طراحی وب سایت پدر، نگاه خیره - کوهپایه
بنى امیه را مهلتى است که در آن مى‏تازند ، هر چند خود میان خود اختلاف اندازند . سپس کفتارها بر آنان دهن گشایند و مغلوبشان نمایند [ و مرود مفعل است از « ارواد » و آن مهلت و فرصت دادن است ، و این از فصیح‏ترین و غریبترین کلام است . گویى امام ( ع ) مهلتى را که آنان دارند به مسابقت جاى ، همانند فرموده است که براى رسیدن به پایان مى‏تازند و چون به نهایتش رسیدند رشته نظم آنان از هم مى‏گسلد . ] [نهج البلاغه]

نگاه خیره ی پدر

ارسال‌کننده : محمد رضا آتشین صدف در : 96/12/18 5:57 عصر


چندسالی می‌گذرد از وقتی‌که اولین بار صدای حسین پناهی را شنیدم که می‌خواند:

...

ما باید پدرانمان را دوست بداریم

برایشان دمپایی مرغوب بخریم

و وقتی دیدیم به نقطه‌ای خیره مانده‌اند برایشان یک استکان چای بریزیم

پدران، پدران، پدرانمان را

ما باید دوست بداریم

...

سال‌هاست که از پدر شدنم می‌گذرد ولی تازه مدتی است که می‌بینم بی‌آنکه بخواهم گاه‌گاه به نقطه‌ای خیره می‌مانم. شاید پیش‌ازاین هم گاهی این‌گونه بوده‌ام؛ ولی گویا فاصله‌ی بین تکرار آنها آن‌قدر زیاد بوده که متوجه نشده‌ام؛ اما این روزها... و چقدر دوست دارم کسی برایم یک استکان چای بریزد.


 




کلمات کلیدی : شعر، حسین پناهی، چای، پدر، نگاه خیره