طراحی وب سایت جلال آل احمد - کوهپایه
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرگاه خداوند، بنده ای را دوست بدارد، او رابا عبرت ها پند می دهد. [امام علی علیه السلام]

درگوشی های یک ویراستار!

ارسال‌کننده : محمد رضا آتشین صدف در : 91/3/17 11:16 عصر

 

- دانشنامه‌ای مجازی قرار است مقالاتش را چاپ کند. ویراستاری بخشی از مقالات آن به عهده‌ی من است. این کار باعث شده تا کتاب‌ها و مقالاتی را که سال‌ها پیش به علاقه‌ی خود یا به ضرورت تدریس خوانده بودم، باز بخوانم و نیز کتاب‌ها و مقالاتی تازه را که در چند سال اخیر نوشته شده؛ از دستور زبان و خط گرفته تا پاراگراف‌بندی و زبان‌شناسی و...

- از لذت‌های ویراستار، دیدن کاستی‌های ویراستاری در ویرایش‌شده‌های ویراستاران صاحب‌نام یا صاحب‌ادعا است. گذشته از لذت، رهاوردهای دیگری هم نصیبت می‌شود از این رهگذر؛ از جمله افزایش اعتماد به نفس و کاهش عذاب وجدان از کاستی‌هایی که ویراستاران دیگر در ویراسته‌های تو خواهند یافت و خواهند خندید.

- زمانی از جلال درباره‌ی سیمین پرسیده بودند، گفته بود:
"اولین خواننده‌ی آثار من که اگر نبود، شما مجبور بودید چرندیات زیادی از من بخوانید! (چیزی تو این مایه‌ها)"
به جان عزیزت اگر ویراستاران نبودند، خدا می‌داند که چه نوشته‌های شلخته و حال‌به‌هم‌زنی، الان دست من و تو بود.

- استادی عزیز که در نوشتن و ویراستن از او درس‌ها آموخته‌ام، روزی تعریف ‌کرد که در ویژه‌نامه‌ای که برای یکی از عالمان درجه‌دو معاصر (از بردن نام معذورم) فراهم و چاپ شده، در باب مردم‌داری و تواضع آن حضرت آمده است که خود ایشان گاهی شخصا به موسسه‌ای که آثار [معدود] ایشان را چاپ می‌کرد، تشریف می‌بردند و با ویراستاران و کارگران چاپخانه و... چای میل می‌فرمودند! استاد ادامه داد: تا وقتی این را نخوانده بودم، فکر می‌کردم ما آدم‌های مهمی هستیم!

- شاید باور نکنید ولی غالبا درجه‌ی فرهیختگی ویراستار (البته ویراستار نه ویرگولاستار!) از نویسنده بالاتر است. هر چند وقتی نوشته‌ای خوش بدرخشد، غالبا همه‌ی مدال‌ها به نویسنده می‌رسد.

- پیشنهادی برای انجمن ویراستاران ایران (هر چند اصلا نمی‌دانم چنین انجمنی اصلا وجود دارد یا نه؟): نسخه‌ی پیش از ویرایش بعضی از کتاب‌های مهم و مشهور را به هزینه‌ی شخصی چاپ کنند تا هم ملت از این که افتخار پیدا می‌کنند، با ویراستاری چای بخورند، سر از پای نشناسند و هم خوانندگان ببینند که ویراستار چه خون جگری می‌خورد تا نثری خوش به دست آنها برسد. با این تغییر نگرش‌ و بینش، شاید ویراستار در آینده سلام محترمانه‌تری از نویسندگان و خوانندگان بشنود. به امید آن روز!

 

 




کلمات کلیدی : جلال آل احمد، سیمین دانشور، ویراستار، ویرایش

... و بغض کردم!

ارسال‌کننده : محمد رضا آتشین صدف در : 89/10/18 7:27 عصر


             
                                       تختی

وقتی آن گونه که جلال آل احمد نوشت، "تختی را خودکشی کردند"، هفت سال بود که من هنوز به دنیا نیامده بودم! مرحوم پدرم و بسیاری دیگر از افراد حوالی کودکی‌ام همیشه با چنان شیفتگی آمیخته با عظمتی از تختی سخن می‌گفتند که نپرس! بعدها باز درباره‌ی او شنیدم و خواندم تا یادش از اهالی قلبم شد. تختی با آن هیکل مردانه و قیافه‌ی فراموش نشدنی و ابروهای پیوسته‌اش. دیشب سالگردش بود و من بودم و گزارشی تلویزیونی از چند دوست او که بر مزارش فاتحه می‌خواندند. یکی ‌گفت:

روزی یکی از دوستان غلامرضا که هموزن و حریف او هم بود، او را با خانواده‌اش معرفی می‌کند. بعد از آن، تختی به او می‌گوید: من دیگر با تو کشتی نمی‌گیرم. وقتی می‌پرسد چرا؟ می‌گوید: خانواده‌ات دیگر مرا می‌شناسند و من دوست ندارم یک وقت جلوی آنها سرشکسته بشوی.

... بغض گلویم را گرفت. بغضی که سراسر امروز حتی آن وقت که می‌خندیدم در سکوت، کمی آن طرف‌تر از لب‌هایم نشسته بود. شاید تعجب کنی. مگر این حرف چقدر مهم بود!؟ ولی وقتی به این فکر می‌کنی که چه فرایند‌های ذهنی و چه شبکه‌ی باور و چه چارچوب شخصیتی‌ای باید در یک بشر باشد که به چنین نکته‌ای توجه کند، آن وقت می‌بینی با چه عظمت و مردانگی و مرام و معرفتی روبرو شده‌ای، آن گونه که از کوه‌های یخ شناور در دریاها، تنها بخش کوچکی به چشم می‌آید، ولی تو می‌دانی که آنچه نمی‌بینی بسیار بزرگتر از آن چیزی است که...

چند خاطره از تختی
گزارش سالگرد تختی در سال 89




کلمات کلیدی : جلال آل احمد، غلامرضا تختی، سالگرد، کشتی

فیلم و صدای جلال آل احمد

ارسال‌کننده : محمد رضا آتشین صدف در : 89/5/25 5:5 عصر




امروز به یکی از آرزوهایم رسیدم؛ دیدن و شنیدن
فیلم و صدای جلال. نویسنده و روشنفکری که مقام معظم رهبری (حفظه الله) درباره‌ی او در جایی نوشته‌اند:

با تشکر از انتشارات رواق، اولا به خاطر احیاء نام جلال آل احمد و از غربت درآوردن کسی که روزی جریان روشنفکری اصیل و مردمی را از غربت درآورد، و ثانیا به خاطر نظرخواهی از من که بهترین سالهای جوانیم با محبت و ارادت به آن جلال آل قلم گذشته است...(1)

برای پیدا کردن چنین چیزی ساعت‌ها در اینترنت گشته‌ام و از بعضی از دوستانم صدا و سیما هم خواسته بودم سری به آرشیو آنجا بزنند تا بالاخره امروز، یعنی همین الان، این فایل را از اینترنت گیر آوردم. این را عرض کردم که حجم عرقی را که ریخته‌ام و قدر آن را بدانی. برو حالش را ببر.


بعضی دیگر از دیدگاه‌های مقام عظمای ولایت درباره‌ی جلال آل احمد و افکارش.



__________________________________________________________
(1) لازم به ذکر است که هیچ انسانی از جمله جلال، معصوم نیست الا آن انسان‌هایی که معصومند!




کلمات کلیدی : آرزو، فیلم، ‏صدا، جلال آل احمد، نویسنده، روشنفکر، مقام معظم رهبری