سلام
با توضيحي که فرموديد دامنه اين تيپ آدم ها به شدت گسترده است: تمامي اهالي ادبيات، عالمان، مدرسان، محققان که به نظر خيلي خوش به حالشونه ولي واقعيت اين نيست. مي نويسي و مي نويسي و به تو مي گويند بي کار چون صاحب دست هاي زمخت و سخت نيستي! مي خواني ومي خواني و به تو مي گويند...
ولي به نظر من اين ايراد در خيلي از شغل هاي ديگه هم هست مثل بنايي، نانوايي، کارگري... که نان بازو مي خورند و به چشم کسي نمي آيند! اگرچه گاه نان کسي در بلند آوازه کردن نام اين گروه است!
و باز هم فکر مي کنم اين درد در نگاهي وسيع، عام تر از اين حرف هاست تا جايي که مي توان گفت هيچ کس هيچ کس را به خوبي درک نمي کند به دليل تمام بدي ها و بدخلقي ها...!!! در دنيايي که کسي ديده نمي شود به شاعر بگوييد شعر بگويد و خوش باشد...تا شقايق هست زندگي بايد کرد!
اين بحث از نظر جامعه شناسانه، ديني، فرهنگي، مديريتي و ...دنباله دارد...بگذريم.

سلام

بله اما اول به اون خداي آسمون ها و بارون.

{شاعر عزيز قطعا شنيدي که : نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد ... خدا برات ميرسونه ناراحت خانوادتم نباش}

سلام
چه لج درآر، ايششششششششششششششش
خوب يه نظر باکلاس بدين دوستان!
اين نظراي جناب بي نام اي ول داره
توجه کنين جناب کوهپايه
تا دير نشده بايد شاعره طبقشو عوض کنه

سلام
بهتره ترکي بنويسم شايد منظورم رو برسونم
شاعر بايد براي دل خودش شعر بگه نه واسه حقوق ثابت ماهانه. آخه با شعر و شاعري مگه ميشه زندگي کرد؟! البته جسارت نباشه واقعيت رو کمي شفاف کردم.

سلام
چرا اين همه از اين شاعر دفاع مي کنيد؟ گرچه احتمالا شاعريد ولي اين يکي شاعر که نيستيد؟!!

سلام

شاعر گرامي خيلي غصه نخور اونا که حقوق ثابت دارن هم چند ماهه معوق شده. باز تو بخاطر دلت خوشحالي اونا که دلشونم مرده...

سلام حضرت استاد
نخير! منظورم اين است که شعر يک جوشش دروني است که انسان بيشتر براي دلش به آن مشغول است وگرنه همه مي دانيم که از اين نمد کلاهي درست نمي شود
قبلت؟؟

وقتي يک عمر بدون عشق بخواني و بنويسي و بسرايي عاقبتش همين مي شود
خدايا چنان کن سرانجام کار
تو خشنود باشي و ما رستگار
خيلي هم ربط داشت!

استاد الساعه برايتان اسپند دود مي کنم، اين روز ها تيز تر مي نويسيد. خيلي خوب بود

سلام
شما که اين همه کاش گفتيد، مي گفتيد کاش شاعرها هم برا شعرشون حقوق ماهيانه داشتند والسلام
تازه مگه شعر نون و آب ميشه، بهش بگيد پاشه بره دنبال زندگي اش. اينم شد کار؟ ( چند کلمه از قول ننه جون اين ها )
نه؟ قبول نداره؟ پس بگيد بشين سرجات تا زير پات علف سبز بشه، اصلا زيبنده هنر و هنرمنده فقير بودن، بگيد زشته پول داشته باشه، اصلا خجالت نمي کشه؟؟؟
ديگه اينم جواب نداد من راه حلي به ذهنم نمي رسه. اصلا مگه من مجبورم؟؟ حقوق ثابت ماهيانه نمي دهيد که اين همه فکر کنم برا يه شعر، عجب ها ! به قول خانم باکلاس به نقل از مدرسه موش ها ايششششش