طراحی وب سایت خسی در اردو! - کوهپایه
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هر کس مردمی را دوست بدارد [ در روز قیامت ] با آنان محشور خواهد شد. [رسول خدا صلی الله علیه و آله]

خسی در اردو!

ارسال‌کننده : محمد رضا آتشین صدف در : 90/7/2 5:38 عصر

 

گزارشی از حواشی اردوی علمی انجمن قلم حوزه به تهران.
(زمان وقوع جرم: 7 صبح تا 9 شب چهارشنبه 30 شهریور)

1. تهران:

- تهران عجب دود و دمی راه انداخته با آن سیگار کت و کلفتش که اسمش را گذاشته‌اند برج زهر مار (ببخشید) برج میلاد.

- ماشین عروس دیدیم توی صف بنزین!

- این جوری که دخترهای تهرانی پیش می‌روند، به گمان قریب به یقین، طی ده سال آینده، اکثریت قریب به اتفاق کارخانه‌های پارچه بافی مقیم مرکز ورشکست می‌شوند. لذا همین جا از وزارت صنایع و وزارت کار می‌خواهم که مانع این فاجعه شوند. با تشکر.


2. کتابخانه‌ی ملی ایران 

- در بخش نسخه‌های نفیس خطی، راهنما با زبانی با ما سخن می‌گفت، عتیقه و به قدمت همان نسخه‌های خطی و البته شیرین و شنیدنی.

- موقع ناهار ما چهار نفر شامل دو معمّم و دو غیره (که تابلو بود که طلبه هستند)، اشتباهی نشستیم تو سالن ناهار خوری خانم‌ها که وسط کار متوجه شدیم؛ آن هم از نگاه‌ها و خنده‌ها معنادار ملت ولی خوشبختانه کسی کاری به ما نداشت. البت بگویم نزدیک دم در نشسته بودیم.


3.  مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی 

- کتابخانه‌ی مرکز دایره المعارف اسلامی که رفتیم، بیشتر قسمت‌ها، تاریک بود انگار تو غار علی صدر سیر می‌کردیم؛ فقط قایقش کم بود.

- نیروهای خدماتی مرکز که کمی پیش برای ما چای و بیسکویت آورده بودند، بعد از جلسه چنان توضیحات راهگشایی درباره‌ی کتاب‌های منتشر شده توسط مرکز به ما می‌دادند که بیا و ببین.


4. در راه بازگشت:

- اوضاع خورد و خوراک در بازگشت به قم به شدت خوب بود. شامل:

- یک اصله ساندیس و یک راس کیک که از صبح مانده بود که من و مجتبی با هم خوردیم.

- یک عدد کیم سهم خودم و یکی هم که اضافه آمد و زحمتش را باز بنده کشیدم.

- یک عدد کرانچی فلفلی پدر و مادردار که من و سید عباس به حسابش رسیدیم.

- نصف نان تافتون داغ که حاج آقا متقی در فرصتی مناسب، و طی عملیاتی شجاعانه و بلکه انتحاری از اتوبوس پرید پایین و دو بسته گرفت.







کلمات کلیدی : تهران، اردو، انجمن قلم، کتابخانه ملی ایران، مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی