• وبلاگ : كوهپايه
  • يادداشت : ضد عاشقانه ها و افعال معکوس!
  • نظرات : 0 خصوصي ، 10 عمومي
  • آموزش پیرایش مردانه اورجینال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + مرسي 
    دکتر گلزاري: در ايران 80 درصد دختران دبيرستاني با يک پسر دوست هستند و حتي ممکن است ارتباط جنسي هم داشته باشند
    ببخشيد اما من اصلا به حرف ايشون اعتماد نميکنم. چون علم يقيني به خلافش دارم.(و البته فقط به درد خودم ميخوره) أه . چقدر آدما بي مزه شدن
    پاسخ

    اشکالي نداره. خواستم عرض کن که بسياري رو از کجا آوردم.
    + مرسي 

    سلام
    آمارشون يادم نمياد. اما اگر ميگيد خب باشه. لابد! چيکار کنم استاديد ديگه بايد قبول کنم. مردم تو ايام امتحانا از بس بخاطر اساتيد خودکشي کردم!
    همه چي جان مرسي.منم که بخصوص دعات ميکنم. هستم ها فقط لاي کتابام و صفحات اينجا درپروازم.

    پاسخ

    سلام. شما لطف دارين. کار سختي نيست. شما اين عبارت را در اينترنت جستجو کنيد. (دکتر گلزاري+روابط دختر و پسر در ايران)
    + همه چي آرومه 
    سلام از ماست
    اون کار بامزه شوخي نبود جدي گفتم. به هرحال قابل نداشت استاد. درس پس داديم خدمتتون.
    خب خداروشکر بالاخره به تفاهم رسيديم. و همه چي آروم شد
    به اين ميگن يه شفاف سازي خوب. از اول ميگفتين اينقدر حرص نميخورديم آخه.

    مرسي جان دعاگوتون هستيم اما شما نيستي خوش نميگذره ديگه.چيکار کنيم؟

    پاسخ

    فقط يه نکته به کامنت قبلي اضافه کردم که اميدوارم که اين آرامش را به هم نزند!
    + مرسي 


    سلام

    سوال اول مال قسمت اول بود: بسياري رو از کجا آورديد؟ سوال دوم مربوط ميشد به قسمت دوم: که همون بسياري هم نه، نيستن بين اين دو راه. نميدونم چرا کف روي آب انقدر بنظر شما زياد و مهم مياد.

    قضيه جزئيه رو قبول دارم. حق باشماست.

    پاسخ

    سلام. بسياري يعني "بعضي" که البته خيلي هم کم نيستند. بسياري به معناي "بيشتر" نيست. قبلا اظهار نظر آقاي دکتر گلزاري روانشناس متدين و معروف و آماري که از وضعيت روابط عاطفي و جنسي ناسالم در بين نوجوانان و جوانان ايراني داده بود رو يک بار در وبلاگم آورده ام. هر چند دعا مي کنم آن آمار غلط باشد. ولي با اين حال من احتياط مي کنم و همين بسياري را هم مي کنم بعضي خوبه؟ يا باز هم قبول ندارين؟
    + مرسي 


    سلام

    اولا همه چي جان تو ايام امتحانات هم منم مثل بعضيا(اشاره به شخص خاصي نميکنم!) جغدم اما پاي کتابام.تا ميتوني لذت ببر و اول باش و دعاگو.

    دوما استاد ببخشيد ها"بسياري از جوانان ايراني بين... ومي ماند راه هاي نامشروع" رو از کجا آورديد؟طبق مغالطه طرد شق سوم. نه؟!

    خاک بر سر دشمن "اين ناکامي موجب خشم آنها..." رو اصلا قبول ندارم. اين يکي قطعا استقراي ناقص است. بخصوص جامعه ما.

    اما باهاتون در مورد اصل اينکه اين گونه ترانه ها همان طور که درمثال آورديد براساس اصل جابه جايي ميتونه باشه موافقم. اما ازمقدمات ناقص به نتيجه خيلي محشري رسيديد واين نشون ميده ماشالا چقدر مهارت و و تسلط و جامعيت و تخصص داريد. خوشم اومد حسابي.

    پاسخ

    سلام. خوبين؟ پس به اين "بسياري" توجه نکردين. من که عرض نکردم "همه" بله بعضي هم راه سومي دارند که عفت ورزيدن است اما "همه" اين طورند؟ به نظر شما براي گفتن يک "قضيه ي جزئيه"، "استقراي ناقص" کافي نيست؟ ممنون از الطافتون.
    + همه چي آرومه 

    يه نکته ديگه اينکه به نظرم مشکل همون نياز به تحول در علوم انساني است. متاسفانه ما مبهوت نظريات غربي شده ايم -حتي عالمان ديني مان.
    بله بنده برآشفته شدم چون اينجا براي من يک آکادمي است. من از استادم توقع دارم با اتکاء به بينش اسلامي اش تبييني از معضلات جامعه ام بدهد و يا اگر از نظرات غربي استفاده ميکندآنها را همراه نقد بيان کند.
    بله ما تشنه هستيم و آب نداريم، اما از آب دريا نوشيدن عاقلانه نيست
    اينکه به فرض دانشمندان ما بر اساس مباني و مبادي انسانشناسي اسلامي تلاشي در جهت تبيين اين نوع پديده ها نکرده اند-که مطمئن نيستم چنين باشد- آيا بايد برويم و از تبيين هايي استفاده کنيم که کاملا با اصول ما در تضاد هستند؟و بدتر آنکه پذيرش آنها نتايج زيانباري در پي خواهند داشت؟
    به نظرتان نميشد اين پديده را بر اساس جسماني بودن حدوث تبيين کرد و اينکه اين آدمها در بعد حيوانيشان درحال توقف هستند.
    من نه در روانشناسي نه در فلسفه اسلامي تخصص ويژه اي ندارم اما (شخصي)را ميشناسم که اميدوارم به زودي نظريه اي با بهترين تبيين بر اساس نظام ديني و ارزشي خودمان ارائه کند.

    يا علي

    پاسخ

    بله. موافقم. سلام اين ايده الي که شما فرمودين ايده ال من هم هست. منتها قبل از نقد ديدگاه هاي غرب يک مرحله ديگه داريم و آن مطالعه ي تطبيقي است. من در موضوع بر اساس يک پژوهش ميداني که مسلماني انجام داده (در تفسير اول) و تئوري فرويد (تفسير دوم) توصيفي از يک پديده داده ام يعني قدم اول مرحل? دوم کساني (خودم يا ديگران) بايد بيايند ببينند اين مقدمات و نتايج چقدر مورد تاييد دين هستند بعد درباره ي آنها داوري بشود ولي خب اين يه پروزه ي طولاني است که من قعلا قدم اول را برداشته ام و اميدوارم به جايي برسيم که شما فرمودين. کار بامزه تون هم جالب بود. نکته اي ديگر در باب نحوه ي مواجهه ي ما متفکران و علوم غربي از نظر شهيد مطهري:" چه تعبير خوبي دارد رسول اکرم صلي الله عليه و آله مي فرمايد: الحکمة ضالة المؤمن يطلبها اينما وجدها فهو احق بها (نهج الفصاحه، حديث 2195، ص 464 و با عبارت: الحکمة ضالة المؤمن فحيث وجدها فهو احق بها. حکمت) يعني علم، دانش، حقيقت گمشده مؤمن است. آن را هر جا و نزد هر کس پيدا کند مي گيرد و خودش را از او سزاوارتر مي داند. يعني جاي علم آن خانه اي است که ايمان هم آنجاست. اگر علم در خانه اي پا بگذارد که همزادش ايمان در آن جا وجود نداشته باشد در خانه خودش نيست. اين تعبير، تعبير عجيبي است: اينما وجدها، فهو احق بها.همچنين امام علي عليه السلام مي فرمايد: خذ الحکمة و لو من اهل النفاق (نهج البلاغه فيض الاسلام، ص 1122، حديث 77) خذ الحکمة ولو من مشرک؛ علم و دانش را دست هر کسي ديديد ولو دست مشرک ديديد بگيريد که در دست او عاريه است.اي برادر بر تو حکمت جاريه است * آن ز ابدال است و بر تو عاريه است (مثنوي، ص 86، سطر 6)علم مال توست. يعني چه مال توست؟ آخر او علم را به دست آورده. مي گويد ولي در خانه خودش قرار نگرفته، علم بايد در خانه ايمان قرار بگيرد و با همزاد خودش زندگي بکند و بس." (مطهري، مرتضي، فلسفه اخلاق، صفحه 242-240 )
    + همه چي آرومه 

    اي خدا خيرتون بده استاد. عرض بنده هم همين بود.
    نظريه فرويد فقط و فقط و فقط يه نظريه است و لزومي بر درست بودن اون نيست. شما اصلا در متن اشاره اي به اين موضوع نکرده ايد و به نظر ميرسد خودتان هم نظريه او را در مورد رفتار انسان قبول داريد.و اينکه فقط بفرماييد با اين نوع بيان عشق موافق نيستيد اصلا نشان نميدهد که اين نظريه ميتواند درست نباشد.
    من هم در رد نظريه توصيفي فرويد عرض کردم که اين مشکل-يعني ناکامي طولاني در براوردن نياز جنسي- در گذشته هم بوده و اگر نظريه فرويد درست مي بود آن انسانها هم بايد رفتاري مشابه ادمهاي امروز ميداشتند-درحالي که نداشته اند.
    البته ميپذيرم که ممکن است بعضي نظريات بهره اي از واقعيت برده باشند. اما بايد حواسمان باشد که اين نظريات در يک کل منسجم تعريف ميشوند اگر بخشي از اونها رو بپذيريم ناخودآگاه بايد اجزاءد يگر اون کل رو هم بپذيريم و يا به ما تحميل خواهد شد


    پاسخ

    البته شايد هم بيچاره در اين مورد درست گفته باشد! ولي به هر حال شما که مي دونين من چـــــــــــــــــــــــقدر بچه ي خوبي هستم. حواسمم جمع مي کنم که اين جوري نشه. خوبه؟
    + همه چي آرومه!؟ 
    يه مطلب ديگه در نقد اين استدلال
    مگه سوال اين نبود که چرا ترانه هاي عاشقانه قديمها، امروز به ترانه هاي نفرت تبديل شده؟
    اينکه ميفرماييد فاصله بين بلوغ و ازدواج افراد باعث شده ميتونه درست نباشه، چون همون عاشقهاي قديمي گاهي تمام عمرشون عاشق بودن و به وصال نميرسيدن و موهاشون رنگ دندونهاشون ميشده. فکرم نميکنم از راههاي ديگه نيازشون رو براورده کرده باشن و درعين حال همچنان عاشق ليليشون مونده باشن.
    اينم مثال نقض در رد استدلال!
    به گمانم مشکل از جاي ديگه است استاد

    پاسخ

    بله شما درست مي گين قديم اين طور بود و از اين ترانه ها هم نبود. ولي الان چي؟ الان هم اين طوره؟ از ان ترانه ها هم نيست؟ خب منم خواستم همينو بفهمم که چه اتفاقي افتاده که گاهي ديگر آن طور نيست و چرا از اين ترانه ها هست؟ بنده ارادت دارم خدمت شما. ولي نمي دانم چرا از يک تبيين علمي و نه احساسي و تعصبي اين قدر برآشفته شدين؟با اين حال اگر براتون مقدوره خواهش مي کنم آثار انديشمنداني را که شما قبول دارين يه بررسي بفرماييد اگر تبيين بهتري از اين پديده ي اجتماعي به دست آورديد لطفا براي همه ي ما بيان کنيد يا حداقل آدرس بدين مراجعه کنيم. به هر حال ممنون از اين که بحث را پيگيري کردين و مي کنيد.
    + همه چي آرومه؟ 
    مرسي که سر بسته گفتين! باز ميکردين چي ميشد؟
    فرويد آدم نيست چون نگاهش به انسان فقط... است. تعريف اون از انسان و انسانشناسي اون به درد ما نميخوره و جوري از ديدگاههاش حرف ميزنين و تو استدلالتون استفاده ميکنين که انگار در بست قبولش دارين. حتما فردام که بخواين تو پست بعديتون راهکار بدين ميگين فرويد اين راهکار رو پيشنهاد داده!
    تو صغري کبراي حرفتون يه چيزي کمه استاده.
    تو بند سوم يه جوري گفتين که انگار آدمها که چنين نيازي دارن فقط دوتا راه دارن, يا براوردن نيازشون از راه مشروع يا از راه نامشروع! و القا ميکنين که حالا چون تقصير جامعه است که نميتونن از راه مشروع نيازشون رو براورده کنن پس اشکالي نداره اگه راه دوم رو برن. و اونهايي که راه دوم رو هم نميرن رو به چنين افعال معکوسي ميارن.
    اين هم يعني اينکه اين ادمهام مقصر نيستن بهشون نبايد چيزي گفت. تازه بايد تحسينشون هم کرد که اون راه دوم رو نرفتن و فقط به بدو بيراه گفتن و شنيدن اکتفا کردن!
    ميدونم منظورتون اصلا اين چيزا نيست ولي حرفتون يه جورهايي به ادمها داره مجوز ميده واينطور القا ميکنه.
    ببخشيد ديگه سربسته تر از اين نتونستم
    پاسخ

    سربسته عرض کردم چون فعلا بيرون از موضوع اصلي بحث بنده بود. شايد بعدا درباره اش نوشتم. يعني فرويد نمي تونه حتي يه حرف درست هم زده باشه؟ همان طور که عرض کردم در اين بحث در صدد توصيف يه پديده هستيم بر اساس تئوري ها و پژوهش هايي که وجود داره. نه ادعا کرد ه ام که تنها تبيين هاي موجود اينهاست که من عرض کردم و نه ادعاي اينکه حتما اينها درست هستند. اينکه من سعي کرده ام طرز تفکر عده اي از افراد جامعه را توضيح بدم يعني اينکه آن شيوه ي تفکر درسته؟ يعني آنها را تشويق کرده ام؟ البته براي اينکه احساس نشود من با اين شيوه تفکر و روش ترانه سرايي موافقم در پايان يادداشت يک جمله را اضافه کردم. ممنون که تذکر دادين.
    + همه چي آرومه؟ 
    سلام سلام

    خوبين؟ دعوا تموم شد؟
    اول: مرسي کجاست؟ باز من اول شدم.
    دوم: استاد! فرويد هم شد آدم؟ نميشد از ديدگاه يه آدم حسابي استفاده کنيد؟
    سوم: اين که شد همون که گفتيم با دست پس ميزنن با پا پيش ميکشن. ما برديم.
    چهارم: اما به نظرم اين مشکل منحصر به جوانان ايراني نيست و مضمون شعرها و ترانه هاي غربي هم تغيير کرده درحالي که اونها در براورده شدن نياز جنسيشون مشکلي ندارن فکر هم نميکنم عذاب وجدان بگيرن!
    پاسخ

    سلام. خوبين؟ احتمالا. فکر کنم خوابه. لطفا چند نفر از آدماي خودتونو معرفي بفرماييد تا از نظرياتشون استفاده کنيم. بله دقيقا شما بردين. خب حالا شما اجازه بدين مشکل ايران رو حل کنيم بعد ميريم سراغ مشکل جووناي ديگر. همان طور که مي دونين و بنده هم عرض کردم يک رخداد مشابه مي تواند علت هاي نامشابهي داشته باشد بگذريم که از اينکه خود ديدگاه شما درباره ي وضعيت جنسي جوانان غربي جاي بحث داره. فقط سربسته بگم نوع بعضي از مشکلات آنها با ما متفاوت است و گرنه مشکلات اونجا هم هست.