داستان ما
یکی از کارهایی که که همیشه دوست داشتهام تو وبلاگ انجام بدم این بوده که داستانی را با هم بنویسیم. آره من و تو. به نظرم چیز جذابی در بیاد. پیشنهادم اینه که همین الان من شروع کنم یا میخوای تو شروع کن. بعد همین طور ادامه بدیم. تو ادامه اش رو تو کامنت بذار من می ذارم تو متن. ببینیم چی طور در میاد اگه خوب بود که ادامه می دیم اگر هم دیدم نمی چسبه ولش می کنیم. حداقلش اینه که یه تجربه میشه.
صدای شکستن یک لیوان آمد بعد شرر شیر آب که با فشار زیاد روی ظرفهای نشُسته که از سر شب مانده بود میریخت. دلم میخواست بلند بشوم و بروم ببینم چی شده اما...
کلمات کلیدی :