جامعه شناسی تطبیقی!
جناب جعفر شهری در کتاب طهران قدیم (جلد دویم) هنگامی که به بحث مهم و کلیدی مطربان و دستههای مطربی در طهران قدیم میرسد به مناسبتی به یکی از ارکان این دستهها یعنی رقاص (مذکر غایب و حاضر!) اشارتی کرده و پس از یادکردن تنی چند از پیشکسوتان و بزرگان این فن شریف! (مانند اکبر گلین و ابوالقاسم سیگاری و... ) و تذکر این نکتهی ظریف که این استادان به هنگام انجام وظیفه، در هیئت و کسوت زنان ظاهر شده و حضار را مستفیض میکردهاند، شبهه و پرسشی فلسفی! را که ممکن است به ذهن خوانندگانش خطور کند، مطرح کرده، در صدد پاسخگویی از آن بر میآید.
ما در این جستار برای آن که اصول و قواعد پژوهش را از سویی و امانتداری را از دیگر سو مراعات کرده باشیم عین عبارت ایشان را بیهیچ دخل و تصرفی نقل میکنیم.
" مسلما خواننده را این سوال پیش میآید که چرا زنها نباید در دستههای مطرب رقصیده، در آن شرکت بکنند که پسرها و مردها بر آن گمارده، آن همه زحمت تعلیم و تربیت و بلند کردن موی و احیانا به ریش که میرسیدند کندن موی صورت و کار بزک و برداشتن زیر ابرو و زحمات دیگر نداشته باشند؟!"
(لازم به ذکر است که پاسخ این شبهه که بعضی شبههی "ابروکمونه"اش نامیدهاند در مقال پسین خواهد آمد.)
و اما تطبیق جامعهشناختی:
تحقیقات میدانی انجام شده در این زمینه (از میدان ولیعصر و بعضی دیگر از میادین دیگر مانند ونک و تجریش) نشان میدهد که خوشبختانه سنتهای حسنهی مذکور که به سبب کمبود امکانات در گذشته تنها در انحصار گروهی خاص بوده، به برکت رشد فرهنگ عمومی کشور و نیز پیشرفت فنآوری، به سهولت در دسترس بسیاری از جوانان از اقشار مختلف جامعه در اقصی نقاط کشور قرار گرفته است. که در این زمینه باید به نقش مثبت صدا و سیما و سینما نیز توجه نمود.
نکتهی در خور توجه دیگر این که هر چند در گذشته تنها بعضی از پسرکان محترم بنا به ضرورتهای شغلی و صنفی به هیئت دخترکان درمیآمدند و حرکات موزون از خود در میکردهاند، وُیگولَندزج که خوشبختانه امروزه جاده دو طرفه گشته و رفت و آمد در آن جریان دارد.
کتاب شناسی:
طهران قدیم، کتابی خواندنی در پنججلد کَت و کلفت دربارهی سیر تا پیاز زندگی مردم تهران حدود 70 سال پیش. کتابی معتبر که اکثر مطالب آن به ادعای نویسنده از دیدهها و شنیدهها و تجربیات خود اوست.
کلمات کلیدی :