طراحی وب سایت یک بوسه، صد اعتراف! - کوهپایه
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و روایت شده است که دو مرد را نزد او آوردند که از مال خدا دزدى کرده بودند : یکى از آن دو بنده بود از بیت المال مسلمانان ، و دیگرى در ملک مردمان . فرمود : ] امّا آن یکى از مال خداست و حدّى بر او نیست چه مال خدا برخى از مال خدا را خورده ، و امّا دیگرى بر او حدّ جارى است و دست او را برید . [نهج البلاغه]

یک بوسه، صد اعتراف!

ارسال‌کننده : محمد رضا آتشین صدف در : 86/8/20 10:7 صبح


گفت: اولین بوسه را که بر ضریح حضرت معصومه (س) می‌زنم به خودم می‌گویم:

«
با این بوسه به صد چیز اعتراف کردی. به این که خدایی هست. پیغمبری بوده. امامی بوده و هست. مرگی و قیامتی هست. حساب و کتابی هست.توسل درست است. اهل بیت (ع) مظلوم بوده‌اند. اینها مقربانند و حق و حقوقی گردن ما دارند و ...
خدا هم می‌داند چطوری با ما تا کند. اولش ما را می‌کشاند اینجا حاجت‌هایمان را بگیریم، بعد این همه اعتراف از ما می‌گیرد. آن وقت فکر می کنیم ما زرنگ هستیم. به خودمان می‌گوییم: می‌رویم یک اظهار ارادتی و تواضعی و اشکی، تا هم، کنکور قبول شویم، هم مشکل ازدواجمان حل بشود، هم کار و بارمان، راست و ریس، هم واممان درست و هم ترفیع و اضافه حقوق و مزایا بگیریم، هم یک ماشین مدل بالا و ...
بعدشم کی به کیه؟ هر طوری که خودمان دوست داریم زندگی می‌کنیم. تا باز جایی کم بیاوریم و بیاییم حرم حضرت معصومه (س) و اشکی و آهی و...»

گفتم: « ما با خدا و حضرت معصومه (س) این حرف
ها را نداریم. خودشان می دانند، دربست مخلصیم. یواش یواش هم آدم می شویم. اگر خودش بخواهد و ما هم...»

شما چه می گویید؟...




کلمات کلیدی :