سلام استاد
1.عاشق نوشته هاي take apart هستم. fantastic
2.ببخشيد که ناخشنود {مغموم} شديد {اما همينيه که هست!} خواستم حلوا بپزم "جوهر" زعفران ميريزم ميدونيد که ...{منطق در همه زندگي جاريست!!!}
3.قسمت سوم: يه خانمي خيلي تند با ماشين حرکت ميکرد مربيش ميگفت يواش . سرهنگ ردت ميکنه ها! خانمه گفت : إي بابا ! شما ديگه چرا!؟ اين حرفا مال قديم نديماست! شما که نبايد اينجوري بگيد!
شما که وارديد! ...{مغالطه سرکار گذاشتن خفن! همراه با پارازيت و ...}
4.هنوز مونده خانما رو بشناسيد استاد خان... بعله اينجورياست