سطر یا سپید!
دیروز نمایشنامهی خشکسالی و دروغ را از کتابخانه گرفتم. خوندنش الان خیلی هیجانانگیزه اینکه دائما متوجه میشوم چه چیزی تو نمایش بود و اینجا نیست و بالعکس. سوالات زیادی دارم در این نمایش. از جمله اینکه کدام حرفهای نویسنده واقعا برایش مهمتر بوده آنهایی که گفته یا آنهایی که نگفته. سطرها یا لابه لای سطرها؟
برای مثال:
1. توی پوستر نمایشنامه جملهی اهورامزدا اومده ولی روی دروغ با ماژیک قرمز خط خطی شده. چرا؟
2. چرا با اینکه در جملهی اهورا مزدا "دشمن" هم هست ولی در نمایش به آن پرداخته نشده.
3. دو سه شخصیت داریم که در نمایش حضور پنهان دارند: المیرا افشار، افشین شوهر اول آلا، اروف، دوست دختر آرش.
4. دو قصهی تمثیلی از دنیای حیوانات در نمایش گفته شد یکی خرگوش کوچولو دیگر قورباغهی دهان گشاد که به ظاهر ربطی به کل ماجرا ندارد ولی به نظرم دارد. ربطش چیه؟
...
کلمات کلیدی : خشک سالی و دروغ، نمایشنامه، اهورامزدا