طراحی وب سایت بهشت - کوهپایه
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
با خاموش بودن بسیار ، وقار پدیدار شود و با دادن داد دوستان فراوان گردند و با بخشش بزرگى قدر آشکار گردد و با فروتنى نعمت تمام و پایدار ، و با تحمل رنجها سرورى به دست آید و به عدالت کردن دشمن از پا در آید . و با بردبارى برابر بى خرد ، یاران بسیار یابد . [نهج البلاغه]

وقتی حوصله اش سر می رود...

ارسال‌کننده : محمد رضا آتشین صدف در : 93/10/13 11:25 صبح

با دخترم که کلاس دوم ابتدایی هست، داشتیم تو ماشین می رفتیم خرید که خاطره‌ای از مرحوم پدرم برای زهرا که به او آقاجون می‌گفت، تعریف کردم و همین باعث شد که سوال‌هایی از جهان آخرت از من بپرسد و دیگر نزدیک فروشگاه رسیده بودیم که پرسید: اونجا [یعنی بهشت] تلویزیون هست؟

-         گفتم نه

-         پس آدم حوصله‌اش سربره باید چی کار کنه؟!

خندیدم و یاد لطیفه‌ای افتادم که البته برای او نگفتم و الان می‌نویسم. اینکه از یک پرسیدن آدم‌ها چرا خواب می‌بینند؟ گفت: برای اینکه تو خواب حوصله‌شون سر نره!

 

(آرشیوی)





کلمات کلیدی : تلویزیون، بهشت، رویا، سر رفتن حوصله، بی حوصلگی، خواب دیدن

از سلام کردن نترسیم!

ارسال‌کننده : محمد رضا آتشین صدف در : 92/9/24 2:23 عصر

 

 

این روزا رادیو معارف برنامه دارم، یه بخشش رو می ذارم اینجا (از دقیقه‌ی 12 به بعد ) اگه دوست داشتی.

 


 




کلمات کلیدی : سلام، رادیو معارف، ارمغان، بهشت

قرارداد لایف تایم!

ارسال‌کننده : محمد رضا آتشین صدف در : 92/7/22 1:15 عصر

 

اگر دست من بود با بعضی بازیگران زن ایرانی، قرارداد 24 ساعته‌ی لایف‌تایم می‌بستم با دستمزد خوب که حداقل با سر و وضع یکی از نقش‌هایی که در سریال‌های تلویزیونی داشته‌اند، در جامعه ظاهر شوند. این جوری هم خودشان به بهشت می‌رفتند إن شاء الله و هم می‌گذاشتند ما، ملت، برویم ماشاء الله!

 

 




کلمات کلیدی : ایران، بهشت، قرارداد، بازیگران زن

دل جهنمی!

ارسال‌کننده : محمد رضا آتشین صدف در : 89/10/16 7:11 عصر


در کمدی الهی دانته، می‌خواندم که سر در دوزخ، کتیبه‌ای است که بر آن نُه سطر نوشته‌اند. آخرین سطر آن این است:

                          شما که داخل می‌شوید، دست از هر امیدی بشویید.

حالا اگر چیزی که الان نوشتم و خواندی از آخر بخوانی این طور می‌شود:

کسی که دست از هر امیدی بشوید، سر در دلش کیتبه‌ای زده که نوشته اینجا دوزخ است!

نظرت چیه؟

نکته‌ی باربط: اگر دانته بیشتر دقت می‌کرد می‌دید که ادامه‌ی آن سطر نوشته که

                                   ... مگر این که ولای علی (ع) در قلبتان باشد.


نکته‌ی بی‌‌ربط: واعظی همیشه از بهشت و اوصاف آن سخن می‌گفت، پرسیدند چرا از دوزخ چیزی نمی‌گویی؟ گفت: آنجا را که با هم می‌رویم می‌بینیم إن شاء الله!




کلمات کلیدی : کمدی الهی، دوزخ، دانته، امید، ولای علی(ع)، بهشت