به حق حرف های نشنیده!
1. از آشنایان تشکر کردم که "بروید" غریبه هستند!
2. پیادهها زودتر از سوارهها به مقصد میرسند!
3. در هر جمعهی نو، داغ کهنهام تازه میشود!
4. گرگها گاه برای گوسفندها آواز میخوانند!
5. پشت سر هر مرد موفقی، گریههای زنی بر زمین ریخته است!
6. دیشب صلح به جنگ هدیهی تولد داد!
7. آفتاب دربدر دنبال سایهای میگشت!
8. از بام آسمانخراش به زمین افتاد ولی زنده ماند. مرگ نجاتش داده بود!
9. جیبهای خالیاش، پر از خواهش دستهای کودکانش بود!
10. خاک بر سرشان! دست به دست هم دادهاند تا غزّه را از پای درآورند!
_________________________________________________________
(1) به جان مادرم جملههای بالا، همه از خودمه. مگر من چمه!؟
کلمات کلیدی :