سفر حج آقا به اصفهون!
جمعه صبح رفتم اصفهون و الان برگشتم. جای دوستان خالی. هوای معتدل، نسیم خنک، خیابانهای لم داده در زیر سایههای درختان تنومند و بلند و پربرگی که از دو سوی خیابان در هم فرو رفت بودند و من عاشقشان بودم.
هتلی سنتی در محلهای قدیمی و مرمت شده با در و پنجرههای چوبی و خشتهای سالمی که حیاط را فرش کرده بودند با حوضی پر آب در وسط و دو باغچهی کوچک با گلهای رنگارنگ و البته سرویس بهداشتی (به قول زهرا کوچولو) فرهنگی!با رفتار مودبانهی کارکنان و خدمه. هتلی دلپذیر آن هم به خرج دوستی مهربان و قدیمی.
ولی حیف که فرصت نشد تو خود اصفهون بگردیم چون به دعوتی و برای کاری رفته بودم که البته ارزشش را داشت.
کلمات کلیدی :