حوصله ام تو خواب سر می ره!
ظهر بعد از ناهار دختر هفتسالهام آمد و گفت: بابا نمیدونم چی کار کنم. حوصلهام سر رفته. بهش گفتم: بابا برو با عروسکات بازی کن. گفت: با اونا هم بازی کنم حوصلهم سر میره. گفتم: تو هم برو مثل داداش یه کم بخواب. گفت: تو خواب هم حوصلهم سر میره. یاد لطیفهای افتادم که از یکی میپرسن: واسه چی آدما خواب میبینن. میگه واسه اینکه تو خواب حوصلهشون سر نره! بهش گفتم: خب تو خواب، خواب ببین که حوصلهات سر نره. با لب و لوچهی آویزان گفت: آخه همش خواب ترسناک میبینم. گفتم: اون وقت که بهت میگم نشین هوش سیاه ببین واسه اینه!
کلمات کلیدی : خواب، رویا، هوش سیاه