• وبلاگ : كوهپايه
  • يادداشت : سلمان هراتي و سهراب سپهري
  • نظرات : 1 خصوصي ، 4 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + مرتضي 

    سلام

    خسته نباشيد

    استاد چند وقتي هست که به هيچي و هيچکسي مثل قبلا احساس ندارم يعني وقتي مي بينم که همه بالاخره مي ميريم همه چي برام مثل توهم مي شه همش انگار که ترسيده باشم تپش قلب دارم. اين مشکل رو قبلا و در بچگي هم بهش برخوردم و هر وقت به بي نهايت بودن اخرت فکر مي کردم چون مغزم درکش نمي کرديه ترسي کل وجودم رو مي گرفت ولي قبلنا مي تونستم فراموشش کنم ولي الان نمي تونم

    کلا چند روزيه انگار خوابم و منتظر بيدار شدن هستم و حس مي کنم که بيدار شدني درکار نيست و اين بيشتر منو مي ترسونه

    اولش فک کردم که يه حالت معنويه و لي بعد چند روز ديدم همه ي زندگيم داره نابود مي شه و ديگه هيچ ميلي به انجام هيچ کاري ندارم بعدش حس کردم که شايد افسرده شده باشم و مشکل روحي پيدا کرده باشم

    پيش دو تا از استادام رفتم ولي اونا مي گن مشکل رواني نيست و عاديه


    ولي خيلي بده و اصلا به هيچي اميد نداري


    شما تا حالا خودتون به اين مشکل برخورديد يا کسي رو سراغ داريد اين طوري شده باشه