نیجام نچن، عیبی داله!
اینجولی نیجام نچن، خلاجت میچشم.
بهت نگفته بودم. من یه لهجهی اختراعی دارم مخصوص حرف زدن با بچهها از بدو تولد تا 3 سالگی و بهندرت تا 4 سالگی.
اتفاقات زیادی برای زبان فارسی در این لهجه اتفاق میافته از زبونزدن و جابهجایی واجی و حرفی و معنایی گرفته تا شکستهگویی و وارونهگویی و جابهجایی نحوی و کاربرد واژههای اختراعی که غیر از خودم و خدا کسی معنای آنها را نمیداند. (با اجازهی ویتگنشتاین!)
البته تا اینجاش اختراعی نیست؛ چون همهی بچهها از این کارا میکنن. چیزی که اختراعی و اختصاصی خودمه لحن و صدای خاص منه در این مواقع؛ به این صورت که در تمام مدت حرف زدن، لبهام جلو میان و غنچه میشن؛ البته نه به صورت دایرهای بلکه به طورت بیضی! اینجوری.
تا حالا تنها با محمدمهدی و زهرا (پسرم و دخترم) در سنین یاد شده، اینجوری حرف زدهام؛ آن هم وقتی که تنها بودهام با بچهام یا فقط مادرم یا همسرم هم بودهاند. نکتهی آخر اینکه این لهجهی بنده به شدت محبوب نامبردگان بوده و هست و گاهی نیز به صورت درخواستی برایشان اجرای رایگان داشتهام.
کلمات کلیدی : زبان خصوصی، ویتگنشتاین