• وبلاگ : كوهپايه
  • يادداشت : ماه رمضان در UAE (تصوير)
  • نظرات : 2 خصوصي ، 47 عمومي
  • آموزش پیرایش مردانه اورجینال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3   4      >
     
    + ذره بين 
    خيلي باحالي مرسي
    يعني به سرعت هر چه تمام تر مستند شدي!
    البته من اينجا طرفدار بي نامم و بهش حق ميدم، چون تو علاقه مند به اين مسائل بودي خوب طبيعيه اين کتابا تو بساطت پيدا بشه ولي تو بساط اون نه.
    در هر صورت جفتتون گليد (به کسر يا ضم؟؟!) خودمم البته هستم، گفته باشم!!
    + ذره بين 
    ميگم کامنتاي اين پست درباره هر چيزي حرف و حديث داشت غير از تصوير اين آقاهه که دوربين عکاس رو صورتش فوکوس کرده!
    اين بشر چه نگاه مظلومي داره. (شکلک شکستن دل)
    عکاسه چي ديده در نگاهش يعني؟
    کوهپايه چي ديده در نگاه اين؟؟
    پاسخ

    من مجذوب نگاه معصومانه اش شدم و لبخندش که از زور گرسنگي يا تشنگي يا هر دو محو و کم رنگ شده.
    + بي نام 
    مرسي ببخشيد من ديگه کم اوردم. از اول در مورد اصل وجود عشق حرفي نداشتم . الان کلا در مورد هيچي حرف ندارم. مي تونيد بهش بگيد جاخالي...
    پاسخ

    نه من بهش مي گم "عقب نشيني استراتژيک!" خخخخخ
    + مرسي 

    نميشه شما همه چيز رو لو نديد؟!
    پاسخ

    خخخخ
    + مرسي 

    استاد فراموش کرديد؟ پارسال نمايشگاه کتاب؟
    پاسخ

    آهان. که به همه بچه ها بن رسيد غير شما؟
    + مرسي 


    سلام

    بي نام اين جمله رو داشته باش:"گوهر رابطه عاشقانه عبارت است از نوع نگاهي که عاشقان ازدرون به اين رابطه دارند نوع احساسي که نسبت به محبوب خود ونيز نسبت به خودشان در متن اين ارتباط دارند ونيز شيوه هاي خاصي که مطابق آن نسبت به هم محبت مي ورزند. عاشق در حضور معشوق نشاط ميابد و نشاط ميبخشد. اين نشاط غالبا خود را در قالب شيطنت و بازيگوشي نشان ميدهد... عشق وقتي مايه شادابي و شکفتگي ماست که محبوب ما خود مارا دوست داشته باشد ..." کتاب درباره عشق مقاله رابرت نوزيک ترجمه آرش نراقي.ص158

    تمام حرفي رو که من در مورد احساسات دروني ميگفتم اين بخش تقريبا خوب بهش اشاره کرده اگر من خوب نگفتم ديگه ببخشيد.

    پاسخ

    سلام. ما شاء الله ما شاء الله چه سرعت عملي! يعني تا زنگ زدين کتابخانه ي ملي ايران با پيک فرستادن؟ يعني مي شه؟
    + ذره بين 
    من برم بميرم که تا حالا اين جمله رو از حضرت امير نشنيده و نخونده بودم !!
    حضرت علي (ع): من استقبل وجوه الاراء عرف مواضع الخطاء. كسى كه با آراء [گوناگون] روبرو باشد به مواضع خطا شناخت پيدا مى كند. (نهج البلاغه، كلمات قصار، 113.)

    پاسخ

    خدا نکنه تا پيش از 120 بيست سال يارانه، فول. خيلي چيزها هست که هنوز هيچ کدوممون نشنيديم.
    + بي نام 
    چشم. اگر تونستم اثرات اين همه مطلب خونده ديده شنيده رو از تو ذهنم کمي دور کنم حتما اين مواردي که فرموديد رو مطالعه مي کنم.
    پاسخ

    لازم نيست چيزي از ذهن مبارکتان پاک شود يا چيزي کنار گذاشته شود. اشتباه نشود عرض من اين نبود که پژوهشگران به نتايجي متفاوت با شما رسيده اند. نه ممکن است اتفاقا مويد ديدگاه هاي شما باشند. عرض من اينه که داوري هامون پشتوانه داشته باشه. همين. به فرموده ي حضرت علي (ع): من استقبل وجوه الاراء عرف مواضع الخطاء. كسى كه با آراء [گوناگون] روبرو شود به مواضع خطا شناخت پيدا مى كند. (نهج البلاغه، كلمات قصار، 113.)
    + ذره بين 
    استاد اين حرفتون اي ول داره:
    "کدوم ما در اين زمينه دست کم دو کتاب مايه دار يا چهار مقاله ي علمي جون دار خونديم که همين جوري درباره ي عشق داوري مي کنيم و نظر مي ديم؟"
    اگه قراره بحث نظري بکنيم بايد علمي باشه...
    استاد شما که مطالعه داشتيد بي زحمت دريغ نکنيد معرفي و صحبت درباره منابع رو.
    پاسخ

    ممنونم. من که در زمينه تا حالا اين همه (ضمن عرض پوزش از خودم) وراجي کرده و مي کنم. چشم در آينده هم اگر عمري باقي بود و حالي چشم. يه نکته هاي جالبي پيدا کردم در اين زمينه که اصلا کف خودم بريده. ولي خب فعلا حسش نيست بنويسم.
    + بي نام 
    نع. فايده نداره. آبمون تو يه جوب نمي ره. من اصلا بحثم نظري نيست که. دارم اثر عشقي که تو داستان ها و فيلم هاست رو در جامعه مون و نظر خودم رو مي گم. تجربيه، کتاب نمي خواهد. با اين حساب آقا دعوا نداريم موسي به دينش عيسي به دينش. قبول؟
    پاسخ

    به اين مي گن جاخالي علمي. آفرين. اولا که وقتي شما مي فرماييد فلان چيز عشق هست يا نيست و مثلا هوس است اين داوري پشتوانه ي نظري نمي خواد؟ ثانيا گيرم اين طور باشد. شما بياييد پژوهش هاي جامعه شناسانه و تحقيقات ميداني در زمينه ي عشق در جامعه ي ايراني رو مطالعه کنيد. بيا پژوهش هاي آسيب شناسانه درباره ي تصوير عشق در رمان هاي فارسي، عشق در سينماي جهان و ايران رو مطالعه کنيد. مگه اين که بفرماييد من کاري به کسي ندارم يا بفرماييد هيچ کس غير از شما در طول تاريخ از اين منظر به اين قضيه نگاه نکرده يا حرف قابل اعتنايي نداره. خداييش بد مي گم؟
    + مرسي 

    چه بامزه. بله دقيقا استاد حق باشماست . من تسليمم تا کتاب نخونم ديگه هيچ قضاوتي نميکنم . هيچ ادعاييم ندارم.
    پاسخ

    به اين مي گن روحيه ي تسليم در برابر حق. آفرين. به قول خواجه: حافظ! ار خصم خطا گفت نگيريم بر او/ ور به حق گفت جدل با سخن حق نکنيم.
    + مرسي 


    سلام

    1.ببخشيد من اصلا جناب بي نام رو نميشناسم ولي حسم گفت خانم نيستن شما مي شناسيدشون خوشحال ميشم توضيح بفرماييد...

    2.من گفتم خلسه براي من... منظورم مثالش بود نه که در واقع. يعني اگر ميگفم مثال مستي براي من... شما ميگفتيد ايشون مستن؟! چه فرمايشيه. والا. سرآشپز هم براي نمک قضيه بود. خوبيد شما؟! چي چي رو صددرصد تاييد ميکنيد!؟

    3.جناب بي نام بله قبول دارم ميشه تفاهم نامه نوشت ولي چندتا مساله باقيه: اول شما به بنده بگو من گفتم عشق يعني ازدواج؟! من ميگم عشق ميتونه خود زندگي باشه حيف معذورم حرف بزنم يعني واقعا حيف. من قبول ندارم که عشقم يه تيکه پازله من ميگم خود پازل بايد عشق باشه(البته قبول دارم تو مثال ما تصورش سخته) اما خب چون ميتونه شدت و ضعف داشته باشه نگاه بهش کمرنگ و پررنگ ميشه. شما همش ميري سر اين که چرا عشق رو مستقيم ميذارن اصل و... من ميگم که کي ميگه عشق فقط ازدواجه؟! که حالا تو فيلما شده اصل و...حرف شما رو ميگم چرت جسارت نشه بزرگوار، منظورم اينه من هنوز توي مصداق عشق با شما نظرم فرق داره بهمين خاطر اشکالاتتون برام معموليه.

    4.گفتيد هم ذات پنداري... و دل ما روانه کرديد...ببينيد اين حرف شما رو اصلشو قبول دارم اما بازم سر حرف خودم هستم که عشق فقط ازدواج نيست که اگرمنِ بيننده خوشم اومد يعني يا درجريان يه عشق و عاشقيم يا کلا ازين تيريپ ها خوشم مياد. داهاشم خودتونيد من خيلي بخوام دخترخاله بشم ميشم آبجي. که ازين کلمه خيلي خوشم نمياد.

    5.ذره بين جان بايد به اينجا و صاحبش مدال طلا داد. البته بعدا برات تعريف ميکنم اولش که با وب استاد آشنا شدم کلي خورد تو ذوقم اما خب حالا به جبران اون موقع ذوق مند شدم.

    پاسخ

    سلام. هيچي بابا حالا ما يه چيزي گفتيم. من سکه ي طلا رو بيشتر لازم دارم. لطفا طولش ندين. يه چيزي بگم به کسي بر نخوره. ببينيد مسئله ي عشق چيزي نيست که ما اولين آدم هايي باشيم که در طول تاريخ درباره اش فکر کرده يا حرف زده باشيم. من به نظرم در کنار نظرگاه هاي شخصي و قضاوت هاي شخصي و تجربه هاي شخصي و احساسات شخصي و... بد نيست پيشينه ي مطالعه و پژوهش در اين زمينه رو هم يه نگاهي بندازيم. حالا از هر نگاهي اسلامي، فلسفي، عرفاني، روانشناختي و... (و بهتر از همه اين که از منظرهاي مختلف به آن نگاه شود) اين جوري بگم کدوم ما در اين زمينه دست کم دو کتاب مايه دار يا چهار مقاله ي علمي جون دار خونديم که همين جوري درباره ي عشق داوري مي کنيم و نظر مي ديم؟ اصلا بياييم منابعي رو که تا حالا خودنيم به هم ديگه معرفي کنيم و يه جوري تبادي اطلاعات بشه. (خداييش من خودم خوندم و دارم مي خونم)
    + بي نام 
    سلام
    مشاعره شد؟ پس اينم تقديم به شما:
    تو نه آن رندي که ترک شاهد و ساغر کني
    متحسب داند که تو اين کارها کمتر کني
    تو که عيب توبه کاران کرده باشي بارها
    توبه از مي وقت گل آخر چرا بايد کني
    عشق دردانه است و تو غواص و دريا ميکده
    سر فرو بردي در آن جا تا کجا سر برکني
    لاله ساغرگير و نرگس مست و بر تو نام فسق
    داوري داري بسي يا رب که را داور کني
    باز کش يک دم عنان اي ترک شهر آشوب او
    تا ز اشک و چهره راهش پر زر و گوهر کني
    تو که از ياقوت و لعل اشک داري گنج ها
    کي نظر در فيض خورشيد بلند اختر کني
    چون صبا مجموعه گل را به آب لطف شست
    کجدلي دان گر نظر بر صفحه دفتر کني
    عهد و پيمان فلک را نيست چندان اعتبار
    عهد با پيمانه بندي شرط با ساغر کني
    تو که داري در گدايي گنج سلطاني به دست
    کي طمع در گردش گردون دون پرور کني
    گرچه گردآلود فقري شرم باد از همتت
    گر به آب چشمه خورشيد دامن تر کني
    عاشقان را گر در آتش مي پسندد لطف دوست
    تنگ چشمي گر نظر بر چشمه کوثر کني
    دوش لعلش چشمه اي مي داد حافظ را ولي
    تو نه آني کز وي اين افسانه ها باور کني

    ولي من حرفم روي همون شعر مولانا بود.
    پاسخ

    سلام. به قول حافظ: زاهد ار راه به رندي نبرد معذور است/ عشق کاري است که موقوف هدايت باشد.
    + بي نام 
    سلام
    راستي يه چيز ديگه: هيچ وقت کسي نمي تونه ادعا کنه وقتي به دنيا ميايم براي اينه که ازدواج کنيم و ... بلکه براي اين به دنيا ميايم که زندگي کنيم و يه قسمتش علاقه مند شدن و ازدواج کردنه. يعني تو زندگي اصلي و واقعي ما عشق مثل بقيه قطعات پازل زندگي جايگاهي داره ولي کلش نيست ولي تو فيلم هاي ما عشق اصليه در کنارش حادثه اي هم نشون داده مي شه. وقتي زوم کردن روي يک موضوع ولو احساسي مثل عشق خيلي بيش از حد بشه، طراوت و تازگي موضوع گرفته مي شه. اونم با توضيحاتي که عرض کردم خدمتتون. پس خيلي هم نبايد حرف پرتي زده باشم.
    يه بار ديگه هم راستي: من که عارف نيستم. خلسه رو نگرفتم. اون حستون رو هم درک نکردم. فقط اينو مي دونم که احيانا کساني که از اين قبيل مطالب خوششون مياد باهاش دارند هم ذات پنداري مي کنند حالا يا سوژه عشقي رو الان تو زندگي واقعي شون دارند يا حتي ندارند و اين طوري خسته نمي شوند و تو هر فيلمي اين براشون تازگي داره ولي مثل مني که سعي مي کنم با احساس فيلم و داستان در اندازه اي همراه بشم که هميشه جايي براي بررسي اش بذارم موضوع تکراري و خسته کننده مي شه. بله داهاش اينه.
    پاسخ

    به قول حافظ: از صداي سخن عشق نديدم خوشتر/ يادگاري که در اين گنبد دوار بماند. و البته به قول مولانا: عشق هايي کز پي رنگي بود/ عشق نبود عاقبت ننگي بود.
    + ذره بين 
    راستي بچه ها به يه چيزي دقت کردين؟
    شما هم مثل من گاهي نميريد تو کف اين موضوع که ميخوام الان بگم؟
    کوهپايه تنها وبلاگيه که انقدر هميشه زندس و نفس ميکشه که مخاطبينش ميتونن حتي با هم چت بکنن تو کامنتها...
    يعني در احترام و توجه به مخاطب چه نمره اي ميشه به اين وبلاگ داد انصافا...؟
    ما دوستي هامون رو مدبون تو هستيم کوهپايه


    پاسخ

    سلام. ممنون از ستايش دلگرم کننده تون. لطف دارين شما. "کافي بلاگ" کوهپاپه در خدمت شماست.
     <      1   2   3   4      >