قورباغه را چیکارش کنم؟!!
توی هرکتاب فروشی که می رفتم می دیدمش ؛
قورباغه ات را قورت بده.
همیشه از خودم می پرسیدم: آخه این یعنی چی؟ کلی هم چندشم می شد.
راستش با این که اولش حوصله آن را نداشتم و بیشتر دنبال کسی بودم که آن را خوانده باشد و خلاصه اش را برایم تعریف کند، ولی بالاخره وضعیتی پیش آمد که خودم دست به کار شدم.
ماجرا از این قرار بود، که یکی از دوستانم ترجمه را خرید.استاد ما هم فرموده بود:خواندن متون به صورت تطبیقی حکم آجیل تقویتی زبان را دارد، من هم متن اصلی را به طور اتفاقی پیدا کردم و خریدم.هم برای این و هم برای رفع کنجکاوی و یک خرده شاید کلاس گذاشتن.(مثلا اگر جایی حرفش در آمد بگوییم بعله ما هم این کتاب را خوانده ایم!) مطالعه آغاز شد و البته هنوز هم ادامه دارد...
بعدشم تصمیم گرفتم، جهت اطلاع و رفع کنجکاوی دوستان دیگری که این کتاب را دیده اند و از خود پرسیده اند یعنی چه؟ وچگونه می شود جناب قورباغه را قورت داد و چه نوع سالاد و سسی در این زمینه باید سرو بشود تا بتوان به نحو احسن عملیات فوق الذکر را انجام داد،خلاصه ی آن راعرض کنم، و گرنه ما که بیکار نیستیم آقا!
حرف اصلی نویسنده این است که برای غلیه بر تنبلی و به تاخیر انداختن کارها (درد بی درمان امثال بنده) باید کارها را اولویت بندی کرد و مهمترین آنها را که معمولا منفورترین آنها نزد ما هم هست، در آغاز روز، بی درنگ و بدون توجه به تمایلمان برای پرداختن به کارهای کم اهمیت تر شروع کرد.(البته نه به این بی مزگی ای که من گفتم.خداییش نکته های شیرین و شنیدنی توی این کتاب کم نیست.)
اسم این کتاب از یک ضرب المثل یادم نیست کجایی گرفته شده است. و منظور از قورباغه ، مهمترین کار هر شخص است. وقتی کسی بتواند اول صبحی آن را قورت بدهد(دشوارترین کار) دیگر خوردن چیزهای دیگر برایش آسان خواهد بود.
حالا اگر به خوردن قورباغه (ببخشید خواندن این کتاب) علاقه مند شده اید، بد نیست این را هم خدمتتان عرض کنم که چند وقت پیش کتاب دیگری دیدم به نام قورباغه ات را قورت نده!
آدم می ماند.بالاخره قورت بدهد یا ندهد؟نظر شما چیه؟
به هرحال تا روشن شدن موضوع، برای صبحانه یک چیزی قورت بفرمایید.چون برای سلامتی،فوق العاده لازم است.
کلمات کلیدی :