طراحی وب سایت ترانه های نفرت! چرا؟ - کوهپایه
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دوستی احمقان، چون سرابْ ناپدید می شود و چون مِه می پراکَنَد . [امام علی علیه السلام]

ترانه های نفرت! چرا؟

ارسال‌کننده : محمد رضا آتشین صدف در : 92/3/12 11:46 صبح


یکی از پرسش‌هایی که چند سالی است گهگاه به آن فکر می‌کنم و درباره‌ی آن مطالعه، این است که چرا فضای شعرهای عاشقانه‌ی ما از قدیم تا الان، چه غزل و چه ترانه، پر از غم و درد و فراق و حسرت و خستگی و افسوس و تنهایی و... است.


پرسش تازه‌ای که حدود یک سالی است به قبلی اضافه شده این است که چرا این روزها ترانه‌های زیادی سروده و خوانده می‌شود که در آنها از سوز و گدازهای عاشقانه دیگر خبری نیست؛ از دوستت دارم و بیا و بمون و از دوریت می‌میرم و منتظرم برگردی و همیشه به یاد توام و... خبری نیست؛ به جای اون، حرف‌ها چیزی تو  این مایه‌هاست:


دوستت ندارم

ازت بدم می‌آد

برو

نمون

رفتی برو به درک

گندیدی بریدمت

رفتی با یکی دیگه دوست شدی هیچ خیالی نیست

کی گفته تو نباشی/ ستاره بی‌فروغه / عروسکا بدونین/ که عاشقی دروغه!

...


چیزی که به آن "ترانه‌های نفرت" یا "ضدعاشقانه‌ها" می‌گویند.

 






کلمات کلیدی : شعر، غزل، عاشقانه، ترانه، ضدعاشقانه، ترانه نفرت