• وبلاگ : كوهپايه
  • يادداشت : داستان... (4)
  • نظرات : 3 خصوصي ، 40 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3      >
     
    + ذره بين 
    سلام
    خيلي خوشحالم که دوستان (به ويژه "ه") لطف دارن و علاوه بر پستهاي وبلاگ، نظرات و سوالاي مخاطبين هم براشون مهمه و ميخونن. يه حسن بزرگ کوهپايه، سرزندگي و فضاي تضارب آراييه که در کامنتهاش هست.
    اشاره به بحث اخلاق در کنار احکام، بحث در خور توجهي بود.
    اما اون چيزي که باعث شده من اون سوالا رو مطرح کنم و اصلا اين بحث در ذهن خودم طرح بشه چند چيزه که بعضياش که بادم مياد رو الان ميگم:
    1- آيا اسلام روابط بين دو جنس رو در حداقل ضرورت جايز ميدونه و بيشتر از اون رو نهي ميکنه؟
    2- در عصر حاضر پايبند شدن به اون بحث اخلاقي که فرموديد، چقدر ممکن و چقدر مفيده؟ سوال من بيشتر ناظر روابط ما در فضاي موجود هست. اون هم روابطي از جنس روابط استاد و شاگردي که مثلا من به عنوان معلم با شاگردم از جنس مخالف دارم.
    3- آيا واقعا کمال زن در اينه که هيچ نامحرمي صداي اون رو نشوه و اون رو نبينه؟ سيره اهل بيت تا چه حد مويد اينه؟
    4- محدوده اون بحث اخلاقي که فرموديد کجاس؟ مثلا الان اينکه ما با هم داريم در اين کامنتها بحث ميکنيم مثلا و دايره مخاطبين ما هر دو جنس رو دربرميگره رو هم شامل ميشه اون احتياط اخلاقي؟يعني اين حرف زدن هم مانع رشد منه يا اتفاقا باعث رشد من؟
    5- همه ما قبول داريم که قرآن کتابي جاودانه است و تمام آياتش براي هدايت ما نازل شده و حرفي رو به گزاف نميزنه. داستان موسي(ع) و دختران شعيب(ع) از جمله داستان هاي قرآنه که بخشهاييش براي ما ذکر شده و حتما و قطعا در ذکر اون بخشها هدايت ما منظور بوده. تو کامنت بعدي به صورت خلاصه اون بخش ها رو ميارم تا بيشتر تامل کنيم هممون.
    + مرسي 


    سلام استاد

    اما توي زندگي شخصي خودشون جود بيشتر ديده ميشه تاعدل. هرچند فکر ميکنم يکم قياس اين دو موضوع مع الفارقه. بهرحال آدما اگر ميخوان خاص باشن(چه مرد چه زن) بايد فراتر از عادت قدم بردارن. وصد البته مرسي از راهنماييتون.

    پاسخ

    سلام. طاعاتتون قبول. حضرت علي (ع) هم وقتي مي فرمايند عدل بهتر است از جود اين برتري ناظر به زندگي شخصي شون نيست بلكه ناظر به قوانين حاکم بر اجتماع است. پاسخي هم كه بنده دادم ارجاع به فقه بود به عنوان قانون زندگي ديني كه راهي است براي عموم مردم جامعه و با آن مي توان جامعه را مديريت كرد و اين منافاتي ندارد با اين كه افرادي داراي انگيزه و ايمان بيشتر به اين حداقل اكتفا نكنند و سراغ اخلاق و عرفان بروند. من مي خواستم تفاوت دو نگاه و رويكرد را در دو پاسخي عرض كنم كه منافاتي با هم ندارند بلکه هر يک مربوط به سطحي متفاوت هستند. و بحثي که در يادداشت هاي بنده در اين زمينه وجود دارد و براي من مهم است سويه ي اجتماعي و عرف جامعه ي ماست نه بحث فردي و اخلاقي افراد برگزيده اي مثل شما و جناب ه. حالا اگر در قياس بنده با سخن حضرت علي (ع) فارقي مي بينيد لطفا بفرماييد. ممنون.
    + مرسي 


    سلام

    آفرين جناب ه. خيلي خوب گفتي. از بچگي دلم ميخواست مثل حضرت فاطمه.س. باشم. وبا حکم شرع تنها بهش نميرسم آره راست ميگي اگر من متشرع مانع رشد ديگري بشم تاثير وضعيش رو توي زندگي منم داره. واي ازت ممنونم خيلي لطف کردي خيلي. مثالات واقعا آرومم کرد. اميدوارم هميشه توي زندگيت عارف باشي بازم مرسي.

    پاسخ

    سلام. الان كه فكر مي كنم مي بينم جواب جناب ه به شما واقعا مناسب تر بوده من هم لذت بردم و به خودم گفتم چقدر چنين نگاهي در زندگي و رفتار ما لازم و راهگشاست؛ هر چند از جهتي ديگر كه قضيه رو بررسي مي كنم ياد اين سخن حضرت علي (ع) مي افتم كه وقتي از او پرسيدند: عدل بهتر است يا جود؟ فرمود: عدل (و من مدتها از اين پاسخ تعجب مي كردم.)
    + ه 

    خير. بنده نگفتم حکم خدا را قلم بگيريم. ميدانم که اگر اين را بگويم، کافر و مرتد هستم و اگر در عمل با آن مخالفت کنم گناهکار و اگر در دل با آن مخالف باشم ايمانم ضعيف است.

    عرضم اين بود که حکم خدا درست است اما اينکه کي و کجا و چگونه اجرا شود هم مهم است.

    در حال حاضر تعدد همسر وسيله اي براي هوسراني عده اي شده، حال ما بخواهيم آنچه را از اساس اشکال دارد قبحش را بريزيم، چه شود! اول ما بايد اصل قضيه را درست کنيم، بعد ميرويم قبحش را هم ميريزيم.

    پاسخ

    آفرين بخش اول حرف شما، حرف حساب است. و اما سه نكته: اول اينكه مگر الان در سال، كلا چند مورد گرفتن زن دوم در ايران اتفاق مي افتد؟ و چند تاي آنها از روي هوسراني است؟ شما واقعا در اين زمينه چه اطلاعات و آماري داريد كه مي فرماييد‏ - در حال حاضر تعدد همسر وسيله اي براي هوسراني عده اي شده- ؟ اساسا شما چه تعريف عملياتي اي از "هوسراني" داريد؟ چه سنجه هايي براي اندازه گيري آن و آيا تاکنون حتي يک پژوهش کمي يا کيفي در اين زمينه انجام شده؟ نكته ي دوم اينكه در راه اجرايي شدن اين حكم الهي به شكل ايده آل، حداقل سه دسته موانع وجود دارد: موانع ذهني، موانع حقوقي و موانع عملي. حرف من تازه مربوط به موانع ذهني است يعني جامعه ي مدعي مسلماني چنين كاري را بد نداند و از خودش هم شرط و شروط زائد به ناف آن نبندد طوري كه با انكار آن فرقي نداشته باشد. نكته ي سوم اينكه همان طور كه قبلا هم عرض كرده ام من به ايران 2040 اميد بسته ام و آسوده بخوابيم كه به اين زودي در اين عرف به شدت خردمند ما اتفاق تازه اي نمي افتد. (مگر اينكه امام زمان ع زودتر ظهور كند.)
    + ه 

    سلام

    مرسي سوالات خيلي خوب بود ولي من هم جواب را نپسنديدم. به نظرم جواب اين سوالت بستگي به اين داره که هر کدام از ما چه توقعي از خودمان داريم. ببين اگر از يک فقيه بپرسي نگاه به نامحرم چه حکمي داره ميگه به قصد لذت و چه و چه نباشد حرام نيست(وجه و کفين) اما اگر از يه استاد اخلاق مثل استاد جاودان(که در سطح احکام نماندند) بپرسي ميگويند مانع کمال است ولي با همان شرط فقيه حرام نيست. مانع کمال است يعني چي؟ يعني اگرتو ميخاهي به بهشت روي با رعايت احکام جايت ته ته ته بهشت است اما اگر انتظارت از خودت بالاست . ميخواهي يک چيزهايي از اين عالم بفهمي، اگر ميخاهي خودت را به حد فاطمه برساني بحثش جداست.

    در اين نگاه تو هيچ وقت نميتواني بگويي من به خودم مطمئنم. در اين نگاه عالم پيوسته است، اگر همين وجه و کفين ما که ميتونيم نپوشانيم در ذهن مردي حک شود در زندگي شخصي من اثر ميگذارد هرچند من هيچ گاه در اين دنيا و آن دنيا بابت آن مواخذه نميشوم.

    در ارتباط با شوخي هم به نظرم همين طور است. من ميدانم که قصد لذت برايم در کار نيست اما مانع کمال است و با فرض اينکه طرف مقابل هم هيچ لذتي از شوخي هاي من نميبرد حداقل مانع کمالش شده ام، در حالي که همچنان جايم ته ته بهشت است.

    تازه وارد و ذره بين به نظر من زن و مرد هر دو ناموس خدا هستند و هيچ تفاوتي در مراقبت از خود ندارند. قضيه سابجکتيو نيست که يکي از طرفين بگه من به خودم مطمئنم ديگري هم بگه منم به خودم مطمئنم، قضيه آبجکتيوه، عليرضا حتي اگر معصوم هم بود نبايد چنين کاري ميکرد چون مومن خودش را در معرض اتهام قرار نميدهد، يعني با يک دختر در غياب همسرش قرار نمي گذارد.

    بي نام يه سوال آدم ها هر چقدر به لحاظ معنوي بالاتر ميروند به خودشان اطمينانشان بيشتر ميشود يا کمتر؟

    جناب آتشين صدف از داستان هايتان برمي آيد که از آرزويتان است که تعدد همسر که مورد پذيرش دين است مورد پذيرش عرف هم قرار بگيرد اما 1. در جامعه ما سن ازدواج پسران از 31 گذشت، يعني تعدد همسري معضل ما نيست. 2. در جامعه ما از اين حکم خدا فقط سو استفاده شده، اين مشکل است ميتونيد دواي آن را تجويز کنيد؟

    پاسخ

    سلام. به به ماشاء الله يه تنه يک فوج رو حريفه. به نظرم بهتر است بگوييم "قباحت دو همسري در عرف ما، تنها معضل جامعه نيست". آرزوي بنده که هست ولي آرزوي بنده تنها نيست. ديدگاه هاي شهيد مطهري و ديگران را نيز در اين زمينه ببينيد. معتقدم که گردن نهادن عرف ديني به اين حکم ديني راه حل "بعضي" ازمشکلات جامعه ي ماست. در باب سوء استفاده درست مي فرماييد. اما آيا اين تنها حکمي است که از آن سء استفاده شده است. از خود قانون ازدواج دائم و مهريه سوء استفاده نشده و نمي شود؟ آيا اگر خوارج از بخشي از آيه ي قرآني "لاحکم الا لله" سوء استفاده کردند ما هم بايد از آن بعد آن آيه را مثلا بايد از نسخه هاي قرآن قلم بگيريم؟
    + ذره بين 
    سلام
    "اگه همه خانومها به محدوديتهايي که آقايون (همسر يا پدر يا برادر) ميذارن احترام بذارن، اونوقت آقايون مودب و کسايي که ميخوان توي جامعه روابط سالم فراجنسيتي (البته تا حدود شرعي) داشته باشن ميخوان با کدوم خانم اينطور رفتار کنن؟"
    اين همون سوالي بود که منم خطاب به بي نام نوشتم.
    اين يه معماس واقعا در اين تحليلهايي که ما داريم ارائه ميديم!

    + تازه وارد 
    با سلام به استاد و دوستان گرامي
    ممنون از بحثهايي که مطرح شد
    اون چيزهايي که گفته شد دقيقا معماي منو پررنگ تر ميکنه. بي نام گفتن که اگه مردي از خانمش مطمئن باشه و بدونه که رفتار درستي داره روابطي شبيه به روابط خودش رو براي اونم مجاز ميدونه اما مساله اينه که آقايون چون معتقدن خانمها خيلي احساساتي هستن کمتر چنين اعتمادي بهشون ميکنن
    استاد هم که فرمودن خانمها نبايد صرفا براي برابري با آقايون هر رابطه اي که اونها دارن، داشته باشن. من مساله ام روابط نادرست نيست مشکل توي همون روابط سالمه. اگه من که يک زنم بخوام روابط سالمي درست مثل مثلا همسر يا برادرم داشته باشم اونها خيلي نگران ميشن. يعني حس قيموميت آقايون خيلي خيلي قوي کار ميکنه اما در مقابل به حس حسادت خانمها (تعبير منفي رايج) يا حس دقيق زنانگي (چون ما زنها احساسات خانمها رو بهتر از آقايون درک ميکنيم) هيچ توجهي نميکنن. اگه مرد مجاز هست به خاطر غيرتش مانعي براي زن به وجود بياره چرا احساس زن براي محدود کردن رابطه همسرش با زن ديگه اي ناديده گرفته ميشه؟ فقط به خاطر اينکه مردها منطقي تر و عقلاني تر عمل ميکنن؟ حتي اگر اينطور باشه بالاخره يک طرف رابطه همون جنس عاطفي قرار داره که مطمئنا يک زن (مثل همسر) بهتر ميتونه از احساساتي که توي رابطه براي زن به وجود مياد باخبر بشه.
    حالا يه معما:
    اگه همه خانومها به محدوديتهايي که آقايون (همسر يا پدر يا برادر) ميذارن احترام بذارن، اونوقت آقايون مودب و کسايي که ميخوان توي جامعه روابط سالم فراجنسيتي (البته تا حدود شرعي) داشته باشن ميخوان با کدوم خانم اينطور رفتار کنن؟
    هر حايي که شماي آقا تونستيد با يک خانم رابطه اي سالم داشته باشيد بدونين که حتما اون خانم داره يه بي احتياطي ميکنه و يه سرپيچي از درخواست غيرتمندانه يه مرد.
    اگه واقعا خانمها آسيب پذيرتر از آقايون هستن اي آسيب پذيري در هر رابطه اي ممکنه وجود داشته باشه، چه طرف (آقا) خواستار روابط سالم باشه چه خداي نکرده اينطور نباشه.
    + مرسي 

    خيلي فاني بود جوابتون. مرسي!
    پاسخ

    هذه بضاعتنا معذره.
    + مرسي 

    نه اصلا. آيا محدوده شرع کافيه؟اين که من ميدونم وجه و کفين رو ميتونم نپوشونم کافيه؟ عرف چي؟ برداشت شخصي افرادچي؟ براي من حداقل احکام شرعي قانع کننده نيستن. ميگن شوخي تا وقتي لذت نباشه مشکلي نداره. اين مرزش کجاست؟ نگاه همين طور؟ صحبت کردن همين طور. ببخشيد پرت نشم از سوالم. اينا مثالن که من ميگم فقط دونستن حکم کلي شرع کافي نيست. ميفرماييد قطع نکنيم محدوده شرع باشه. اعتماد بي جا نباشه اعتماد معمولي باشه. نه نه نه . قبول ندارم. کافي نيست... وظيفه من براي اينکه خيالم و وجدانم راحت باشه احتياطه و احکام شرع بعضا خيلي کليه
    پاسخ

    خب استفتائات رو واسه همين گذاشتن كه آدم جزئيات مورد ابتلا رو بپرسه از مرجعش.
    + مرسي 


    سلام

    شايد! اما هميشه دونستن جواب شرعي آدم روقانع نميکنه. ميدونيد که؟

    پاسخ

    آخه شما فرمودين چي كار كنيم خب جوابش احكام شرعيه. پس بحث شما يه جورايي مربوط به فلسفه ي احكامه يا چيزي شبيه اين نه؟
    + مرسي 


    سلام

    بي نام ناراحت نشيد من اصلا قصد بي ادبي ياجسارت يا دخالت نداشتم جدا معذرت ميخوام اميدوارم بهتون بر نخورده باشه. از صحبتاتون استفاده کردم. مرسي

    + بي نام 
    سلام
    ببخشيد من فقط جواب تازه وارد رو دادم. قصد بحث کردن بعد از تجربه ي قبلي رو نداشتم. اميدوارم به جواب سوال هاتون برسيد.
    + مرسي 


    سلام

    بي نام اگر جواب ذره بين رو داريد جواب منم بدين : چطوري احتياط کنيم؟ تو خيابون راه نريم؟ پوشيه بزنيم؟ به مغازه دار ها يا راننده ها يا استاد ها سلام نکنيم؟ لباس مرتب نپوشيم؟ بي نام رسما به من بگين چه نوع خاکي رو روي سر بريزيم ديگه خيالمون تخت ميشه؟ هرکي بلده بگه خلاصم کنه توي اين 99 سال يه جواب درست نگرفتم ياافراط يا تفريط اصلنم اعتدال وجود نداره گويي. هيچ راهي جواب نميده. همش بايد نگران باشي . شما بگين چي احتياطه . روشن بگين مثال بگين. نگين تقوا و حجاب و ايمان و ... اينا عناوين کلين. تو کتابا و سخنرانيام اکثرا يا تار حرف ميزنن يا چپ و راست ميرن...

    پاسخ

    شما كه ماشاء الله خودتون پاسخگوي به مسائل شرعي هستيد. الان خواستيد ما رو امتحان كنيد؟
    + ذره بين 
    سلام
    از صحبتهاي تازه وارد و بي نام، انصافا خيلي استفاده کردم.
    فقط يه سوال دارم بي نام:
    با اين استدلال، وظيفه ما خانمها چيه؟ بايد به غيرت آقايوني که ناموسشون هستيم ما و اونا بهتر از ما به جامعه هم نوعاشون آگاه هستن احترام بذاريم و ارتباطمون رو با جنس مخالف قطع و محدود کنيم چون جامعه آقايون براي ما پر از تهديده؟ بعد اگه اون آقايي که از خودش مطمئنه، خواست به ما نزديک بشه و بهمون کمک کنه چاره چيه؟ بالاخره احتياط خوبه يا بد؟
    به جز تحليلي که از منظر اقايون داشتيد، بهتر بود از منظر خانم ها به اين موضوع ميپرداختين.
    پاسخ

    سلام. به نظر من احترام بذاريم. قطع نكنيم. محدود به چارچوب شرع بكنيم. احتياط بكنيم و البته بي دليل به كسي بدبين نشويم و البته به سرعت هم به كسي اعتماد نكنيم. وقتي هم اعتماد كرديم ديگر كاملا خيالمان تخت نباشد. نكته ي ديگر اينكه بحث احتياط و بدگماني بي دليل نداشتن و اعتماد بي جا و بي اندازه نكردن از اصوليه كه حتي در روابط با همجنسان بايد رعايت بشن تا چه رسد به غير همجنسان.
    + بي نام 
    سلام
    با اجازتون صاحب خونه:
    جناب تازه وارد، هر کسي خودش رو بهتر از بقيه مي شناسه. البته محيط پيرامون و هم جنسان رو با تمام زير و بم و ناملايماتشون به چشم ديده. خيلي عجيب نيست اگر به خاطر اطمينانش به خودش، سعي کنه به يه خانم نزديک بشه و کمکش کنه ( البته سعي مي کنه خطايي صورت نگيره) و از طرفي به خاطر علاقه اش به ناموسش، اون رو از خطرها و شايد در موقعيت هاي مشابه قرار گرفتن دور نگه داره. چيزي که هست اينه که اگر مردي کاملا مطمئن به قدرت خانمش در برخورد و نگاه پاک مرد ديگر باشه هيچ وقت خانمش رو منع نمي کنه از اينکه با اون آقا ارتباط سالمي از جنس مثلا شاگردي، حل کردن مشکل، رفت و آمد خانوادگي و ... داشته باشه. بحث عشق، غيرت، حس حامي بودن و ...ترکيبشون مي شه ايني که شما فرموديد. شاهدش خيلي از زندگي ها که هست و خيلي از روابط که با غير اين آدم فرضي مي تونه مشکل زا باشه. اين بحث رو با بحث عدالت خلط نکنيد چون شرايط يکسان، اقتضاي يکساني داره اين جا که فرد خودش رو مي شناسه و ديگري رو نه شرايط يکسان نيست. البته مواردي که طرف مشکل رواني بدبيني داره متفاوت از حرف منه.
     <      1   2   3      >