اسراف در مطالعه!
بالاخره پس از سالها سرگردانی، بحمد الله وظیفهی ملّت در قبال کتاب و کتابخوانی روشن شد. چرا که دستاندرکاران محترم در این زمینه به ضرس قاطع فرمودند: در سال اصلاح الگوی مصرف، باید در مطالعه اسراف فرمود.
از آن جایی که بنده و خیلیهای دیگر برای ادای وظیفه لهله میزنیم. دیروز در اقدامی در مثال زدنی اولین قدم را در این زمینه برداشته، چهار نعل به این نمایشگاه دیدنیها و کتاب تاختیم. اصلا هم کار سختی نبود جنابعالی هم میتوانی. اما چه طوریاش را عرض میکنم.
1. پرداخت سه هزار تومان ناقابل به انجمن قلم (یا دستگاههای مشابه) جهت هزینهی ایاب و ذهاب با یک دستگاه اتوبوس ولوو همراه با یک شیرکاکائو و یک کلوچه جهت صبحانه.
2. مقداری اسکناس برای خرج کردن.(کارت عابر بانک هم اشکالی ندارد).
البته موقع برداشتن و خروج از منزل نباید چشمت به چشم بچههایت بیفتد. چون در آن صورت ممکن است تاب نگاههای معصوم آنها را نیاوری و از این که داری از شکم آنها میزنی و خرج الرّی تلّری خودت میکنی، وجدان درد بگیری و بیخیال نمایشگاه و مافیهایش بشوی.
نکته: بعضی تحقیقات باستانشناختی درباره ی جمجمههای بشر در دوران پارینهسنگی، نشان میدهد که در ازمنهی ماضی گاهی برای ابتیاع کتاب، چیزی به افراد داده میشده به نام لاتینی bone ketab و شنیدهها و دیدههای بومیان حاکی از این است که هنوز از این پدیده در بعضی نقاط ایران میتوان شواهدی یافت که اگر شما هم جزء آن شواهد بودی زهی سعادت! زهی توفیق!
3. چرخیدن در نمایشگاه تا حد کف کردن و در ضمن آن مقدار معتنابهی لاحول و استغفر الله در غرفههای رنگ و وارنگ!
4. مالیدن پیه غرولندهای همسر بابت این ولخرجی.
دیدی که چندان هم که به نظر میرسید سخت نبود. حالا برو بیخیال هر چی قبض و قسط عقبافتاده، اسرافت را بساب و حال کتابیهایی را که گرفتی ببر! موفّق باشی.
کلمات کلیدی :