سلام بر شما. درباره ي سعدي که نکته اي که فرمودين کاملا متفاوته با نکته ي جناب ذره بين و اما نکته ي شما درباره ي حافظ اعتراف مي کنم که دوباره که خوندم ديدم بله شما بله ولي خب از حق نگذريم ايشون شسته رفته تر گفتند چون از عبارت شما معنا يا معاني ديگري هم فهميده ميشه که مقصود من نبود. ولي خواهش مي کنم نفرماييد چه معاني ديگري که اصلا حال توضيحش رو ندارم. به هر حال در تيزبيني شما هم شکي نيست ولي خب از حق نگذريم ذره بينه ديگه.

سلام. نه بابا. اختيار دارين.

بله.

به اين مي گن آدم آزموده و باپروا.

سلام بر شما. با توضيحات شما فهميدم که مي خواستم بگم و به خودم افتخار کردم. ممنون.

با سلام و احترام. جسارت نباشد ولي خير. راستش به دلايلي ترجيح مي دهم آن جمله را در حد همان يک جمله بماند. نه اينکه بخواهم کلاس بگذارم يا مثلا تشنه بکنم و از اين قرشمال بازي ها ابدا.

ممنون از لطف و ذوقتون.

با سلام و درود. بله حق با شماست. خيلي به هم ربط ندارند. راستش اين يادداشت، شده يه صفحه ي يادداشت که دارم نکته هايي رو که ممکن است بعدا يادم بره دارم اينجا مي نويسم و هم ذهنم آزاد ميشه و هم شايد نمي دونم به درد کسي بخوره که البته بعيد مي دونم. عنوان يادداشت هم فقط مال دو سه جمله ي اولي است. ببخشيد ديگه انگار ناخواسته دارم پست مدرن ميشم. به دادم برسيد.

خب چندان هم بي ارتباط نيست ولي خب زياد هم نزديک نيست. درباره ي سعدي منظورم زبان بود نه ادبيات. درباره ي حافظ هم باوري بود که از خواندن دوباره ي عرفان و رندي آشوري پيدا کردم.

سلام. ممنون از نظر خوبتون.

رسلام. بر شما. خنده ام گرفت.دو تا از دوستان که يه وقتي يه جايي بحثي مطرح مي شدو ديگه اون رو گفتم. منظورم آقاي مجنون نبود. مجنون به معناي ديوانه.