سلام
خداي من خداي من خداي من... راضي شده! واي واي واي مخم سوت کشيد...ياد سي دي فقر و فحشا افتادم...
ذره بين ذره بين ذره بين ذره بين ذره بين ذره بيييييييييييييييييييييين ... واي من ميخوام يه چيزي بگم تو حلقومم گير کرده. دارم هلاک ميشم. اما ذهن نويسنده خراب پراب ميشه داستانشون که تموم شد ميگم. بنويسن بازم اگر ادامش توي ذهنشون ساخته شده. آخه همين جور دارم جيليز وويليز ميکنم. کمممممممممممممک