از سعدی تا شعدی!
سعدی (ق 7): بنای ظلم از اول اندک بود هر که آمد چیزی بر آن مزید کرد تا بدین پایه رسید که هست.
شعدی: (ق17): لباسها از اول گشاد و دراز بود هر که آمد چیزی از آن کاست تا بدین حد رسید که هست و بیم آن است که تا آنجا پیش رود که چیزی تهش نماند. نیز از مولانا حکیم آمبروز بیرس طنزنویس الآمریکایی (که مرگ بر کشورش باد) منقول است که وی در مکتوب مستطاب خود موسوم به "فرهنگ شیطان" در تعریف "زیرپوش..." نبشته است: "معنای این واژه بر نگارنده آشکار نیست." تمّ. اعاذنا الله و ایاکم.
سهل است در آن روزگار (ق17) شنیدن مر چنین دیالوگی[1]:
بهزاد: کامی جون جون. ابروهاتو خیلی ناز برداشتی!
کامی : قربونت برم الهی، پیش همون اسی رفتم.
بهزاد: کدوم اسی؟
کامی: بابا اسی بلونده. همون آرایشگره که موهاشو مش استخونی میکنه
ژیلا : مینا به اون سیبیل زنونت قسم وقتی لیلا اسمتو آورد میخواستم با چاقو دسته شاخیه دو تیکش کنم
مینا: ای ول بابا خیلی مردی، ولی ولش کن اینها مرام ندارن. سگو نباس با چاقو زد باید سم بش داد.
[1] . مگر این که فرجی بشود.
کلمات کلیدی : آمبروز بیرس، سعدی، ابروی مردانه، سبیل زنانه