دستور زبان عشق
دستور زبان عشق.نام جدیدترین دفتر شاعر معاصر قیصر امین پور.چند سال پیش توی یک مقاله(فکر کنم مجله ی اهل قلم بود) درباره ی تحلیل شعر متعهد دوران دفاع مقدس، که به بررسی شعر شاعران نسلی مانند حسن حسینی، قیصر امین پور، سلمان هراتی، عبدالجبار کاکایی، علیرضاقزوه ، سهیل محمودی و...پرداخته بود، خواندم که برجسته ترین شاعران این نسل، حسن حسینی و قیصر امین پور هستند.
با دفترهای تنفس صبح و آینه های ناگهان با شعرهای صمیمی، غافلگیر کننده و به یاد ماندنی او آشنا شدم.ای عشق سری به خانه ی ما نزدی...مصرع اول غزلی از آینه های ناگهان است که خیلی وقت ها ناخودآگاه به زبانم می آید...
حال چرا این ها را می گویم.اولا چون خودم شعرهایش را دوست دارم، خواستم دوستانم هم اگر حال و حوصله ی شعر را دارند (که بیشترشان می دانم دارند) و از امین پور هنوز چیزی نخوانده اند،آشنا بشوند و یک حالی ببرند.
دوما همیشه از استادانم شنیده ام و باور دارم که شعر معاصر زبان گویای مردم این سرزمین است.کلمات تازه، ظرفیت های تازه ی کلمات، کشف پیوند های تازه ای که می توان بین واژه ها ایجاد کرد، مخصوصا نگاه تازه و تصویر های نو،که ماده ی اصلی نثر شاعرانه است.(چیزی که توی بیشتر وبلاگ های پارسی بلاگ جایش خیلی خالی است).همه و همه را می توان در شعر معاصر دید و و از او آموخت.
وای چقدر حرف زدم.خب.این هم از شعری که نام این دفتر از آن گرفته شده.
دستور زبان عشق
دست عشق از دامن دل دور باد!
میتوان آیا به دل دستور داد؟
میتوان آیا به دریا حکم کرد
که دلت را یادی از ساحل مباد؟
موج را آیا توان فرمود: ایست!
باد را فرمود: باید ایستاد؟
آنکه دستور زبان عشق را
بیگزاره در نهاد ما نهاد
خوب میدانست تیغ تیز را
در کف مستی نمیبایست داد.
کلمات کلیدی :