود یه دوست دختر پیدا می‌کنن!

 




کلمات کلیدی : دوست دختر، دریا، سریال پنج کیلومتر تا بهشت، مهدی سلوکی، شبنم قلی خانی، داریوش فرهنگ، پریناز ایزدیار، روح، شمال، تهرونی