ارسالکننده : محمد رضا آتشین صدف در : 92/2/7 9:21 صبح
این روزها شبکهی iFilm دوباره داره سریال پنج کیلومتر تا بهشت رو پخش میکنه. داستان امیرحسین (مهدی سلوکی) پسر مذهبیای که تو ساختمان شرکتی که کار میکرد، زندگی میکرد و خواستگار دختر (شبنم قلی خانی) صاحب شرکت (داریوش فرهنگ) بود و پسر صاحب شرکت با کمک دوستانش گاوصندوق پدر را خالی کرد و با آجر به سر امیرحسین کوبیدند نامردا که دزدی بیفتد گردن او و او را در مزرعهای اطراف تهران انداختند و روح امیرحسین با روح دختری به نام مینا (پریناز ایزدیار) آشنا شد و تا زمانی که جسد امیرحسین را پیدا کردند و به بیمارستان بردند، این دختره تجربیات روحیاش را در اختیار امیرحسین میگذاشت و راهنماییاش میکرد...
تو یکی از سکانسها مینا به امیرحسین گفت: آخ آخ پاک برنامههای ما رو ریختی به هم امیرحسین خان. امیرحسین گفت: چطور مگه؟ مینا گفت: آخه من هر هفته این موقع میرفتم شمال. یه جایی هست کنار دریا، اگه بدونی چقدر قشنگه! تمام شب میشینم اونجا و به صدای دریا گوش میکنم تا خورشید طلوع کنه...
تو جمع خانوادگی که داشتیم نگاه میکردیم، یکی گفت: این تهرونیا روح هم بشن باز برنامهی شمال رفتنشون تعطیل نمیشه. یکی دیگه گفت: اینو میگی! تو بگو روح هم که بشن، باز زود یه دوست دختر پیدا میکنن!
کلمات کلیدی :
دوست دختر،
دریا،
سریال پنج کیلومتر تا بهشت،
مهدی سلوکی،
شبنم قلی خانی،
داریوش فرهنگ،
پریناز ایزدیار،
روح،
شمال،
تهرونی
ارسالکننده : محمد رضا آتشین صدف در : 90/12/10 11:25 عصر
وقتی این بحث را شروع کردم، بعضی دوستان برایم پیغام و بعضی پسغام گذاشتند که اگر ازدواج موقت رایج شود، دیگر کسی سراغ ازدواج دائم نمیرود. مگر آدم (بلانسبت تو) مغز خر خورده که بیاید خودش را پابند یک زندگی مشترک دائمی با کلی مسئولیت و دردسر بکند، در حالی که عیشش به راه است آن هم با مسئولیت محدود.
این حرف مثل این است که بگویی تا وقتی مسافرخانه و هتل هست چه کسی میرود سراغ این که برای خودش خانه بسازد؟! اگر کسی در این مثال تامل کند، قانع میشود ولی خوب چه میشود کرد؟ همه که مثل من و تو "های آیکیو" نیستند، پس اجازه بده کمی بیشتر دربارهاش صحبت کنیم. بریم؟
ببین الان بازار دوست پسر/ دوست دختر بازی تو مملکت ما خوشبختانه حسابی گرم است. درست؟ جملهی دکتر گلزاری را که پیش از این عرض کردم. شما هم به احتمال زیاد، پسرهایی را میشناسید که دوست دختر و احیانا کیسهای متعددی را تجربه کردهاند، من از شما میپرسم آیا آنها این کار را تا همیشه ادامه میدهند یا بالاخره ازدواج میکنند؟
اصلا این به کنار. اگر تئوری دوستمان درست باشد، الان تو اروپا که ارضای نیاز جنسی به انواع و اقسامش میسر است، نبایستی هیچ ازدواج دائمی صورت میگرفت؛ مخصوصا کسانی مثل برادپیت و آنجلینا جولی!
در این جا دو نکته وجود دارد که توجه نداشتن به آنها باعث به وجود آمدن چنین نظرگاه نادرستی میشود؛
اول این که نیاز انسان به همسر گزینی تنها جسمی و جنسی نیست بلکه نیازهای عاطفیای وجود دارد که ممکن است گاهی کمی دیرتر خوشان را نشان بدهند اما اگر اهمیتشان از نیازهای جنسی بیشتر نباشد، کمتر نیست و ازدواج موقت پاسخ مناسبی به آنها نمیدهد و لذا دائم همیشه به عنوان بهترین گزینه باقی خواهد ماند.
دوم این که آدمها همان قدر که راحتطلب هستند، همان قدر (و بلکه بیشتر) تمامیتخواه و انحصار طلب هستند. شما ببینید گاهی بعضیها از این که طرف مورد علاقهشان به کس دیگری میرسد، چه کارها که نمیکنند! یا حتی بعضی بعد از این که از همسرشان جدا میشوند، باز بهشان بر میخورد که زن سابقشان با کس دیگری ازدواج کند.
در این زمینه حرفهای بیشتری هست ولی نه الان من حوصلهاش را دارم و نه اساسا فضای وبلاگی بحث اجازه میدهد، آدم روده درازی کند. تازه گفتهاند: العاقل یکیفه الاشاره و الجاهل لایفیده المناره! (اینم عربی واسه دوستان عربیدان که بروند حالش را ببرند)
کلمات کلیدی :
ازدواج موقت،
ازدواج دائم،
دوست دختر،
دوست پسر