والّا چه عرض كنم. به عقل ناقص من اين رسيد. حالا شما بعيد مي دونيد يه حرف ديگه س. ممنون كه نظرتون رو مي دين.

سلام. خوبين؟ گزينه هاي با مزه تون کم بود آخه. نه ما از فيلسوف ماندن خانم ها حمايت مي کنيم. حالا که گفته خداي نکرده عاقل نيستند. ترس در حد و اندازه ي خودش خوبه. به هر حال استثنائاتي هم وجود داره. تو اينترنت جستجو کنيد جويبر و زلفا پيداش مي کنيد. مومن سياه پوستي که با دلالت پيامبر (ص) با زلفا که پدر مايه داري داشت ازدواج کرد.

خانم دکتر سلام. خوبيد؟ تبريک مي گم بابت دفاع از رساله. بذاريد حدس بزنم موضوع تزتون چي بوده؟ امکان و ضرورت فيلسوف شدن خانم ها و ارتباط آن با جنگ جهاني دوم از نظر عاطفي و انساني! (شيريني دفاع از رساله فراموش نشود) جسارتا عرض کنم که تحريف به مضمون فرمودين. بنده عاطفي را در مقابل شناختي که هر دو از اصطلاحات روانشناختي هستند به کار بردم. تازه نگفتم که چون عاطفي هستند خيلي علاقه اي به تفکر در مسائل به قول شما خشک فلسفي ندارند گفتم چون عاطفي هستند جرئت اظهار انديشه هاي احيانا نو و ابتکاري شان را ندارند. بايد بگويم از خوبي هاي نوشته هاي وبلاگي صراحت و بي تعارفي بودنشونه. من از شما و همه ي دوستان ديگر خواهش مي کنم نظرات مخافقشون! رو بگن. چون پرونده ي خيلي از مسائل همچنان براي من بازه و هميشه آماده تجديد نظر در باورهايم را دارم و مي دونين اگر نظرات من رو تغيير بدين يعني نظرات بخش بزرگي از جامعه رو تغيير داده ايد!

سلام. خوبين؟ منم نارحت شدم واسشون و براشون دعا مي کنم و... ولي يعني وقتي يه جايي زلزله اومد ديگه همه بايد درباره ي زلزله حرف بزنند يا ساکت بشوند. بعدش ممنون از اين که نظر دادين و منتظر نکات جالب ديگرتون هستم ولي با عرض معذرت يادم نمياد بنده اين جمله اي را که از زبان بنده نقل کردين گفته باشم. نکته ي آخرتون رو هم زياد قبول ندارم. چون برداشتم اينه که جنگ رو به معناي سياسي نظامي آن به کار بردين و همين طور بلوا رو که در اين زمينه اسناد و آثار فراواني وجود دارد که در بسياري از جنگ ها و بلواهاي تاريخي و حتي امروز هميشه يا بيشتر اوقات پاي حداقل يک زن در ميان است. شما حوادث تاريخي رو ببينيد. لذا پشت صحنه ي جنگ ها و فتنه ها رو هم ببينيد زنان دست کمي ازمردان نداشته اند.

سلام. ممنون از ديدگاه جالبتون. مورد آشپز و سفره كردن شكم هم خيلي با مزه بود. اما پاسخ فلسفي: خانم ها؛ چون متعلَق ترس خانم ها اضعف از متعلَق ترس آقايان است. اتفاقا به همين دليل. چون شاخص بودن در آشپزي نيازمند خلاقيت و ابداع و ريسك كردن است كه اومد- نيومد داره و مي دانيد كه خانم ها به همان دو دليل كه عرض كردم معمولا اهل ريسك نيستند. دليلي كه شما براي اين پديده فرموده ايد همان نگاه رايج است كه ريشه مسئله را جنبه توانايي هاي شناختي خانم ها مي داند و البته بنده هم رد نكردم. در باب نگاه انتقادي نداشتن خانم ها بايد عرض كنم شايد در مسائل علمي اين طور باشد ولي در باب مسائل خانوادگي مخصوصا در رابطه با شوهرانشان (مثلا جويبر!) اتفاقا چنان نگاه انتقادي اي دارند كه مگو و مپرس!

سلام. شما بفرماييد چي کار کنيم؟

سلام. حالا بيا و خوبي کن.