• وبلاگ : كوهپايه
  • يادداشت : ضد عاشقانه ها و افعال معکوس!
  • نظرات : 0 خصوصي ، 10 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + همه چي آرومه 

    يه نکته ديگه اينکه به نظرم مشکل همون نياز به تحول در علوم انساني است. متاسفانه ما مبهوت نظريات غربي شده ايم -حتي عالمان ديني مان.
    بله بنده برآشفته شدم چون اينجا براي من يک آکادمي است. من از استادم توقع دارم با اتکاء به بينش اسلامي اش تبييني از معضلات جامعه ام بدهد و يا اگر از نظرات غربي استفاده ميکندآنها را همراه نقد بيان کند.
    بله ما تشنه هستيم و آب نداريم، اما از آب دريا نوشيدن عاقلانه نيست
    اينکه به فرض دانشمندان ما بر اساس مباني و مبادي انسانشناسي اسلامي تلاشي در جهت تبيين اين نوع پديده ها نکرده اند-که مطمئن نيستم چنين باشد- آيا بايد برويم و از تبيين هايي استفاده کنيم که کاملا با اصول ما در تضاد هستند؟و بدتر آنکه پذيرش آنها نتايج زيانباري در پي خواهند داشت؟
    به نظرتان نميشد اين پديده را بر اساس جسماني بودن حدوث تبيين کرد و اينکه اين آدمها در بعد حيوانيشان درحال توقف هستند.
    من نه در روانشناسي نه در فلسفه اسلامي تخصص ويژه اي ندارم اما (شخصي)را ميشناسم که اميدوارم به زودي نظريه اي با بهترين تبيين بر اساس نظام ديني و ارزشي خودمان ارائه کند.

    يا علي

    پاسخ

    بله. موافقم. سلام اين ايده الي که شما فرمودين ايده ال من هم هست. منتها قبل از نقد ديدگاه هاي غرب يک مرحله ديگه داريم و آن مطالعه ي تطبيقي است. من در موضوع بر اساس يک پژوهش ميداني که مسلماني انجام داده (در تفسير اول) و تئوري فرويد (تفسير دوم) توصيفي از يک پديده داده ام يعني قدم اول مرحل? دوم کساني (خودم يا ديگران) بايد بيايند ببينند اين مقدمات و نتايج چقدر مورد تاييد دين هستند بعد درباره ي آنها داوري بشود ولي خب اين يه پروزه ي طولاني است که من قعلا قدم اول را برداشته ام و اميدوارم به جايي برسيم که شما فرمودين. کار بامزه تون هم جالب بود. نکته اي ديگر در باب نحوه ي مواجهه ي ما متفکران و علوم غربي از نظر شهيد مطهري:" چه تعبير خوبي دارد رسول اکرم صلي الله عليه و آله مي فرمايد: الحکمة ضالة المؤمن يطلبها اينما وجدها فهو احق بها (نهج الفصاحه، حديث 2195، ص 464 و با عبارت: الحکمة ضالة المؤمن فحيث وجدها فهو احق بها. حکمت) يعني علم، دانش، حقيقت گمشده مؤمن است. آن را هر جا و نزد هر کس پيدا کند مي گيرد و خودش را از او سزاوارتر مي داند. يعني جاي علم آن خانه اي است که ايمان هم آنجاست. اگر علم در خانه اي پا بگذارد که همزادش ايمان در آن جا وجود نداشته باشد در خانه خودش نيست. اين تعبير، تعبير عجيبي است: اينما وجدها، فهو احق بها.همچنين امام علي عليه السلام مي فرمايد: خذ الحکمة و لو من اهل النفاق (نهج البلاغه فيض الاسلام، ص 1122، حديث 77) خذ الحکمة ولو من مشرک؛ علم و دانش را دست هر کسي ديديد ولو دست مشرک ديديد بگيريد که در دست او عاريه است.اي برادر بر تو حکمت جاريه است * آن ز ابدال است و بر تو عاريه است (مثنوي، ص 86، سطر 6)علم مال توست. يعني چه مال توست؟ آخر او علم را به دست آورده. مي گويد ولي در خانه خودش قرار نگرفته، علم بايد در خانه ايمان قرار بگيرد و با همزاد خودش زندگي بکند و بس." (مطهري، مرتضي، فلسفه اخلاق، صفحه 242-240 )