پرش ضمیر!
- پرش ضمیردیگر چه صیغه ای است؟
نقدا همین قدر عرض کنم که این پرش با دیگر پرش ها، از قبیل طول و عرض و ارتفاع و پرش با اسب و نیزه و پرش پلک چشم کمی فرق دارد. ظاهرا این نام را مرحوم فروزانفر روی این کوچولوی شیطان گذاشته. این نازدانه دو اسم دیگر هم دارد که توی خانه با آنها صدایش می زنند که عبارتند از جهش ضمیر و رقص (همان حرکات موزون خودمان!) ضمیر.
خب حالا چی هست این پرش عجیب؟ این است که در یک مصرع، ضمیر سر جای خودش ننشیند و جا به جا شود.
چند دانه مثال:
1- بلبلی خون دلی خورد و گلی حاصل کرد / باد غیرت به صدش خار پریشان دل کرد
= باد غیرت به صد خار پریشان دلش کرد
2- عشقت رسد به فریاد، ار خود بسان حافظ / قرآن ز بر بخوانی در چهارده روایت
= عشق به فریادت رسد...
3- صنعت مکن که هر که محبت نه راست باخت / عشقش به روی دل در معنی فراز کرد
= عشق به روی دلش در معنی را فراز کرد (یعنی بست)
4- باغبانا ز خزان بیخبرت می بینم / آه از آن روز که بادت گل رعنا ببرد
= آه از آن روز که باد گل رعنایت را ببرد
5- طوطیی را به خیال شکری دل خوش بود / ناگهش سیل فنا نقش امل باطل کرد
= ناگه سیل فنا نقش املش را باطل کرد
کلمات کلیدی :