صبر یا صیغه؟
بعضی از دوستان که در لطافت طبعشان خلاف نیست، وقتی حرف ازدواج موقت به میان میآید، میگویند: چرا شما این قدر لیلی به لالای جوانها میگذارید!؟ چرا آنها را به صبر و تقوی دعوت نمیکنید، تا وقتی که توان و شرایط ازدواج دائم را پیدا کنند. جوانهای زیادی بودهاند که این دوران را با خویشتنداری و پارسایی طی کردهاند و الان هم زندگی خوبی دارند.
بهتر است پاسخی از زبان استاد شهید مطهری بشنویم. او در آن جا که بحث معیشت روحانیت پیش میآید و مسئلهای شبیه مسئلهی مورد بحث ما، نکتهای شنیدنی بیان میکند:
من اعتراف دارم که افراد استثنائی همواره بوده و هستند که علیرغم شرایط سخت اقتصادی به وظائف خود عمل کرده و میکنند، از رقابت و مریدداری منزهند، ولی سخن در وضع افراد عادی و معمولی است. ضرورتی ندارد که ما وضعی به وجود آوریم که فقط "نخبه"ها قادر بر حسن انجام وظیفه باشند.[1]
کمی بعد میفرمایند: ما معترفیم که هیچ چیزی جای تقوا و ایمان را نمیگیرد و ایمان و تقوا بسیاری از کمبودها را جبران میکند، ولی از طرف دیگر بنا نیست که ایمان و تقوا را جانشین همه چیز بدانیم. از هر چیزی فقط اثر خودش را باید انتظار داشت. نه معنی، جای ماده را به طور کامل پر میکند و نه ماده، جای معنی را. در میان معنویات هم هیچ کدام جای دیگری را به طور کامل پر نمیکند. مثلا نه علم میتواند جانشین ایمان میشود و نه ایمان میتواند جانشین علم گردد.[2]
[1] . ده گفتار، ص 307-308.
[2] . ده گفتار، ص 309
کلمات کلیدی : شهید مطهری، ازدواج موقت، ازدواج دائم، صیغه، ده گفتار