اوباما روی صندلی داغ!
گفتگویی صمیمانه و منتشر نشده با آقای باراک اوباما.
پس از گذشت نزدیک به یک سال از آغاز ریاست جمهوری جناب آقای جرج دبلیو اوباما، برای نخستین بار ایشان در نشستی صمیمانه به پرسشهای خبرنگار ما به صورت صریح و شفاف پاسخ دادند و دیدگاههای خود را نسبت به مهمترین مسائل آمریکا و جهان ابراز کردند. در ادامه، خلاصهای از این گفتگو را برای خوانندگان محترم گزارش میکنیم.
کامران نجف پور. واحد غیر مرکزی خبر.
ک: آقای رئیس جمهور نظرتان دربارهی کار ریاست جمهوری و وظایف آن چیست؟
جناب اوباما: راستش من تا قبل از این که انتخاب بشوم فکر میکردم کار سختی باشد و خیلی نگران بودم که آیا از عهدهی آن بر میآیم یا خیر؟ ولی بعد از انتخابات فهمیدم که نه نگرانی من بیمورد بوده. چون هر روز صبح وقتی صبحانهام تمام میشود چند تا کاغذ روی میز صبحانهام هست که از طرف بر و بچ حزب برایم فرستاده شده و همة تصمیماتی که باید آن روز بگیرم، جاهایی که باید بروم، و همهی دیالوگهایم در آن نوشته شده و تنها کاری که باید بکنم این است که آنها را خوب از بر کنم که این کار هم بیشتر از نیم ساعت طول نمیکشد. و موقعی که من در مدرسه همیشه درسهای حفظیام را 20 گرفتهام.
خوبیاش هم این است که دوستان مایهدار اسرائیلی هم زیر این برگهها را زحمت کشیدهاند امضا کردهاند و دیگر خیالم از هر جهت راحت است. دیگر میماند چند تا امضا که سر راه که میروم زمین گلف پشت خانهامان، اول میروم اتاق کارم، آنها را امضا میکنم بعد میروم با چند تا از رفقا تا آخر وقت اداری گلف میزنیم. بعد از ظهرها هم که با خانم بچهها میرویم خرید. شبها هم که مینشینیم سریال Lost و Prison Break را میبینیم.
ک: آقای رئیس جمهور شما از انتخابات شعار اصلی شما تغییر بود. برای تحقق این شعار کلیدیاتان چه اقداماتی انجام دادهاید؟
(در این جا جناب آقای اوباما که بسیار شوخ طبع هستند با دو انگشت لپ بنده را گرفتند و تکان دادند بعد فرمودند: آفرین خوشم اومد سوال خوبی کردی بعد ادامه دادند):
جناب اوباما: من در همهی چیزهای بنیادین تغییر ایجاد کردهام. از خرید سگهای جدید برای دخترهای نازم گرفته تا تعویض النگوها و گردنبندهای خانمم، تا لباسهای خودم. همچنین دکوراسیون و پردهها و آینهکاریهای دسشتویی و حمام کاخ سفید را کلا تغییر دادم... و ماشین و دمپاییهای روفرشیام و خلاصه هر چه شما فکرش را بکنید فقط در بعضی مسائل جزئی مثل سیاست خارجی، بحران افغانستان و عراق، مسئلهی فلسطین، رکود اقتصادی آمریکا و چند مسئلهی کوچک دیگر به پیشنهاد دوستان صهیونیست عزیزم که همیشه یاور و همراه من هستند، صلاح دیدم به همون سبک و سیاق گذشته عمل کنیم. چون هم اگر بخواهیم در آنها تغییری ایجاد کنیم، دیگر وقت زیادی برای گلف و استخر که من خیلی علاقه دارم باقی نمیماند. همچنین باید شونصد نفر از بر و بچ حزب و کنگره و کارخانهداران و ... را یکی یکی باهاشون صحبت کنم تا همه راضی باشند. من هم که حوصلهی این دردسرها را ندارم. تازه همین جوری هم کلی پول و نفت و اینها گیر ما میآید، خرج سربازهایمان را از کشورها مختلف میگیریم، کلی اسلحه میفروشیم. و همهاش هم توی تلویزیون هستم. که مادرم خیلی از این مسئله خوشش میآید و همیشه قربان صدقهام میرود و به فامیل زنگ میزند که بروند روی کانالی که دارد من را نشان میدهد. و بین خودما بماند پوز پسر بچهها عمو و خالهام را زدهام خفن. آخر از بچگی با هم کَل داشتهایم اساسی.
ک: آقای رئیس جمهور نظرتون دربارهی صلح چیه؟
جناب اوباما: حقیقتش را بخواهی... ببینم صدایم ضبط میشود؟
(ادامه دارد)
کلمات کلیدی :