فواید داغون کردن کتاب!
گاهی برای فهمیدن کامل بعضی از کتابها باید از متد داغونکردن استفاده نمود! (از کلمات قصار خودم به تنهایی)
یکی از اساتیدم میفرمود: در زمان قدیم طلبهای بوده که هر روز که میرفته سر درس، یک صفحه از کتابش را (درس آن روز) جدا میکرده و با خودش میبرده و بعد از یادگیری آن درس، صفحه را تو رودخانه میانداخته. یعنی میخواسته درس را طوری یاد بگیرد و به خاطر بسپارد که دیگر نیازی به آن کتاب نداشته باشد. و معلوم است که ژایان سال چه بر سر کتاب میآمده. خوب این از طلبههای قدیم و اما طلبههای جدید!
این کتاب Essential Grammar in Use را دو سه بار شروع کردم به خواندن ولی هر بار نیمه تمام رها کردم. اما علت؟
تمرینهای این کتاب، میدانی که خیلی مهم هستند و آخر کتاب هم همهی تمرینها را حل کرده. دفعات قبل برای چککردن جوابهایم، دائم بایستی یک انگشتم لای صفحات آخر کتاب باشد و یک انگشتم لای صفحهای که تمریناتش را حل کرده بودم و هی بروم آخر کتاب، اول کتاب. آخر کتاب، اول کتاب و این کار موجب شیر برنج شدن اعصابم میشد. بابا نخواستیم!
این دفعه که رفتم سراغ کتاب، تیغ موکتبر را برداشتم و با نهایت احترام چند صفحهی کلید تمرینات را از اصل کتاب جدا کردم. بعد برای هر دو قسمت، با چسب نواری پنج سانتی اعلا یک شیرازهی نامرئی درست کردم. الان پاسخنامه را می گذارم کنار تمرینات و تطبیق میدهم. راحت. وای که چه کیفی دارد!
خوشمزه این که چون که این کتاب اورجینال نیست و مثل بیشتر کتاب های ساخت وطن با متد ماستمالیزیشن(1) و تکنیک رایج (2) Bezan Bere صحافی شده بود. امروز که رسیدم درس 42، همین قسمت اصلی کتاب هم به صورت کاملا اتوماتیک و بدون دخالت دست به دو پاره شد و من کلی ذوق کردم. با خودم گفتم چرا از اول به ذهن خودم نرسیده بود. وزن کتاب کمتر میشد و زحمت بنده نیز همچنین. دوباره من بودم و چسب نواری پنج سانتی و یک شیرازهی چسبی برای بخش باقیمانده.
البته به جناب کتاب قول مردانه دادهام که به محض اتمام، ببرمش صحافی و دوباره خاطرش را جمع کنم. به امید آن روز.
___________________________________
(1) Mastmalisition
(2) بزن بره
کلمات کلیدی :