• وبلاگ : كوهپايه
  • يادداشت : مرا سفر به کجا مي برد؟...
  • نظرات : 9 خصوصي ، 39 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + مرسي 

    آخ پس فراگير شده!

    نگين توروخدا داداش کوچيکه من رفته پيش بابام گفته: آقاجون ميخوام اين جا رو(سالن کار پدرم) ازت بخرم. ازش پرسيدن براي چي؟ گفته : ميدونين من پس فردا ميخوام زن بگيرم بالاخره بايد يه جايي داشته باشم ببرمش. يه سقفي بالاي سرمون باشه. اشاره کرده به ديوار که کمي گچش ريخته : اينجاها رو ميدم رنگ کنن کمد هاي کتابتون رو هم ميفروشم به جاش کمد نو ميخرم. آخه عروس بايد وسايلش نو باشه. بعدش رفته پيش خواهرم گفته: دلت بسوزه من و زنم تنها ميريم پيتزافروشي تو رو که نميبريم. درادامه هم از مامانم پرسيده: زن من رو بيشتر دوس داري يا زن داداش بزرگم رو؟ مامانم بنده خدا خواسته بحث رو عوض کنه گفته : خب مهدي جان شنيدم تو کلاستون خيلي پسر خوبي هستي. خانم مربيتون ازتون راضيه. داداشم گفته: مامان چرا بحث رو عوض ميکني يه دفعه بگو زن داداش رو بيشتر دوس داري ديگه...

    ميبينين والا!!!!!!! من جدا از نسل آينده ميترسم.

    پاسخ

    چه بامزه و خنده دار.